مدرسه‌ای بدون سقف امن؛ دانش‌آموزان بلوچستان برای گرم‌کردن کلاس هیزم می‌سوزانند

تصاویری که فعالان بلوچ از مدرسه «شهید ابراهیم هادی» در حاشیه تالاب جازموریان منتشر کرده‌اند نشان می‌دهد دانش‌آموزان زیر سقف چادر در سرمای زمستان درس می‌خوانند و برای گرم‌کردن کلاس هیزم می‌سوزانند.

 

مرکز خبر- عکس‌ها و ویدئوهایی که روز سه‌شنبه نهم دی‌ماه در فضای مجازی منتشر شد، نشان می‌دهد کلاسِ مدرسه «شهید ابراهیم هادی» در منطقه حاشیه تالاب جازموریان در جنوب استان سیستان و بلوچستان زیر سقفِ یک چادر برپا شده و دانش‌آموزان برای گرم‌کردن فضای درس از هیزم‌هایی که خود گردآوری کرده‌اند استفاده می‌کنند. فعالان حقوق بشری این تصاویر را «نمادی از محرومیت و بی‌توجهی ساختاری» خوانده‌اند.

به گفته منابع خبری، این وضعیت خطراتی جدی برای سلامت و امنیت کودکان دارد-از جمله احتمال آتش‌سوزی در فضای چادری و افزایش بیماری‌های تنفسی در فصل سرما-و پرسش‌هایی را در خصوص اولویت‌بندی تخصیص بودجه و مسئولیت نهادهای دولتی در تأمین آموزش پایه در مناطق محروم مطرح کرده است.

بحرانِ آموزش در استان‌های مرزی ایران مسبوق به سابقه است؛ تحلیل‌های مستقل و داده‌محور نشان می‌دهد نرخ ترکِ تحصیل و محرومیت آموزشی در سیستان و بلوچستان و مناطق حاشیه‌ای بسیار بالاست و شمار قابل‌توجهی از کودکان از دسترسی به مدارس استاندارد یا حتی سقف مناسب محروم‌اند. گزارش‌های تحقیقاتی حاکی است که در برخی نواحی نرخ ترک‌تحصیل به شکل نگران‌کننده‌ای بالا رفته و کمبود معلم، کلاس استاندارد و تجهیزات پایه آموزشی سبب شده خانواده‌ها فرزندان‌شان را از مدرسه بازدارند یا دانش‌آموزان به‌ناچار در فضاهای غیراستاندارد درس بخوانند.

مرور داده‌های رسمی و مستقل نشان می‌دهد بحران آموزش در سطح کشور هم عمیق است؛ تحلیل‌های نهادهای داده‌ای و گزارش‌های غیردولتی حاکی است نزدیک به یک‌میلیون کودک در سال‌های اخیر یا از تحصیل محروم مانده‌اند یا ترک تحصیل کرده‌اند؛ این پدیده در استان‌هایی همچون سیستان و بلوچستان شدت بیشتری دارد. فعالان تعلیم و تربیت محلی می‌گویند هزینه‌های غیررسمی، فاصله طولانی تا مدرسه، و فقدان امکانات پایه از عوامل اصلی‌اند.

فعالان محلی و سازمان‌های حقوق بشری می‌گویند انتشار این تصویر هم‌زمان با بررسی و تصویب بودجه سال آینده، سوالاتی درباره اولویت‌های هزینه‌کرد و جهت‌گیری منابع عمومی مطرح می‌کند؛ آنان می‌پرسند چرا بخش قابل‌توجهی از بودجه‌ها به نهادهای ایدئولوژیک و تبلیغاتی اختصاص می‌یابد در حالی که مناطق حاشیه‌ای و کم‌برخوردار از حداقلِ امکانات آموزشی برخوردار نیستند. کمپین فعالین بلوچ این موضوع را «نمونه بارز بی‌عدالتی توزیعی» خوانده است.

پژوهش‌های میدانی و گزارش‌های محلی همچنین بارها به شکست زیرساخت‌های بهداشتی و آموزشی در مناطق مرزی اشاره کرده‌اند؛ فقدان مراکز درمانی نزدیک، کمبود آب سالم و نبود فضای کلاس‌بندی ایمن، همه خطرات اضافی‌ای را متوجه کودکان می‌کند که در چادرها درس می‌خوانند. نهادهای مدنی هشدار داده‌اند که تداوم این وضعیت می‌تواند پیامدهای بلندمدتِ جدی بر سلامت جسمی و ذهنی و فرصت‌های تحصیلی کودکان داشته باشد.

کمیته‌های محلی و معلمان در منطقه می‌گویند تلاش‌های مقطعی مردم برای تأمین سوخت و امکانات گرمایشی «قابل احترام» است اما راه‌حلِ اساسی در سرمایه‌گذاری بلندمدت در زیرساخت‌های آموزشی و شبکه تأمین خدمات پایه است. سازمان‌های غیردولتی فعال در حوزه آموزش خواستار تخصیص فوری کمک‌های انسانی و آغاز پروژه‌های ساخت مدرسه‌های مقاوم در برابر سرما و باران شده‌اند.

در پایان، فعالان مدنی خواستارِ شفاف‌سازیِ داده‌های رسمی درباره شمار مدارس غیرمقاوم، کودکان بازمانده از تحصیل و طرح‌های احیای آموزشی شده‌اند و تأکید دارند که هرگونه بودجه سنواتی باید به‌گونه‌ای هدفمند تخصیص یابد که از تکرار صحنه‌هایی مانند مدرسه چادری در جازموریان جلوگیری کند. تا زمان تهیه این گزارش، وزارت آموزش و پرورش یا نهادهای محلی دولتی در این زمینه واکنشی رسمی به تصاویر منتشرشده نداشته‌اند.