«در زندگی دامداری بیشتر کارها بر عهدەی زنان است»
زهرا شهسواری، زن دامدار ایل سنجابی در خصوص زندگی چادرنشینی، دامداری و وضعیت زنان در جامعەی عشایری میگوید: مشکلات اقتصادی در سالهای اخیر بیشتر و بیشتر میشود و زندگی دامداری به جایی رسیده است که درآمدمان به زحمت فراوانش نمیارزد.
ژوان کرمی
روانسر- ایل سنجابی یکی از بزرگترین ایلات کوردستان است که با گویش جنوبی زبان کوردی تکلم میکنند و بیشتر آنان در دشت سنجابی و دشت ماهیدشت و مناطق غرب شهر کرماشان سکونت دارند، گرچه در شهرستانهای شاباد و قصرشیرین نیز جمعیتهایی از این ایل سکونت دارند. حتی جمعیت زیادی از کوردهایی که طی قرون گذشته به قزوین تبعید شدەاند و اکنون نیز آنجا سکونت دارند و زبان و فرهنگ خود را زیر آماج آسیمیلاسیون حفظ کردەاند، از ایل سنجابی میباشند. در طول تاریخ بخش اعظم جمعیت این ایل را عشایر کوچرو تشکیل دادەاند، هرچند به دلیل وجود دشتهای حاصلخیز سنجابی و ماهیدشت، برخی از آنان یکجانشین بوده و به کشاورزی پرداختەاند. آثار این یکجانشینی در این دشتها به یک یا دو هزارە پیش از میلاد مسیح میرسد و حتی "ماهیدشت" نام تحریف شدەی "ماددشت" میباشد و در اصل این دشت پهناور نام مادها را بر خود دارد. در گویش جنوبی زبان کوردی بسیاری از اوقات حروفی همچون "دال" و "ب" را قلب به "واو" و "ی" میکنند، به همین دلیل ماددشت را در طول تاریخ قلب به مایدشت کردەاند.
محدودەی گرمسیر و سردسیر ایل سنجابی در قرون گذشته، قلمرو پهناوری را دربرمیگرفته است، به همین دلیل همواره در دو سوی مرزهای ایران و عثمانی زندگی کردەاند و در واقع این مرز را همیشه نقض نمودەاند. سردسیر یا ییلاق آنان منطقەی وسیعی از دامنەهای کوه شاهو در شهر روانسر، دشت سنجابی و دشت ماهیدشت را شامل میشد و گرمسیر یا قشلاق آنان مناطق عمدەای از شهر قصرشیرین تا قلعەی شیروانه در باشور کوردستان (اقلیم کوردستان) را در بر میگرفته است. پس از فروپاشی خلافت عثمانی و تشکیل دولتهای مرکزگرای مدرن در عراق و ایران (دورەی پهلوی)، این مرزهای مصنوع بیش از پیش برای زندگی طبیعی عشایر کوچرو ایجاد مشکل نمود و آنان را ابتدا از گذشتن از مرز منع نموده و سپس آنها را به صورت اجباری و قهرآمیز یکجانشین نمودند. اما این پروژە نیز همانند بخشهای دیگر پروژەی مدرنیزاسیون اجباری و تحمیلی دورەی پهلوی، سرانجامی نداشت و ایل سنجابی نیز همانند بسیاری دیگر از عشایر به زندگی ایلاتی و کوچروی خود ادامه دادند.
تغییر سبک زندگی ایلات
با وجود اینکه زندگی چادرنشینی و دامداری در دوران کنونی تفاوت زیادی با این سبک زندگی در گذشته پیدا کرده، اما این مردمان اصیل همچنان به پرورش دام مشغولند و سیاەچادرهای زیبایشان را در جایجای استان کرماشان میتوان دید. چند کیلومتر بالاتر از روستای "کانی کوچکینه" در شهرستان روانسر، به سراغ یکی از همین سیاە چادرهای زیبا رفتیم. این روستا با شهر روانسر کمتر از پنج کیلومتر فاصله دارد و به دلیل قرار داشتن در دامنەهای کوه شاهو، میتواند ییلاق مناسبی برای دامداران کوچرو باشد. این سیاەچادر متعلق به خانوادەی "شهسواری" میباشد.
