آفت جوانهخوار بلوط و سیاستهای تخریبی محیط زیست زاگروس
درختان بیبرگ زاگروس، زیر هجوم آفتی ویرانگر و بیتوجهی دولت ایران، در حال مرگاند. آیا هنوز امیدی برای نجات این میراث طبیعی وجود دارد؟

نسیم بایزیدی
بانه- تصویری که از جنگلهای زاگروس در بهار ۱۴۰۴ پیش روی ماست، قلب هر بینندهای را به درد میآورد: درختان بلوط، که باید با برگهای سبز و پرطراوت خود نشانه حیات باشند، حالا عریان و خاموش ایستادهاند. شاخههایشان، یا کاملاً بیبرگاند یا به زحمت چند برگ سوخته و ناقص را نگه داشتهاند، در حالی که پیلههای سفید و ابریشمی آفت جوانهخوار بلوط، مانند زخمهایی روی تنه و شاخهها خودنمایی میکنند. مشاهدات میدانی نشان میدهد که شدت این آفت در برخی نقاط از بانه و سردشت از مرز هشدار گذشته و به بیش از ٨٠ درصد از سطح درختان رسیده است.
آفت جوانهخوار بلوط: قاتلی کوچک با ویرانی بزرگ
آفت جوانهخوار بلوط که شامل گونههایی مانند Tortrix viridana است، یک حشره لاروی است که عمدتاً به جوانهها و برگهای درختان بلوط حمله میکند. این آفت در ابتدای بهار لاروهای کوچک و سبزرنگ خود را در لایهای از تارهای ابریشمی پیچیده و برگها را بهشدت تخریب میکند. نابودی جوانهها، توانایی فتوسنتز درختان را کاهش داده و آنها را بهسوی مرگ تدریجی سوق میدهد.
یک مشاهده تجربی قابل توجه که نیاز به تحقیقات بیشتر دارد، حاکی از آن است که در مناطقی که دامداران برای تأمین علوفه دامها اقدام به سرشاخهزنی بلوطها کردهاند، شدت حمله آفت بهطور محسوسی کمتر بوده است. اگرچه سرشاخهزنی در قوانین منابع طبیعی ایران ممنوع است، اما این یافته میتواند زمینهای برای پژوهشهای آتی در مدیریت آفت باشد.
بحرانی چندوجهی با ریشههای انسانی و اقلیمی
تغییرات اقلیمی و گرم شدن هوا و عدم بارش باران در بهار ۱۴۰۴ به تکثیر سریع و بیسابقه این آفت منجر شده است. از طرف دیگر، سیاستهای تخریبی دولت ایران مانند کاهش شدید بودجه حفاظت از جنگلها، تغییر کاربری اراضی و قطع درختان برای ساخت پایگاههای نظامی و جادهها، اکوسیستم زاگروس را تضعیف کرده و آن را در برابر هجوم آفات آسیبپذیرتر ساخته است.
پیامدهای گسترده برای انسان و محیطزیست
نابودی برگها و شاخهها تنها یک بعد از این فاجعه است. کاهش شدید پوشش گیاهی، تأثیر مستقیمی بر ذخایر آبی، تنوع زیستی و معیشت جوامع محلی دارد. بسیاری از دامداران در همه شهرهای جنگلی زاگروس وابستگی عمیقی به این جنگلها دارند و اکنون با تهدید جدی برای اقتصاد و هویت فرهنگی خود مواجهاند.
تجربه جهانی و راهکارهای پیشنهادی
بررسی تجربه کشورهایی مانند سوئد و کانادا نشان میدهد که استفاده از کنترل بیولوژیک، بهکارگیری فناوریهایی نظیر پهپادها برای پایش و دخالت دادن جوامع محلی در حفاظت از جنگلها میتواند مؤثر باشد. اقداماتی مانند رهاسازی زنبورهای پارازیتوئید برای کنترل طبیعی آفت و استفاده از فناوری هوش مصنوعی برای شناسایی زودهنگام خسارات باید در اولویت برنامههای حفاظتی قرار گیرد.
نتیجهگیری
جنگلهای زاگروس، اکنون در نقطهای حساس و بحرانی قرار دارند. مبارزه با این آفت نیازمند رویکردی علمی، جامع و مبتنی بر مشارکت جوامع محلی است. اگر اقدامی فوری و جدی صورت نگیرد، زیانهای وارده به این میراث طبیعی و فرهنگی ممکن است برگشتناپذیر باشند.