توشامی؛ خاونکار و دیدگاه مهمانانش
هر ساله در روز جشن خاونکار، مهمانان فراوانی از سراسر کوردستان و ایران و حتی از آن سوی مرزها خود را به روستای توشامی کرماشان میرسانند و بر سر سفرەی سلطان خاونکار مینشینند.
گهواره - در حاشیەی جشن خاونکار در روستای توشامی کرماشان، با چند تن از مهمانان گفتوگو نمودیم. چیمن رحمانی از شهر سنه یکی از مهمانانی بود که با لباس کوردی زیبایش به توشامی آمده بود. وی احساس و نظرات خود را اینگونه بیان نمود: «این مراسم، مراسمی آیینی و کوردی است که مردم یارسان سالی یک بار آن را در ماه آبان برگزار میکنند و آن را جشن خاونکار مینامند. در این جشن زن و مرد، دختر و پسر از کرماشان و از همەی شهرهای ایران و حتی خارج از کشور خود را به این مراسم میرسانند و در آن شرکت میکنند و برای تبریک و شادباش عید به خدمت سید نصرالدین حیدری میرسند. در واقع همایشی است که اتحاد ملت کورد را نشان میدهد و زن و مرد دوشادوش هم در این جشن مشارکت میکنند و در آن به کلامخوانی، آواز خوانی و تنبورنوازی میپردازند. تنبور ساز آیینی مردمان یارسان است و نواختن تنبور را «کردار» مینامند، یعنی کاری همچون عبادت و عمل نیکوست. موضوع خیلی ویژەای که در این مراسم به چشم من آمد، این است که زن و مرد دوشادوش هم در این آیین مشارکت میکنند. گروهی داشتیم که فکر کنم از سرپلذهاب آمده بودند، هرچند که سازهایشان از منطقەی دالاهو جمعآوری شده بود. این گروه از پسران و دختران تشکیل شده بود، یعنی به همان اندازه که پسران تنبور مینواختند و کلام میخواندند، دختران نیز همگی در کنار آنان و همه با هم از جادەی پایین شروع میکنند به آواز خواندن و تنبور نواختن تا زمانی که به مقابل خانەی آقا سید نصرالدین حیدری میرسند و پس از آن جشن را به خانوادەی سادات حیدری تبریک و شادباش میگویند.»
دیگر مهمان سلطان و جشن خاونکار از تهران آمده بود اما خود از نوادگان سید ابوالوفا یکی از سادات آیین یارسان بود. «سید سانی حقیقی» با بیان اینکه اصالتا لک است اما به درستی نمیتواند با زبان لکی سخن بگوید، سخنانش را به زبان فارسی بیان کرد و گفت: «عید یاران را به تمام جامعەی یارسان تبریک میگویم، عید خاونکاری است، همه در تکیەی «آسید براکه» برای عیدمبارکی به خدمت آقا سید نصرالدین حیدری رسیدیم. (این جشن) اتحادی است که کل جامعەی یارسان در این روز در این مکان جمع میشویم. تفاوتی هم نمیکند و مرد و زن در آیین یارسان باهم برابرند. حتی در کلاممان آمده است که «گشتمان میردیم» (جملەای کوردی بدین معنا که «همەی ما مرد هستیم»، لازم به ذکر است که در اینجا منظور از مرد همان انسان است، همانند Man در زبان انگلیسی که مترادف با انسان است، هر چند در اینجا جنسیتزدگی در هر دو زبان آشکار است اما خود این جمله در کلام یارسان مضمونی برابری خواهانه دارد). ما زن و مرد را از هم جدا نمیکنیم. درست است که در حلقەی جمع زن نمینشیند، اما خدمت، پاک کردن، تیری و گرده را تماما زن تهیه میکند. زمان دعا دادن هم مردان در حلقەی جمع زنان را دعا میدهند. امروز که اینجا آمدەایم، چه مرد و چه زن، همه به دور هم از ساز مقدس تنبور استفاده کردیم و عشق خودمان را اینجا ثابت کردیم و به درگاه سلطان سهاک و آقا سید نصرالدین آمدیم که ثابت کنیم ما در جامعەی یارسان همه برابر هستیم. هم زن کلام میخواند و تنبور میزند و هم مرد و هر کدام جایگاه خودشان را دارند. اگر از کل جمعیت بخواهید تصویربرداری کنید، برابر هر مردی یک زن ایستاده است، برابر هر کودک پسر یک کودک دختر ایستاده است. ما هیچ تفاوتی باهم نداریم و در جامعەی یارسان «گشتمان میردیم». حتی در کلام آمده است که «دختر و پسر فرق ندارد، همگی انسان هستیم و دور سفرەی یاریم». اگر بخواهیم از اولادەی ازلی سلطان سهاک بگوییم، در جامعەی هفت تن ما «خاتون رمزبار» را داریم، یعنی یک بانو از اولادەی ازلی سلطان که ایشان واقعا بزرگوار و در جایگاه والی برای حضرت سلطان هستند. همەی ما زنان نمادی از خاتون رمزبار در جامعەی یارسان هستیم. ما در روزەی خاونکاری، روز سوم که آخرین روز روزه گرفتن است، متعلق به خاتون رمزبار است که قربانی آن روز «گرده» است و نیازی که ثبت میشود، قربانیای که انجام میشود و گردەای که در قبال سلطان سرسپاری میشود، متعلق به خاتون رمزبار است. این کردارها را زنان یارسان انجام میدهند و کلا یک شب به عنوان زنان یاری در نیت خاوندکاری ثبت شده است.»
