اعتیاد در زنان و علل گرایش به مواد مخدر
هرچند اعتیاد به مواد مخدر در بین مردان بیش از زنان است، اما در چند سال اخیر، نرخ اعتیاد زنان به علل مختلفی افزایش یافته است.
سارا ارومیه
اعتیاد زنان، معضلی چند وجهی است و علل و عوامل متعددی نظیر علل فردی، خانوادگی، اجتماعی و سیستماتیک در بروز و اشاعەی آن مؤثر است.
علل فردی
یک بخش از عوامل مؤثر در مصرف مواد مخدر علل فردی است. نتایج یک پژوهش در خصوص شناسایی عوامل اعتیاد زنان، در بخش بررسی عوامل فردی، کاهش دردهای جسمانی را با ۴۷ درصد، کسب لذت ۲۰ درصد، کنجکاوی ۲۴درصد و کمبودهای عاطـفی را با ۹ درصد گزارش نموده است.
پایین بودن سطح شناخت زنان نسبت به مشخصات مواد مخدر و پیامدهای ناگوار مصرف آن و در مجموع روحیات ضعیف و پایین بودن اعتماد به نفس از جمله عوامل فردی اعتیاد است.
علل خانوادگی
خانواده اولین محیطی است که فرزندان را با باورها، ارزشها و هنجارهای جامعه آشنا میکند و به تدریج شخصیت فرزندان را بر اساس این عناصر شکل میدهد. اعتیاد والدین به سیگار یا مواد مخدر، موجب میشود تا فرزندان، رفتار آسیبزای آنها را الگو قرار داده و معتاد شوند.
درگیری و نزاع بین والدین در محیط خانواده موجب سلب آرامش و آسایش فرزندان در خانه میشود، لذا آنها ترجیح میدهند که بیشتر اوقات خود را در خارج از منزل سپری کنند، براساس نتایج یک پژوهش، حدود ۸۲ درصد از معتادان، ستیزههای خانوادگی را عامل فرار خود از منزل و رو آوردن به اعتیاد میدانند.
اعتیاد همسر و طلاق و نزاعهای بین زوجین
شوهران معتاد یکی از مهمترین عوامل اعتیاد زنان به حساب میآیند. آنها برای آنکه در موقع استعمال مواد مخدر مصاحبی داشته باشند و از سرزنش و انتقاد همسر خود بکاهند و در موقع تنگدستی و عدم تمکّن مالی برای تهیه مواد مخدر، او را به کارهای ناپسند و نامشروع نظیر گدایی، فروش مواد مخدر و خودفروشی بکشانند، زن خود را معتاد میکنند و حتی از فرزندان خویش سوء استفاده مینمایند.
زنانی که از زندگی زناشویی خود، راضی نیستند و مورد بدرفتاری و خشونت همسر قرار گرفتهاند احساس میکنند که راهی برای بازگشت ندارند، بیشتر در معرض خطر اعتیاد هستند و به انگیزههای مختلفی از جمله تقلیل ناراحتیهای روحی و روانی، رهایی از فشار زندگی و جبران نارضایتی از ارتباط با شوهرو طلاق، به سوی مصرف مواد مخدر کشیده شود.
علل اجتماعی
عدم دسترسی به امکانات مالی و معیشتی، بیکاری، محرومیت از تحصیل و جامعەی سنتی مرسالار باعث شده تا زنان و دختران جوان برای فرار از این مشکلات به مواد مخدر بویژه مواد و قرصهای توهمزا روی بیاورند.
خوابگاههای دانشجویی، دانشگاهها و مدارس نیز جز مکانهایی هستند که در سالهای اخیر بەراحتی محل توزیع مواد مخدر من جمله قرصهای توهمزا گشته است.
آمار دخترانی که اعتیاد را از سیگار کشیدن در مدارس شروع کردەاند بسیار افزایش یافته است، نبود نظارت جدی در مدارس و دانشگاهها نشان از این دارد که باندهای سیستماتیک در این مکانهای آموزشی به پخش مواد در بین دختران جوان بویژه در مقطع دبیرستان گمارده شدند.
پیامدهای اعتیاد زنان
اعتیاد، نظام خانواده را متلاشی مینماید، اعتیاد زنان، آسیبهای جبرانناپذیری را بر فرد، خانواده و جامعه وارد میسازد. ابتلا به بیماریهای روانی، جسمی که بیماریهایی چون ابتلا به انفارکتوس عضله قلب، سکتهی مغزی و سرطان لثه و مثانه و سرطان دهانەی رحم با مصرف سیگار و مواد مخدر در زنان افزایش میدهد.
یافتههای تحقیقاتی حاکی از آن است که به احتمال زیاد، نوزاد زنان معتاد از نظر فیزیکی غیرعادی بوده و دچار محرومیت میباشند. گاهی اعتیاد مادر نیز موجب اعتیاد و مسمومیت نوزاد میشود و همچنین سبب یائسگی زودرس، احتمال ناباروری یا باروری دیرهنگام و سقط جنین را افزایش میدهد.
اعتیاد زنان آنها را برای تأمین هزینهی مواد مخدر به روسپیگری و خودفروشی میکشاند، در نتیجه، اغلب آنان مبتلا به انواع بیماریهای جنسی نظیر سفلیس، سوزاک و ایدز هستند.
زنان معتاد علاوه بر از دست دادن اعتبار و منزلت اجتماعی خود، از لحاظ عرف جامعه مورد قبول نیستند و طرد میشوند. خانوادەی زنان معتاد، روابط عاطفی و انواع حمایتهای خانوادگی را از آنان (به ویژه دختران) قطع میکنند و این مسئله آغاز مشکلات جدیدتر و خطرناکتر است.
همچنین به کار گرفتن زنان معتاد یکی از سیاستهای کثیف جمهوری اسلامی است که با ابزار قرار دادن آنها و بهرەکشی برای انجام بسیاری از کارها من جمله فرستادن زنان معتاد به بند زندانیان سیاسی و سرکوب این زندانیان توسط زنان معتاد برای دریافت مواد از مافوق یکی از همین روشهاست.