معیشت یا جان؛ دوراهی تلخ و مرگبار مادران تونسی
مینهای مدفون در کوه سلوم شهر «حاسی الفرید» در استان قصرین تونس، زندگی زنان منطقه را به مخاطره انداخته است. این زنان که همراه فرزندانشان برای چرای گوسفند و جمعآوری هیزم به ارتفاعات میروند، بارها قربانی انفجار مین شدهاند.

اخلاص الحمرونی
تونس - کوه سلوم در استان قصرین شاهد فاجعههای انسانی متعددی بوده است. مینهای مدفون در این منطقه زنان و کودکان بسیاری را قربانی کرده است. این قربانیان چارهای جز رفتن به ارتفاعات برای امرار معاش نداشتهاند. بازماندگان با زخمهای روحی عمیق و خاطرات تلخ از دست دادن عزیزانشان زندگی میکنند، اما فقر و نبود چارهای دیگر، آنها را دوباره به همان مسیرهای خطرناک میکشاند.
راههای دشوار برای امرار معاش
عارم بوثوری، مادر کودکی که قربانی مینهای کوه سلوم شد، با قلبی داغدار از فاجعه مرگ فرزندش میگوید، پسرش هنگام بازگشت از چرای گوسفندان بر اثر انفجار جسمی ناشناخته جان باخت.
«کوه برای ما منبع روزی است. برای چرای دام و جمعآوری گیاهان راهی آنجا میشویم. من خودم برای جمعآوری هیزم و گیاهان ساعت سه صبح خانه را ترک میکردم و غروب برمیگشتم. مسیری طولانی و صعبالعبور را طی میکردم زیرا کوه بسیار دور است.»
او میافزاید: «فقر چنان بر زندگیمان سایه انداخته که چارهای جز رفتن به کوه نداریم. اما حالا کوه به قتلگاه تبدیل شده. از بازگشتن میترسیم؛ مینها در کمیناند و هر لحظه ممکن است جان ما را بگیرند.»
کوههای ما دیگر امن نیستند
مبروکه محمدی، مادر دوست یحیی که قربانی مینها شد، روایت دردناکی دارد: «پسرم ثامر با یحیی برای چراندن گوسفندان راهی کوه شدند. آنها اجسام عجیبی را در زمین پیدا کرده و در کیفهایشان گذاشتند. هنگام بازگشت، این اجسام که مین بودند، در کیف یحیی منفجر شدند. تکههای بدنش به اطراف پرتاب شد و در دم جان باخت. پسرم وحشتزده با من تماس گرفت.»
او میگوید پس از این حادثه، وضعیت روحی پسرش به شدت آسیب دیده است. شاهد مرگ دلخراش دوستش بودن، روح او را ویران کرده. فقر خانواده اجازه نمیدهد پسرش را نزد روانپزشک ببرند: «حالا وضعیت طبیعی ندارد، در خانه آرام و قرار ندارد و با ما حرف نمیزند.»
مبروکه به مشکل عمیقتری اشاره میکند: «فقر و بیکاری در منطقه ما روز به روز بدتر میشود. ناچاریم با وجود خطر مینها برای جمعآوری گیاهان دارویی و علوفه به کوه برویم، هرچند میدانیم هر قدم میتواند آخرین قدم باشد.»
با آهی عمیق میافزاید: «دوراهی مرگباری داریم، کوهها دیگر امن نیستند؛ از یک سو خشکسالی آنها را بیحاصل کرده و از سوی دیگر، مینهایی که جان بسیاری از همسایگانمان را گرفته، همهجا پراکندهاند. اما راه حل دیگری نداریم»
مرگ در هر قدم ما را دنبال میکند
حنان بوثوری نیز سرنوشتی مشابه دارد. او ناگزیر هر روز دل به کوه میزند: «برای جمعآوری گیاهان رزماری، آویشن و حلفا به کوه میروم تا لقمهای برای فرزندانم فراهم کنم، وگرنه از گرسنگی خواهند مرد. منبع درآمد دیگری نداریم؛ کوه همه زندگی ماست.»
با نگاهی آمیخته به ترس و ناچاری میگوید: «مینها همهجا کمین کردهاند. یک اشتباه کوچک، پایان زندگی است. هیچ زنی نمیداند آیا این سفرش آخرین سفر است یا نه. مینها از سنگها قابل تشخیص نیستند. بسیاری از زنان بیگناه، بیهیچ هشداری، قربانی شدهاند.»
با بغضی در گلو ادامه میدهد: «حتی کودکان هم در امان نیستند. همین اواخر، کودکی هنگام چراندن گوسفندان، جسمی را از روی زمین برداشت، بیآنکه بداند مین است. انفجار در دم جانش را گرفت. اینجا مرگ با هر قدم ما همراه است.»
رفتن به سوی مینها یا مردن از گرسنگی؟
مدلله عیادی با نگرانی عمیقی از وضعیت دخترش میگوید که علیرغم سلامتی نامساعدش، ناچار است همراه همسرش برای یافتن گیاهان به کوه برود: «هر روز که میگذرد، ترسمان بیشتر میشود. از رفتن به کوه وحشت داریم، اما چاره چیست؟ همین حالا که اینجا نشستهام، دخترم در کوه است و نمیدانم زنده است یا نه.»
با اشاره به دوری مسیر میگوید: «کوه بیش از ۱۳ کیلومتر با ما فاصله دارد و هرچه مسیر طولانیتر، خطر هم بیشتر.» به گفته او، مردم حاسی الفرید در دوراهی تلخی گرفتار شدهاند و باید بین خطر مینها و تسلیم شدن در برابر گرسنگی یکی را انتخاب کنند.
کوه سلوم در فقیرترین منطقه تونس سالهاست به عنوان منطقه نظامی مسدود شده، اما مینهای آن هرگز پاکسازی نشدهاند. با این حال، ساکنان دامنههای کوه چارهای جز رفتن به این منطقه خطرناک برای امرار معاش ندارند.