شهروند دیگری که با وی دیدار نمودیم «امیر صالحی» طبیعتگرد و گردشگر ساکن تهران بود که به گفتەی خودش از مدتها پیش برای حضور در این جشن برنامەریزی کرده بود، مشاهدات و احساسات خود را دربارەی مراسم جشن خاونکار و منطقەی یارسان اینگونه به زبان آورد: «ذهنیتی که من داشتم این بود که به هر حال این مراسم یک مراسم مذهبی برای یارسانها و یاریهاست. به عنوان کسی که بیشتر به حوزەی گردشگری علاقه دارد، استنباطی که داشتم این بود که یک مراسم مربوط به تنبورنوازی هست، ولی وقتی که مراجعه میکنیم با توجه به اینکه حتی زبانشان را هم متوجه نمیشویم اما حس و حال و انرژیای که در این مراسم وجود دارد و در روح آدم دمیده میشود، آن را درک میکنید که اینجا چە حسی وجود دارد، چه حال و هوایی وجود دارد. جا دارد که اینجا از یک گروه اسم بیاورم چون خیلی لذت بردم از مراسمشان، آن هم مراسم گروه سرپلذهاب بود. مراسم بسیار زیبایی بود و باید به ایشان خستە نباشید گفت و امیدوارم کیفیت کارشان پیوسته بهتر شود. به نظر من برگزاری این مراسم سخت است. کنترل کردن، مدیریت، هدایت و نظارت آن سخت است، ولی گروه و کادری که اینجا وجود دارند واقعا تلاششان بر این است که بتوانند این کار را به نحو احسنت انجام بدهند و به آنها هم خستە نباشید میگویم.»
وی در ادامە میگوید: از آنجا که مباحث محیطزیستی و مربوط به منابع طبیعی برای خود من هم جذاب است و در سفرهایم نیز سعی میکنم آن را کنترل و رعایت بکنم، اینجا هم دیدم که خیلی روی این موضوعات تٲکید دارند. خود منطقه هم بسیار تمیز است و مشخص است که روی بهداشت و نگەداری محیطزیست تلاش میشود. با توجه به حجم زیادی از جمعیت که به این مراسم میآیند - این موضوع مربوط به مشاهدات خودم هست - دیدم که خوراکهایی که پخته میشود بیشتر خوراکهای گیاهی است. این موضوع هم برای سلامتی بازدیدکنندگان خیلی خوب و مفید است، هم اینکه با توجه به حجم زیاد جمعیتی که در این چند روز به اینجا آمدند، این کار موجب میشود که حیوانات به دلیل تولید خوراک برای بازدیدکنندگان از بین نروند. اینجا یک خوراکی محلی به اسم «شلم» دارند، همچنین کشمش پلویی که من دیروز دیدم، اینها خوراکیهای گیاهی هستند. شما اگر بخواهید در این حجم از جمعیت خوراکیهای با استفاده از فرآوردەهای حیوانی درست کنید، حیوانات زیادی از بین میروند. من این مسئله را در اینجا یک امتیاز مثبت دیدم و به دلیل گیاهخوار بودن خودم اولین چیزی که از اینجا برداشت کردم همین بود و خیلی از این قضیه لذت بردم که حواسشان به این موضوع هست. حتی شنیدم که برای حفظ برخی گونەهای حیوانی مانند بزکوهی، روباه و خرگوش بزرگان یارسان توصیه کردەاند که آنها را شکار نکنید و از آنها مراقبت کنید تا این گونەها هم در این منطقه حفظ شود. این مسئله نشان از وجود یک دانش و بینش خوب است. این توصیەای که عرض کردم از طرف بزرگان یارسان بوده است برای حفاظت از محیطزیست.»
