«من دیگر بە پایان جنگ نخواهم اندیشید چرا کە مقاومت هر لحظەاش پیروزیست»

سوما شفیعی هنگام جنگ ۵۸ روزه‌ی عفرین در صفحه‌ی اینستاگرامی خویش نامه‌ای به اردوغان نوشت.

مرکز خبر - سوما شفیعی در صفحه‌ی اینستاگرامی خویش طی نامه‌ای که هنگام جنگ عفرین و ۵۸ روز مقاومت این خلق فداکار و قهرمان به اردوغان نوشته، می‌گوید: «اگر تو نبودی ما " ئەڤێستا خابوور"مان را نشناختە، ناامیدانە زندگی می‌کردیم و بدون اینکە در پی عظمتی باشیم کە مرگ می‌تواند خالقش باشد می‌مردیم.»

 

متن نامه به شرح زیر است:
 

آقای اردوغان! غرور میهن‌پرستیم اجازە نخواهد داد کوچکترین ناسزایی بە تو بگویم چرا کە معتقدم بد و بیراهە گفتن بە دیوانگان، خود دیوانگی دیگر است .
ملت من و تمام دیوانگانی کە بر دنیا حکمرانی می‌کنند هر دو یک نقطە ضعف مشترک داریم .
یادت رفتە برادران خونیت در ویتنام چە بر سر ویتنام آوردند؟ میدانی چە بر سر یهودیان آوردند؟ از یاد نبردەای کە انگلیس بر سر آمریکایی‌ها و تمام مستعمراتش چە آورد؟
برادر بزرگترت هیتلر را بە یاد داری کە با روغن اجساد انسان، صابون می‌ساخت؟
یا همین بغل گوش‌ات، پسرعمویت صدام چگونە پنج هزار نفس را در سینە حبس کرد؟ و شبی مست‌تر دیوانگی از کف ربود و صد و هشتاد و دو هزار نفر را زندە بە گور کرد؟ و همین "سنە"ی من را کە امروز کوردش نمی‌خوانند بمباران با او چە کرد؟ دختران شهرم کە حماسەای بی‌صدا خلق کردند اما دریغ از دوربینی کە بتواند آن را بە رخ سستی‌های جهان بکشد .
کدام فریاد نتوانست از زیر این آوارها محکمتر بانگ برآورد؟
و ملت من نیز محکوم بە همین فراموشی‌های تو و برادرانت است .
و سراسر تاریخ را نە بلکە تنها داستان همیشگی را از یاد بردەاند. داستان سنجر خان را. کە یک تنە در برابر انگلیس و روسیە ایستاد و در آخر بە دست برادرش شهید شد .
در این جنگ مضحک کە بە راە انداختی و با تمام قوایت برای لبخند پایانیش می‌جنگی، مضحک‌تر خواهد بود اگر تعداد جنازەها را، اگر انهدام تانکهایمان را نشان برد و باخت این بازی بدانیم .
در دنیایی کە نشان پیشرفت تمدن بشریت رقابت بر سر این است کە یک بمب اتم در چند دقیقە ساختە شود؟ بە نظرم حماقت است اگر تو را کە سادە دل‌ترین و بی‌سیاست‌ترین این فرزند شیطانی، بە خاطر بارش بمب بر سر عفرینم سرزنش کنم .
تو آبروی از دست رفتەی ملتم در کرکوک را در عفرین بە ما برگرداندی. و اگر تو نبودی ما " ئەڤێستا خابوور "مان را نشناختە، ناامیدانە زندگی می‌کردیم و بدون اینکە در پی عظمتی باشیم کە مرگ می‌تواند خالقش باشد، می‌مردیم .
و من دیگر بە پایان جنگ نخواهم اندیشید چرا کە مقاومت هر لحظەاش پیروزیست .