هشدار زنان روستاهای کلاش و زیران درباره تهدید زیستمحیطی در جوانرو
در طبیعت زیبای کوردستان، زبالهها آرام آرام چهرهی زمین را دگرگون میکنند؛ زنانی از دل روستای کلاش و زیران خواهان اقدامی فوری برای نجات آناند.

آسو رحیمی
جوانرو- در دل جنگلهای بلوط و بنه، کنار رودخانهها و بر فراز کوهها و دشتهای سبز کوردستان، ردپای انسان چون زخمی عمیق بر چهرهی زمین نقش بسته است. نایلونها در باد میرقصند و قوطیهای خالی همچون سنگقبرهای بینام، مرگ خاموش طبیعت را فریاد میزنند. رودخانهای که روزی زندگی میبخشید، امروز زبالههایی را با خود میبرد که بر او تحمیل شدهاند. باد در لابهلای درختان نمیخواند؛ مینالد، از درد. حیوانات با نگاهی پرسؤال، نظارهگر جهانیاند که دیگر برایشان مأمن نیست.
هر پلاستیکی که بیتأمل به زمین سپرده میشود، تکهای از آیندهی ما را میبلعد. هر شیشهی شکسته، زخمیست بر جان زمین؛ زخمی که شاید هرگز التیام نیابد. در روستاهایی که زمانی سرشار از پاکی بودند، امروز بحران زیستمحیطی، سلامت انسان و دام را تهدید میکند. رهاسازی زباله در دل طبیعت، نهتنها چهرهی آن را مخدوش میکند، بلکه لکهای ماندگار بر پیشانی محیط زیست خواهد بود؛ لکهای که نسلهای بعد نیز با آن دستوپنجه نرم خواهند کرد.
هر قطعه زباله در طبیعت، خطریست برای حیات انسان و سایر جانداران. راه برونرفت از این بحران، تنها با مسئولیتپذیری فردی و اقدام جدی نهادهای مسئول ممکن است. آموزش، قانونگذاری و فرهنگسازی ابزارهایی حیاتیاند تا مردم نسبت به حفظ طبیعت آگاه شوند.
در مناطقی مانند جوانرو که طبیعت کوهستانی آن با فعالیتهای کشاورزی و دامداری در هم تنیده است، بار سنگینی بر دوش منابع طبیعی نهاده شده. با این حال، بسیاری از روستاهای اطراف همچنان از خدمات جمعآوری زباله بیبهرهاند و این کمبود، منجر به انباشت زباله در طبیعت و تهدید سلامت اکوسیستم شده است.
روستاهایی که ساکنانشان در پیوندی مستقیم با زمین و داماند، اکنون گرفتار طغیان زبالههای پلاستیکی و غیرقابلتجزیهاند. نبود مدیریت پسماند و بیتوجهی به طرحهای زیستمحیطی، طبیعت بکر این منطقه را بیش از هر زمان دیگری در معرض خطر قرار داده است.
در اینباره با دو زن از روستاهای کلاش و زیران گفتوگو کردیم.
آسیه.م، زن ۳۸ سالهای از اهالی کلاش، با نگرانی از وضعیت محیطزیست میگوید: «خانوادهام پرجمعیت است؛ سه دختر و یک پسر دارم. بچهها علاقهی زیادی به خرید تنقلات دارند و همین باعث تولید زبالههای زیادی میشود. هر چند روز یکبار مجبورم با دخترانم زبالهها را به کنار خانه ببریم، رویشان نفت بریزیم و آتش بزنیم. همسایهها از بوی سوختن پلاستیکها شکایت دارند، اما چارهای ندارم. نمیتوانم رودخانهی زیبای روستا را به زبالهدانی تبدیل کنم. همهی زیبایی روستای ما به کوهستان و رودخانهاش وابسته است. اگر این منابع از بین بروند، دیگر چیزی برایمان باقی نمیماند.»
او ادامه میدهد: «زبالهها را میسوزانم، اما خیلیها آن را مستقیم در رودخانه میریزند. بارها این مشکل را به دهیاری و شورای روستا گزارش دادهایم. درخواستهایی هم برای دریافت سطل زباله از مسئولان جوانرو فرستاده شده، ولی پاسخی نگرفتهایم. حتی خودم پیشنهاد کردم پول جمع کنیم و راهحلی پیدا کنیم، اما کسی توجهی نکرد.»
آسیه با حسرت به طبیعت بکر روستا اشاره میکند و میافزاید: «روستای ما در دل کوهستان است و رودخانهای کوچک از میان آن میگذرد که به شاخهی بزرگتری میپیوندد. هر بار که بیرون میروم و کیسههای زباله را کنار یا داخل رودخانه میبینم، دلم میشکند. چند بار میتوانم زبالهها را جمع کنم؟ وقتی بیتفاوتی همهگیر شده، یک نفر چه کاری از دستش برمیآید؟»
چنور.غ، زن ۵۰ ساله از اهالی زیران نیز از آسیبهای زیستمحیطی سخن میگوید: «بهجای گل و سبزه، نایلونها و زبالهها به چشم میآیند. زندگی ما ساده است و بیشتر اهالی به دامداری مشغولاند. ما به دامهایمان وابستهایم و وجود اینهمه زباله به آنها هم آسیب میزند.»
او تأکید میکند: «روستا جمعیت زیادی دارد و سالبهسال حجم زبالهها بیشتر میشود. پلاستیکها و بطریها مدتها در طبیعت باقی میمانند. با وجود درخواستهای مکرر، هیچ اقدامی برای ساماندهی پسماندها نشده. گاهی زبالههایی مانند شیشه، باعث آسیب به انسان و حیوان میشوند.»
این زن اهل روستای زیران با اشاره به اینکه مردم به ناچار زبالهها را در رودخانه میریزند، گفت: «هر سال تعداد زیادی از دامهای ما، از جمله گاو، گوسفند و گوساله، به دلیل خوردن نایلون، میخ و زبالههای آهنی و پلاستیکی تلف میشوند. حیوانات وحشی هم بینصیب نمیمانند. ریشهی این مشکلات، بیکفایتی مسئولان است.»
چنور.غ همچنین به خطرات بهداشتی ناشی از زبالههای رها شده اشاره کرد و افزود: «بطریها و خردهشیشهها بلای جان کودکان شدهاند. چند روز پیش یکی از بچههای روستا هنگام بازی، پایش روی شیشه شکسته رفت و نزدیک بود انگشت پایش را از دست بدهد.»
او در پایان خواستار توجه جدی مسئولان به بحران محیطزیست در روستاها شد و گفت: «با اینکه جمعیت روستاهای ما بالاست، مسئولان کوچکترین امکانات را هم فراهم نکردهاند. اگر برای جمعآوری زبالهها و نصب سطل در معابر اقدام شود، شاید وضعیت بهتر شود. مردم باید آموزش ببینند و بفهمند که رهاسازی زباله نهتنها به خودشان، بلکه به طبیعت و همهی استفادهکنندگان از آن آسیب میزند.»