"زندان در زندان" یا محافظت از زندان‌بان؟

آتنا دائمی، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق، در واکنش به نامه‌های اخیر فائزه هاشمی رفسنجانی و نسرین ستوده، پستی انتقادی منتشر کرده است. او در این متن به دفاع از مقاومت زندانیان سیاسی زن در اوین پرداخته و اتهامات وارده از سوی این دو شخصیت را به چالش کشید

مرکز خبر- آتنا دائمی، فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی سابق، در پاسخ به نامه‌های فائزه هاشمی رفسنجانی و نسرین ستوده، پستی انتقادی منتشر کرده است. او در این پست، نامه‌های این دو را به عنوان حمله‌ای سازمان‌یافته علیه زندانیان سیاسی زن در اوین محکوم کرده و تأکید می‌کند که چنین روایت‌هایی با هدف بی‌اعتبار کردن مقاومت زندانیان و تضعیف مبارزه علیه جمهوری اسلامی نوشته شده است. دائمی همچنین به تبعیض‌ها و فشارهای امنیتی در زندان اشاره می‌کند که به گفته او، باعث بروز اختلافات در بین زندانیان می‌شود.


متن کامل نوشته‌ی آتنا دائمی که در اینستاگرام خود منتشر کرده است:

"زندان در زندان" یا محافظت از زندان‌بان؟

پاسخی به فائزه هاشمی رفسنجانی و نسرین ستوده

«بند زنان زندان اوین به گواهی کارنامه و عملکرد خود، از کانون‌های مهم مقاومت جنبش مردم ایران است و اکنون با هجوم سازمان یافته خانم‌ها فائزه هاشمی رفسنجانی و نسرین ستوده، اصلاح طلبان و رسانه‌های حکومتی و امنیتی مواجه شده است. اما بند زنان سیاسی اوین تنها هدف این بمباران تبلیغاتی نیست، در این هجوم کوشش بر آن است که تمامی «مبارزان»،‌ مخالفان و منتقدان فعال جمهوری اسلامی، بی‌اعتبار شوند.

 

زمان انتشار نامه فائزه رفسنجانی در آستانه دومین سالگرد خیزش زن، زندگی، آزادی، هم‌زمانی این نامه‌ها با تشدید فشار بر بسیاری از خانواده‌های دادخواه و فعالان مدنی، حمایت سریع و سازمان یافته نسرین ستوده، اصلاح‌طلبان حکومتی، قوه قضاییه و رسانه‌های حکومتی و امنیتی از این نامه‌ و مهم‌تر از همه پیام مشترکی که تکرار می‌کنند: «مبارزین طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیر» هستند و «تنها راه رسیدن به آزادی و عدالت و برقراری یک حکمرانی خوب، اصلاحات و به‌ویژه اصلاحات ساختاری است» واز انگیزه‌های نوشتن این متن است.

 

فائزه رفسنجانی و نسرین ستوده در نامه‌های خود جاه‌طلبی‌ها و کردارهای غیراخلاقی خود را پنهان کرده‌، این یا آن رفتار چند زندانی را به کل زندانیان تعمیم داده و تصویری جعلی و مخدوش و یک‌سویه از زندانیان سیاسی بند زنان ارائه می‌کنند. متن‌های این دو، روایت‌هایی هستند از منظر کسانی که با انگیزه‌های شخصی و سیاسی بر ناکام ماندن آرزوهای جاه‌طلبانه، مواضع سیاسی و رفتارهای غیراخلاقی خود مرهم و پوشش می‌گذارند و در برنامه‌ای هدفمند تلاش می‌کنند تا با تخریب مبارزان در بند زنان، مردم را از مبارزه و مقاومت نا‌امید کرده و جامعه را به سازش با حکومت و دنباله‌روی از اصلاح‌طلبان حکومتی سوق دهند.

 

هدف‌های سیاسی و امنیتی این دو نامه‌، ستمی که خانم‌ها رفسنجانی و ستوده با نقل روایت‌های دروغ بر زندانیان روا داشته‌اند، حمایت برنامه‌ریزی شده اصلاح‌طلبان حکومتی از هجوم رفسنجانی به زندانیان سیاسی بند زنان، تخریب مبارزه و مقاومت و امید سبب شد که واکنش نشان دهم...

 

از سال ۹۳ تا ۱۴۰۰ شش سال و نیم را در زندان‌های جمهوری اسلامی در بند بودم که پنج سال و نیم از آن در بند زنان زندان اوین بود.