مهمان طبیعتگرد ما در مورد حضور و مشارکت زنان کورد در جشن خاونکار و به طور کلی در عرصەی عمومی اجتماع نکاتی را عنوان کرد و گفت: «در خصوص حضور زنان کورد در اجتماع شهرها و روستاها، برای خودم هم خیلی جالب بود که در روستاها این مسئله را مشاهده میکردم. در شهرها و روستاها تقریبا کسب و کارهایی که وجود دارد، به طور مثال پذیرش مسافر در شهرها، کاملا هم زنان حضور داشتند هم مردان و هر دو نیز تقریبا همان رفتار را با گردشگران داشتند. از سوی من یا سایر گردشگران نیز به همین ترتیب است و احترام متقابل گذاشته میشد. جالب بود که میدیدم که در خیلی از فروشگاەها در شهرهای مختلف زنان هستند که کسبوکار را اداره میکنند و عملا کار را مدیریت میکنند. در این مناطق و به طور خاص در همین منطقەی یاران و این مراسم، حضور زنان در کنار مردان پررنگ بود. هر دو جنسیت حضور دارند و در این مراسم شرکت کردند. در گروەهای تنبورنوازی یا گروەهای برگزارکنندەی مراسم مشاهده کردیم که زنان هم حضور دارند، مخصوصا در گروه تنبورنوازها که زنان به وفور وجود داشتند.»
وی سخنان خود را با نکاتی دربارەی نوعی از خودسازماندهی و خودمدیریتی در جامعەی یارسان و کوردستان به پایان برد و گفت: «این مناطق به هر حال به لحاظ جغرافیایی مناطق سختی هستند، به برخی از جاهای آن دسترسی سخت هست و صعبالعبورند. زندگی در این مناطق به دلیل موقعیت جغرافیاییشان به آسانی زندگی در داخل شهرها نیست و عملا مسئولیتپذیری بیشتری چه از سوی زنان و چه مردان را میطلبد. در شهرهای پلکانی تردد واقعا سخت است، این مسئله نوعی مسئولیتپذیری را در میان آنان نشان میدهد که انگار به خودشان میگویند من آدم راحتطلبی نیستم و بابت مسئولیت و کاری که به من سپرده شده است از این مسیر سخت هم عبور میکنم، از کوه هم بالا میروم و دنبال دامهایم میروم و... همین پذیرش مسئله به نظر من خیلی مسئلەی مهمی بود و وقتی که ما به اینجا سفر میکنیم شاید در نظر اول چیزی که به چشم ما میآید این است که آدمهای سختکوشی هستند، ولی برای خود این افراد شاید این موضوع خیلی عادی باشد که ما داریم کار و مسئولیت روزانەمان را انجام میدهیم. در همین منطقەی یارسان هم میبینیم که این مسئله وجود دارد و مثلا همین کادری که برای برگزاری این مراسم دارد تلاش میکند، من میبینم که در اینجا به صورت ۲۴ ساعته مشغول کار هستند. سیستم آشپزخانەی ایشان هیچوقت از کار نمیافتد و دائما در حال پختوپز و پذیرایی هستند. من میبینم که سیستمهای کنترلی و انتظاماتشان، کار حفاظت از مهمانان و حفاظت از خودروهای مهمانان را به صورت ۲۴ ساعته انجام میدهند. اگر یک لایه بالاتر به این موضوع نگاه کنیم، این یک ساماندهی پشت آن است، فکری پشت آن است و این سیستم دارد مدیریت میشود و گروهی که خودشان از همین منطقه و جزو بزرگان هستند، دارند تلاش میکنند که این مراسم و امور روزمره را به عهده گیرند. باید به آنان تبریک گفت و از ایشان تشکر کرد.»