کاهش آب سد بوکان؛ از معضل تا علل
ذخیرهی آب سد بوکان به شدت کاهش یافته است؛ آبی که میتوانست در احیای دریاچهی اورمیه نقشآفرین باشد، اکنون برای آبیاری زمینهای کشاورزی و تامین آب صنایع فولاد و پتروشیمی استان تبریز مصرف میشود و نمادی از تخریب منابع طبیعی در روژهلات و ایران است.

شبنم رحیمزاده
بوکان- پرستوها بر فراز سد پرواز میکنند و پرندگان باکلان کوچک با امنیت تخم میگذارند. صدای آب میتواند حواس همه را از پشت پردههای نابودی بزرگترین منبع آبی استان اورمیه دور کند اما این حقیقت در خشکی دریاچهی اورمیه، زمینهای کشاورزی و لولههای آب شهری کاملا مشهود است. سد بوکان که در پیچ و خم تاریخ نام عوض کرده و روزگاری تصویرش بر اسکناسها نقش بسته بود، در بازی سیاست، صنعت و اقتصاد به سمت روزهای سیاه خود میرود و بسیاری به دنبال کشیدن پردهای برچهرهی خستهی زرینهرود، سد بوکان و دریاچهی خشک اورمیه هستند.
بزرگترین سد استان و کاهش ۵۰ درصدی
سد بوکان یک سد خاکی با هسته رسی است که بر روی رودخانه زرینهرود، در ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی بوکان در استان اورمیه واقع شده است. حوضه آبریز سد از کوههای چهلچشمه و کیلهشین در زاگرس و در محدوده بین سقز، بانه و دیواندره سرچشمه میگیرد و آب این سد از طریق زرینهرود به میاندوآب، شاهیندژ، نقده و نهایتاً استان تبریز جریان مییابد. این سد که با ظرفیت حدود ۸۰۰ میلیون مترمکعب بزرگترین سد استان اورمیه است به گفتهی شهروندان این شهر، کم آبیش امسال کاملا مشهود است؛ حجم آب سد بوکان ۵۰ درصد کمتر شده و ذخیره آن به ۳۰۴ میلیون متر مکعب رسیده است.
محرومیت از آب در همسایگی منبع
این روزها شهر بوکان و بیش از ۹۰ درصد روستاها با کمبود آب مواجه هستند. سالهاست افت شدید فشار و یا قطعی آب در مناطق مرتفع شهر به یک معضل تبدیل شده است و ۶۰۰ لیتر از ۷۰۰ لیتر آب شرب مورد نیاز این شهر از طریق حفر هفت حلقه چاه درحاشیهی شهر و چشمه حهوزهگهوره تأمین می شود. این مشکل در بین کشاورزان این منطقه نیز معضلات فراوان آفریده است. شلیر.ش یکی از اهالی روستای شیخلر میگوید:« آب شرب بهطور مکرر قطع میشود و در بسیاری از روستاها ساعتها به آب دسترسی نداریم. از سویی برای کشاورزی، باغداری و آبیاری محصول نیز با مشکل مواجه هستیم و اجازه و امکانات استفاده از آب سد برایمان وجود ندارد. با وجود اینکه بارها به این روند اعتراض کردهایم، هنوز ما را به پروژههای ناتمام انتقال آب امیدوار میکنند. اما سالهاست به امید این وعدهها محصولاتمان از دست میرود.» این معضل نه فقط ساکنان بوکان بلکه بسیاری از روستاهای استان اورمیه که از این منبع تأمین میشوند را هم با بحران روبهرو کرده است و میتوان گفت حال کشاورزی در این مناطق خوش نیست.
از انتقال به بهانهی شرب تا رونق گردش توربینهای صنعتی
زمانی سد بوکان امیدی برای احیای دریاچهی خشک اورمیه بود اما اکنون ۸۰ درصد آب زرینهرود از طریق همین سد به استان تبریز و شهرهایی مانند ملکان، آذرشهر، بناب و شبستر منتقل میشود، به طوریکه سالانه نزدیک به دو میلیارد مترمکعب آب از این منبع آبی به این مناطق میرود.
با خشکی سد نهند و خارج شدن آن از مدار تولید نیز، تمامی آب شرب شهر تبریز از طریق پمپاژ از رودخانه زرینهرود فراهم میشود. همچنین حدود ۵۵ هزار هکتار از اراضی کشاورزی شهرستانهای عجبشیر و آذرشهر و ۱۰ هزار هکتار از باغات انگور ملکان از آب این سد برای آبیاری بهرهمند میشوند. صنایعی چون پتروشیمی، فولاد، پالایش نفت و شهرکهای صنعتی تبریز از مصرف کنندگان اصلی این آب انتقالی هستند بطوریکه تداومحیات اقتصادی نیروگاه حرارتی تبریز، پتروشیمی تبریز، نیروگاه سهند بناب، طرح نفلین سیلیت، شهرک صنعتی سلیمی و… به این مسیر وابسته است. شمیم.خ یک مهندس مکانیک در مورد میزان مصرف آب صنایع در این استان همجوار میگوید:« تولید هر کیلوگرم فولاد در تبریز۲۳۰ لیتر آب مصرف میکند، یا مثلا نیروگاه آتیه صبا سالانه هشت میلیون مترمکعب آب برای خنکسازی توربینها استفاده میکند همچنین بسیاری از صنایع مانند پتروشیمیها با وجود ادعای استفاده از پساب صنعتی، مستقیماً از آب سد بوکان بهره میبرند و آن را بهخاطر کیفیتش ترجیح میدهند.»
بنا بر شواهد موجود این حجم از انتقال آب، مسبب اصلی عدم احیای دریاچهی اورمیه، آسیب جدی به سد بوکان و زرینه رود شده است؛ آسیبی که گردش چرخ اقتصاد مانع از توقف آن میشود.