 

بند زنان زندان اوین به گواهی کارنامه و عملکرد خود از کانون‌های مهم مقاومت جنبش مردم ایران است و اکنون با هجوم سازمان یافته خانم‌ها فائزه هاشمی رفسنجانی و نسرین ستوده اصلاح‌طلبان و رسانه‌های حکومتی و امنیتی مواجه شده است. اما بند زنان سیاسی اوین تنها هدف این بمباران تبلیغاتی نیست. در این هجوم کوشش بر آن است که تمامی «مبارزان»، مخالفان و منتقدان فعال جمهوری اسلامی بی‌اعتبار شوند.

 

زمان انتشار نامه فائزه رفسنجانی در آستانه دومین سالگرد خیزش زن، زندگی، آزادی، هم‌زمانی این نامه‌ها با تشدید فشار بر بسیاری از خانواده‌های دادخواه و فعالان مدنی، حمایت سریع و سازمان‌یافته نسرین ستوده، اصلاح‌طلبان حکومتی، قوه قضاییه و رسانه‌های حکومتی و امنیتی از این نامه و مهم‌تر از همه پیام مشترکی که تکرار می‌کنند: «مبارزین طبلی توخالی و دیکتاتورهای حقیر» هستند و «تنها راه رسیدن به آزادی و عدالت و برقراری یک حکمرانی خوب، اصلاحات و به‌ویژه اصلاحات ساختاری است.»

 

فائزه رفسنجانی و نسرین ستوده در نامه‌های خود جاه‌طلبی‌ها و کردارهای غیراخلاقی خود را پنهان کرده، این یا آن رفتار چند زندانی را به کل زندانیان تعمیم داده و تصویری جعلی و مخدوش و یک‌سویه از زندانیان سیاسی بند زنان ارائه می‌کنند. متن‌های این دو، روایت‌هایی هستند از منظر کسانی که با انگیزه‌های شخصی و سیاسی بر ناکام ماندن آرزوهای جاه‌طلبانه، مواضع سیاسی و رفتارهای غیراخلاقی خود مرهم و پوشش می‌گذارند و در برنامه‌ای هدفمند تلاش می‌کنند تا با تخریب مبارزان در بند زنان، مردم را از مبارزه و مقاومت ناامید کرده و جامعه را به سازش با حکومت و دنباله‌روی از اصلاح‌طلبان حکومتی سوق دهند.

 

هدف‌های سیاسی و امنیتی این دو نامه، ستمی که خانم‌ها رفسنجانی و ستوده با نقل روایت‌های دروغ بر زندانیان روا داشته‌اند، حمایت برنامه‌ریزی‌شده اصلاح‌طلبان حکومتی از هجوم رفسنجانی به زندانیان سیاسی بند زنان، تخریب مبارزه و مقاومت و امید سبب شد که واکنش نشان دهم.

 

جامعه ایران رنگارنگ است و رنگارنگی عقیدتی و سیاسی زندانیان سیاسی جلوه‌ای است از جامعه رنگارنگ ایران. رنگارنگی زندانیان به عقاید و مواضع سیاسی محدود نیست. زندانیان انسان هستند و خلقیات متفاوت از شاخصه‌های آدمی است.

 

زندانیان شبانه‌روز و برای سالیان طولانی مجبور به زیستن با هم در فضاهای محدود و بسته هستند. تمایزهای اخلاقی و رفتاری در زندان به دلیل زیستن اجباری در فضایی محدود و بسته پررنگ‌تر می‌شود، پس ممکن است زندانیانی با هم همفکر یا حتی هم‌حزب باشند، اما در زندان به دلایل شخصی با یکدیگر اختلاف داشته باشند.

 

در چنین شرایطی دعواهای شخصی و سیاسی طبیعی است، اما بهره‌برداری یک‌سویه سیاسی از این اختلافات غیراخلاقی است.

 

در تمام آن سال‌ها که در زندان بودم، ما زندانیان در برابر دخالت‌ها و اعمال فشارهای نهادهای امنیتی و زندان ایستادگی کردیم. با اعتراض و اعتصاب‌های جمعی و فردی کوشیدیم وضعیت زندانیان را بهتر و مبارزه با جمهوری اسلامی را ادامه دهیم.

 

همه ما به سختی و با تحمل هزینه‌های سنگین تلاش می‌کردیم که کنترل بند نه در اختیار نهادهای امنیتی و مسئولان زندان، بلکه در اختیار زندانیان باشد و به همین دلیل سعی می‌کردیم زندانیان را به مدارا با یکدیگر برای هم‌زیستی مسالمت‌آمیز تشویق کنیم تا به‌ویژه آنچه را که با سختی به دست آورده‌ایم، از دست ندهیم...

