مجموعه یادداشت‌هایی از فعالان حقوق زنان برای الهه محمدی و نیلوفر حامدی

٢۵ تن از فعالان حقوق زنان، یک سال پس از بازداشت الهه محمدی و نیلوفر حامدی دو روزنامه‌نگار که به دلیل انتشار گزارش و عکس‌های ژینا امینی بازداشت شده‌اند، یادداشت‌هایی را برای آن‌ها نوشته‌اند.

مرکز خبر- امروز چهارشنبه ۵ مهرماه، ٢۵  تن از فعالان حقوق زنان، یک سال پس از بارداشت الهه محمدی و نیلوفر حامدی دو روزنامه‌نگار محبوس در زندان قرچک ورامین که به دلیل انتشار گزارش‌هایی از قتل حکومتی و مراسم خاکسپاری ژینا امینی بازداشت شده‌اند، یادداشت‌هایی را درباره و برای آن‌ها نوشته‌اند.

این فعالان حقوق زنان که تنها به نام اختصاری آن‌ها اشاره شده، به نقش «مهم» این دو روزنامه‌نگار درباره‌ی آنچە بر سر حجاب اجباری بر زنان ایران رفته و می‌رود، با روایت ماجرای ژینا امینی اشاره کرده و آن‌ها را «قابِلِگان یک جنبش انقلابی» نامیده‌اند.

یکی از این زنان خطاب به نیلوفر حامدی و الهه محمدی نوشته است: «شما بدون هیچ جرم و گناهی، تنها برای نشان دادن حقیقت و شفافیت، آن‌هم در برابر آنانی که از دروغ و ریا ارتزاق می‌کنند، یک سال از عمر گرانبهای خود را ناعادلانه پشت میله‌های زندان گذراندید. اما مطمئن باشید که تعهد مثال‌زدنی شما الهام‌بخش و شجاعت کم نظیر شما تکثیرشدنی است. نقش شما در روشن نگه‌داشتن چراغ دموکراسی، حقوق بشر و پاسخگویی قضایی در جامعه هرگز فراموش نخواهد شد. امیدوارم شما که به جنبش «زن زندگی آزادی» معنا بخشیده‌اید، به زودی طعم آزادی را بچشید.

در بخشی دیگر از یادداشت فعالان حقوق زنان آمده است: « شما برای ما شبحِ  کشف پنهان‌شدگی‌هایی هستید که قرار است حقیقت زندگیِ آن‌چه بود و هست را عیان کنند. در لحظه‌ی ضبط و ثبت تصاویر و صداها، وضعیتی برای آینده‌ی رهابخش را رقم زدید تا کنشی را در درون ما متحقق کنید.»

در بخش دیگری از این یادداشت‌ها آمده است: « کارکردن در حوزه‌ی زنان، راه رفتن در میدان مین است. در مملکتی که صحبت کردن از زن، سیاسی است و نفس زن بودن جرم‌زاست، آدم‌هایی که می‌خواهند درباره‌ی زنان بنویسند و فعالیت کنند آدم‌های جان‌سختی هستند. شبهای پر از کابوس ما و آسمان سیمانی بالای سر شما تمام‌شدنی است و آنچه می‌ماند شیرینی پیروزی زنانی است که در میدان مین قدم برداشتند و هر ۳۶۵ روز از روزگار حبس‌شان با این جمله‌ی غرورانگیز گره خورد: ما به خود و آنچه که برای زنان ایران کردیم افتخار می‌کنیم.»

در بخش دیگری از یادداشت‌ها یکی از فعالان حقوق زنان خطاب به این دو روزنامه‌نگار محبوس در زندان قرچک ورامین می‌نویسد: «پس از قتل ژینا ذهنیت‌ها تغییر کرده و «حق زن»، تبدیل به مسئله‌ای همگانی شده است. مسئله‌ای که هیچ حاکمیتی نمی‌تواند به اجبار، آن را به پیش از خود بازگرداند. همان چیزی که به درازای تاریخ ایران برای آن، زنان زیادی مقاومت کرده‌اند. زنانی که ما در هرلحظه، با یادآوری کنش‌هایشان، جان دوباره‌ای می‌گیریم. ما در امتداد این تاریخ، ادامه می‌دهیم و نفس می‌کشیم. شما در امتداد این تاریخ مقاومت می‌کنید و در زندانید و این همان چیزی است که ما را به هم متصل کرده است؛ امید برای تغییر آنچه که می‌دانیم روزی حتی اگر نباشیم محقق می‌شود؛ یعنی برابری و آزادی، یعنی زندگی ما در کنار هم، بدون دیوار، یعنی تحقق عینی «زن، زندگی، آزادی».

در بخشی دیگر از این یادداشت‌ها آمده است: «درست در لحظه‌ی پیشبینی‌ناپذیری که هیچ‌کس نمی‌دانست چه خواهد شد، این تصمیمِ شما بود که به آشکارگی آن رنجی انجامید که یقیناً پیشروترین جنبشِ معاصر ما را رقم زد. شاید بتوان گفت شما در مقامِ قابلگانِ یک انقلاب بودید، یک جنبشِ انقلابی. در لحظه‌ای که کسی نمی‌دانست قرار است چه تکانه‌ای را این سرزمین تجربه کند. شما هم نمی‌دانستید. اما بواسطه‌ی تصمیمِ نابهنگامِ خود در شکل‌گیریِ آن سهمی اثرگذار ایفا کردید. کسانی که می‌توانند در بزنگاه‌ها تصمیم بگیرند، بدون آنکه دانشی کافی از آینده در اختیار داشته باشند، آینده را رقم خواهند زد.»