آمارهای دروغین بیکاری در ایران؛ واقعیتی پنهان پشت ارقام رسمی
در سالهای اخیر، آمارهای رسمی نرخ بیکاری در ایران با انتقادات گستردهای از سوی کارشناسان و نهادهای کارگری داخلی و بینالمللی مواجه شده است. این آمارها که اغلب کاهش نرخ بیکاری را نشان میدهند، با واقعیتهای اقتصادی ایران فاصله زیادی دارند.
![](https://jinhaagency1.com/uploads/fa/articles/2025/02/20250215-photo-2025-02-15-12-49-08-jpgc277d6-image.jpg)
مرکز خبر- مرکز آمار جمهوری اسلامی ایران در تازهترین گزارش خود از طرح آمارگیری نیروی کار در پاییز ۱۴۰۳ نرخ بیکاری زنان در سطح ایران ۱۳.٧ درصد و نرخ بیکاری کل ایران در پاییز سال جاری به ٧.٢ دهم درصد و نرخ بیکاری مردان به ۵.٩ درصد رسیده است.
انتشار این آمار در شرایطی است که شماری از کارشناسان و اقتصاددانان به نحوه آمارگیری نهادهای جمهوری اسلامی انتقاد دارند و این نهادها با ایجاد تغییراتی در سالهای پایه، تعارف شاخصها و همچنین تعریف بیکاری اقدام به آمارسازی به نفع حاکمیت میکنند.
نرخ بیکاری یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی است که وضعیت اشتغال و معیشت مردم را نشان میدهد. در ایران، جمهوری اسلامی همواره آمار بیکاری را بسیار کمتر از آنچه در واقعیت وجود دارد، اعلام میکند و در حالی که بسیاری از کارشناسان و مردم، شرایط بازار کار را بحرانی توصیف میکنند، گزارشهای رسمی از کاهش نرخ بیکاری در ایران خبر میدهند. اما این آمار چقدر به واقعیت نزدیک است؟
حکومت جمهوری اسلامی ایران از چندین روش (تعریف غیرواقعی از شاغل، حذف ناامیدان از بازار کار، گنجاندن اشتغال ناقص در آمار اشتغال و تغییر معیارهای آماری بدون اعلام شفافیت) برای کاهش مصنوعی نرخ بیکاری در گزارشهای رسمی استفاده میکند و در حالی که دولت نرخ بیکاری را حدود ٧ درصد اعلام میکند، شواهد موجود نشان میدهد که بیکاری واقعی در برخی استانها به بیش از ۶٠ درصد رسیده است. بسیاری از فارغالتحصیلان دانشگاهی سالها بدون شغل باقی میمانند یا مجبور به پذیرش کارهایی میشوند که هیچ ارتباطی با تحصیلاتشان ندارد. افزایش مهاجرت نیروی کار به خارج از ایران بهویژه بخش درمان و رشد مشاغل غیررسمی و دستفروشی نیز از نشانههای بحران واقعی بیکاری در ایران است که مقامات جمهوری اسلامی با انتشار آمارهای کذب آن را انکار میکنند.
در حالی که مرکز آمار ایران نرخ بیکاری زنان را ١٣.٧ درصد اعلام میکند که زنان در جامعه ایرانی با محدودیتها و مشکلات بسیاری زیادی روبرو هستند و شرایط زنان سرپرست خانوار به مراتب بدتر از سایرین است.
دسترسی محدود به فرصتهای شغلی، نخستین سدی است که زنان هنگام ورود به بازار کار با آن مواجهاند و اغلب زنان در ایران باید میان کار و خانواده یکی را انتخاب کنند، زیرا حمایتهای شغلی برای توازن میان این دو بسیار ضعیف است. موضوعی که با تاکید علی خامنهای، به خانهداری زنان باعث شده است تا رویکرد دولتها نسبت به اشتغال زنان سختگیرانهتر باشد.