افرادی همچون نسرین ستوده که امروز با تایید نوشته‌های خلاف واقعیت فائزه رفسنجانی به تخریب مقاومت بند زنان اوین پرداخته‌اند، در طول دو سالی که در زندان اوین محبوس بودند، خود عاملی برای بروز بسیاری از مشکلات و درگیری‌ها شدند و امروز بدون پرداختن به عملکرد گذشته خود یا «نقد خود» به تخریب یک‌سویه زندانیان می‌پردازند.

کاش همان‌طور که در نامه حمایتی از فائزه رفسنجانی به مدارا تاکید کرده‌اند، خود نیز به آن پایبند می‌ماندند، اما گویا ایشان همچنان تنها به مدارا با جمهوری اسلامی اعتقاد دارند (مصاحبه نسرین ستوده با بی‌بی‌سی فارسی).

 

سختی زندان تنها در محرومیت از آزادی و زندگی معمولی نیست. در طول حبس شاهد بودم اعمال فشارهای نهادهای امنیتی بر زندانی و خانواده او، تهدیدها و ممنوعیت‌ها و محدودیت‌ها و شرایط حبس در بندهای شلوغ، فشارهای روانی را بر زندانیان افزایش می‌دهد. در چنین شرایطی به ندرت دعواهای فیزیکی نیز رخ می‌داد و این طبیعی و اجتناب‌ناپذیر است، چرا که زندانیان نیز انسان هستند. با این حال، دوستی‌ها، مهربانی‌ها، روابط عمیق انسانی، فداکاری برای یکدیگر، مقاومت در برابر حکومت و همراهی و همدلی با اعتراضات بیرون از زندان، برگزاری مراسم یادبود کشته‌شدگان، اعتصاب، تحصن و اعتراض در همصدایی با مردم ایران و فعالیت‌های مستمر نیز جلوه‌های دیگر زندان سیاسی بوده و هست.

 

هدف ما همواره مبارزه با جمهوری اسلامی است. برخلاف کسانی که هدفمند، یک‌سویه و مغرضانه بند زنان و زندانیان سیاسی و مبارز را آماج حملات هدفمند قرار داده‌اند، ما هرگز نمی‌خواستیم با مطرح کردن اختلافات درون زندان در رسانه‌ها موجب شادی و خوشحالی مسئولان و نهادهای امنیتی شویم.

ما نمی‌خواستیم تنها به دلیل کردارهای غیراخلاقی یک یا چند نفر و انتشار آن در رسانه‌ها و فضای مجازی، مردم را نسبت به همه زندانیان سیاسی و عقیدتی و اخباری که از سوی آنان منتشر می‌شود، بی‌اعتماد کنیم.

نمی‌خواستیم از زندانیان گمنامی که سال‌ها با شرایط سخت و غیرانسانی زندانی بودند و برخی از آن‌ها در زندان کشته شدند، سلب اعتماد شود.

 

ما در کنار تمام اعمال فشارهای دیگر از سوی نهادهای امنیتی، این ناآرامی‌ها را نیز به عنوان بخشی از شرایط حبس تحمل کردیم.

ما اطمینان داشتیم که بخشی از مشکلات موجود در بند به دلیل شرایط سخت حبس و بخش بزرگ‌تری با تحریک سپاه و اطلاعات است.

ما نقش نهادهای امنیتی و حفاظت زندان را در بروز اختلافات و دعواهای بند برای فرسوده کردن زندانیان فعال و مقاوم به وضوح می‌دیدیم و نمی‌خواستیم وارد بازی نهادهای امنیتی شویم.

 

خانم رفسنجانی برای بی‌اعتبار کردن زندانیان سیاسی بند زنان به وضعیت غذا و بهداشت و درمان اشاره می‌کند اما واقعیت را مخدوش می‌کند و نسرین ستوده نیز تمام گفته‌های او را تایید می‌کند.

شرایط حبس در زندان برای همه برابر نیست. برخی از رانت رسانه برخوردارند و برخی از رانت شهرت و برخی از رانت روابط خانوادگی یا پول.

نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی با اعمال این رانت‌ها عامدانه و آشکارا با هدف دامن زدن به اختلافات بین زندانیان تبعیض قائل می‌شوند.

 

برای مثال، همه در زندان نمی‌توانند به مرخصی چندروزه اعزام شوند، چه رسد به مرخصی چندساله!