زهرا شهسواری زن دامداری است که برای زندگی چادرنشینی و چرای دامهای خود به همراه خانوادە خود، دامنەهای کوه شاهو را برگزیدەاند و به صورت جدی به پرورش دام مشغولند و در سیاەچادر زندگی میکنند. حالا دیگر به روزهای پایانی ییلاق خود رسیدەاند و قرار است همین روزها به منطقەای میان سرپلذهاب و قصرشیرین کوچ کنند. از وی در خصوص شیوەی زندگی چادرنشینی و دامداری و تحولاتی که در گذر زمان به خود دیده است پرسش نمودیم و او گفت: دامداری و چادرنشینی شیوەی دیرین زندگی خانواده ما و طایفەمان بوده است. زندگی چادرنشینی دردسرهای زندگی شهری را ندارد و ما با مشکلات و بیماریهای شهرنشینی روبرو نیستیم. هرچند الان دیگر دامداری هم تغییر کرده است و ما هم از ماشین و ابزارهای زیادی استفاده میکنیم. به طور مثال همسر من خودروی سنگین و دیزلی دارد، برادر همسرم وانت دارد، من از انواع داروهای دامپزشکی برای دامهایمان استفاده میکنم و حتی خودم آمپول تزریق میکنم. اکنون برای کوچ کردن دیگر مشکلات گذشته را نداریم و از کامیون و وانت استفاده میکنیم، همینطور برای حمل و نقل علوفه و حتی خود گوسفندان.
«ما نسبت به مردم شهر راحتتر مشکلات را مدیریت میکنیم»
زهرا در ادامە میگوید: اکنون دیگر برای نحوەی پرورش دام مطالعه میکنیم و من خودم متون مفید زیادی در اینترنت میخوانم تا بتوانم بهتر به دامها رسیدگی کنم. اما این شغل و این زندگی سختیهای خاص خودش را نیز دارد. زندگی چادر و روبرو شدن با سرما و گرما، باد و گردوخاک و بارندگی و... آسان نیست، اما ما نسبت به مردم شهر راحتتر اینها را مدیریت میکنیم. یکی دیگر از تغییراتی که دامداری داشته است این است که دامداران کمتر به تولید لبنیات علاقه دارند و بیشتر به پرورش دامهای گوشتی میپردازند. ما هم دامهایمان گوشتی است و آنها را سر سال در بازار میفروشیم. تولید لبنیات خیلی سخت شده است و با توجه به قیمت پایین به مشقتهای آن نمیارزد. اگر بخواهیم با قیمت بالا هم آن را بفروشیم، مردم توان خرید ندارند. به همین دلیل بیشتر دامداران، دامها را به خاطر گوشتشان پرورش میدهند.
وی همچنین در خصوص وضعیت اقتصادی دامداری و مشکلاتش توضیح داد: دامداری از لحاظ اقتصادی با مشکلات زیادی روبرو شده است. مشکلات اقتصادی در سالهای اخیر بیشتر و بیشتر میشود و زندگی دامداری به جایی رسیده است که درآمدمان به زحمت فراوانش نمیارزد. بیشتر سود این حوزه را دلالها میبرند و دامها را با پایینترین قیمت از ما میخرند. گوشت با قیمت بسیار بالایی به دست مصرفکننده میرسد و اکثر مردم تصور میکنند ما دامدارها سود زیادی از فروش دامهایمان داریم. در حالی که اینگونه نیست و دلالها دام را با کمترین قیمت از دامدار تولیدکننده میخرد و در این میان نه تولیدکننده سودی از یک سال زحمت خود میبرد و نه مصرفکننده میتواند با قیمت مناسبی گوشت بخرد.
«مدیریت بیشتر کارها به عهدەی زنان است»
زهرا شهسواری در پاسخ به پرسش ما دربارەی نقش زنان در سیستم زندگی دامداری عنوان کرد: در زندگی دامداری بیشتر کارها را زنان انجام میدهند. من به غیر از خانەداری، آشپزی، شستن لباس و ظروف، نظافت داخل و اطراف سیاەچادر، پابەپای مردان در دامداری هم کار میکنم. عموما دامها را برادر همسرم به چرا میبرد، اما بعضی روزها هم بوده که من این کار را به تنهایی کردەام. رسیدگی به سلامت، درمان گوسفندان بیمار، زایمانشان، تمیزی و بهداشت جایشان، آب دادن به آنها از جمله کارهایی است که خودم به تنهایی آنها را مدیریت میکنم. نگەداری از برەها که کلا به عهدەی من است، زیرا آنها برای چرا به کوه نمیروند و خودم به آنها علوفه میدهم و به سلامتیشان رسیدگی میکنم. در کل زنان کار بیشتری انجام میدهند و مدیریت بیشتر کارها به عهدەی آنان است.