خانم رفسنجانی می‌توانست برای افتتاح بیمارستان خواهرش طبق تاریخی که خود تعیین کرده به مرخصی اعزام شود، اما به اکثر زندانیان حتی اجازه حضور در جشن عروسی فرزند یا مراسم درگذشت اعضای خانواده را نمی‌دهند!

همه نمی‌توانند همچون خانم رفسنجانی از پنج ساعت ملاقات حضوری جداگانه و هفتگی با اقوام درجه یک و دو برخوردار باشند.

همه نمی‌توانند مانند خانم رفسنجانی از حق اعزام درمانی به موقع برخوردار باشند و کسانی چون خانم راحله راحمی‌پور با ۷۰ سال سن و ابتلا به بیماری تومور مغزی همچنان در زندان به سر می‌برند و از رسیدگی پزشکی محرومند یا خانم حوریه ضیایی که با بیماری ام‌اس پیشرفته بدون رسیدگی پزشکی رها شده‌اند یا سمانه نوروز مرادی و

چند زندانی در زندان‌ها به دلیل عدم رسیدگی پزشکی جان سپردند؟

خانم رفسنجانی به چرایی حبس یک زن باردار مبتلا به صرع در زندان نمی‌پردازد، گویی از نظر او آن زن می‌بایست در زندان باشد و دو سونوگرافی برای سلامت او و نوزادش کافی است.

 

خانم رفسنجانی وضعیت وخیم دو کودک زیر یک سال زندانی در بند زنان اوین را نمی‌بیند یا در مقابل ضرب و شتم زندانیان سکوت کردند، اما کبودی تن زندانی که ناشی از ضرب و شتم مأموران بوده را با سانتیمتر اندازه گرفتند.

برای خانم رفسنجانی، دلیل ممنوعیت ملاقات حضوری اهمیتی ندارد، از نظر او فقط مهم است که گفته شود آن زندانیان از ملاقات کابینی محروم نیستند.

بارها در زندان شاهد بودم که وقتی یک زندانی از ملاقات محروم می‌شد، دیگر زندانیان «شرافتمندانه» از حق ملاقات خود می‌گذشتند و با انصراف از ملاقات خود به ممنوعیت ملاقات زندانی دیگر اعتراض می‌کردند.

 

خانم فائزه هاشمی رفسنجانی به لطف رانت پدر از وضعیت مالی بسیار خوبی برخوردار هستند و علاوه بر این هر آنچه اراده کنند از بیرون زندان برایشان ارسال می‌شود، در حالی که طبق آیین‌نامه سازمان زندان‌ها، مابقی زندانیان از این امکان محروم هستند، با این حال از نظر ایشان خرید مایحتاج زندانی از فروشگاه زندان با چند برابر قیمت، لطفی است که زندان در حق زندانیان کرده است، در حالی که زندان موظف است تمام مایحتاج زندانیان را فراهم کند.

گویی خانم فائزه رفسنجانی در این نامه به محافظت از زندانبانان اوین و زندانبانان ایران پرداختند.

 

خانم رفسنجانی، می‌دانیم که همه این تبعیض‌ها را نهادهای امنیتی اعمال می‌کنند اما هنگامی که شخص شما در برابر این تبعیض‌ها سکوت می‌کنید و با رضایت خاطر از امکاناتی که در اختیارتان قرار داده می‌شود استفاده می‌کنید و علاوه بر این به سفیدشویی شرایط غیرانسانی دیگر زندانیان می‌پردازید، به بازوی قدرت نهادهای امنیتی تبدیل شده‌اید و با حمله مغرضانه به فعالان زنِ زندانی آن هم در سالگرد خیزش زن، زندگی، آزادی و در حالی که جمهوری اسلامی برای دو زن زندانی سیاسی حکم اعدام صادر کرده است، باز هم سعی داشتید با توسل به دروغ، جریان سیاسی مطلوب خود را به عنوان تنها گزینه به مردم تحمیل کنید.

 

در پایان اینکه خانم رفسنجانی نوشته بودید «برای بیان حقیقت و آگاهی عمومی که از ویژگی‌های شاید خوب و شاید بدم باشد راهی جز نوشتن و انتشار برایم نمانده، حق مردم است که واقعیت را بدانند»

بله من و میلیون‌ها ایرانی دیگر حق داریم از واقعیت نقش شما و پدر شما در جنایات جمهوری اسلامی بدانیم.

کاش پشت این افشاگری‌های کودکانه و مغرضانه پنهان نشوید.

بند زنان سیاسی زندان اوین نماد جنبش مردم ایران است و بمباران تبلیغاتی علیه زندانیان سیاسی کاری است علیه جنبش مردمی.»