سالروز کشتار شنبه خونین سنه
١۶ مهر ١۴٠١، شنبه خونین سنه نام گرفت. روزی که نیروهای امنیتی حاکمیت ایران با استفاده از سلاحهای جنگی چندین نفر را به قتل رساندە و عدهی زیادی را به شدت زخمی کردند.
سایدا شیرزاد
سنە - ١۶ مهر ١۴٠١، جنایتی دیگر علیه خلق کورد در سنه انجام شد و در نتیجە سرکوب شدید نهادهای دولتی چندین تن از معترضان کورد در نتیجەی شلیک مستقیم نیروهای سرکوب جانباختند و تعداد زیادی نیز بازداشت و به شدت زخمی شدند.
کمتر از یک ماه از آغاز انقلاب «ژن ژیان ئازادی» گذشته بود و معترضان در شهرهای روژهلات کوردستان و ایران همچنان در خیابانها حضور داشتند.
شهر سنه، اولین شهر آغاز کننده اعتراضات بعد از سقز، زادگاه ژینا، علیرغم جو امنیتی شدید و سرکوبهای بسیار زیاد با استفاده از سلاحهای جنگی، هر روزه شاهد اعتراضات گستردهای بود.
شنبه ١۶ مهر ١۴٠١، همچون روزهای دیگر معترضان قرار بود در واکنش به قتل حکومتی ژینا امینی اعتراضاتی را علیه دولت ایران برگزار کنند. صبح روز شنبه، جو امنیتی شدید در تمام شهر و به ویژه مرکز شهر حاکم بود. شاهدان عینی از حضور تک تیراندازها در طبقات بالای ساختمانهای مرکز شهر از جمله میدان آزادی (اقبال) سنه، خبر میدادند.
با وجود حضور دانشآموزان در سطح شهر، اعتراضات تنها به صورت شعاردهیهای پراکنده آغاز شده بود که نیروهای امنیتی و سرکوبگران، با سلاحهای جنگی به معترضان حمله کردند و یک نفر در میدان آزادی با شکلیک مستقیم در داخل ماشینش کشته شد.
پس از این جنایت، مردم سنه، در تمام محلات و خیابانها بدون هیچ سلاحی و تنها با ایجاد راهبندان، روشن کردن آتش و سردادن شعارهای اعتراضی، اعتراضات گستردهای را برپا کردند و «ژن ژیان ئازادی»، «مرگ بر دیکتاتور»، «مرگ بر خامنهای» و... از جمله شعارهای معترضان بود اما نیروهای سرکوبگر دولت ایران با سلاحهای جنگی و گاز اشکآور درصدد بودند تا صدای مردم معترض را خفه کنند.
آن روز تا شامگاه یکشنبه ١٧ مهر ماه، صدای ممتد تیراندازی از خیابانهای سنه شنیده میشد و بر اساس تصاویر و فیلمهای منتشر شده چندین نفر کشته و عدهی زیادی نیز زخمی شدند. از تعداد کشتهشدگان و زخمی شدهها، آمار رسمی منتشر نشده است چراکه بسیاری از خانوادهها به دلیل تهدیدهای نیروهای امنیتی و یا برای جلوگيری از تحت فشار بودن و بازداشت فرزندانشان، درصدد بودند اطلاعاتی منتشر نشود و بسیاری از زخمی شدگان در منازل مداوا میشدند.
اینترنت در ایران و به ویژه شهرهای روژهلات کوردستان منجمله سنه، دچار اختلال شده و کاربران با مشکلات بسیار میتوانستند از پلتفرمهای پیامرسان و همچنین شبکههای اجتماعی استفاده کنند.
فیلمهای بسیاری از تیراندازی مستقیم نیروهای امنیتی و استفاده از سلاحهای جنگی برای مقابله با معترضان سنه در رسانههای اجتماعی منتشر شد که نشانگر جنایت اعمال شده علیه خلق کورد در این شهر میباشد.
همواره صدای تیراندازی در طول شب در سطح شهر شنیده میشد و نیروهای امنیتی از سلاح گرم و شلیک مکرر گاز اشکآور از جمله به خانههای مردم، استفاده میکردند تا با ایجاد رعب و وحشت، مانع از برگزاری مجدد اعتراضات مردمی شوند.
س. ح، یکی از معترضان حاضر در خیابان میگوید: من و تعداد زیادی از مردم بدون سردادن هیچ شعاری فقط ایستاده بودیم. در لحظه موتور سواران حکومتی با شوکر و باتوم از وسط جمعیت رد شدند و نیروهای سرکوبگر که در روبهرو وایساده بودند اشکآور پرتاب کردند و شروع کردند به شلیک هوایی و شلیک گلولههای ساچمهای به سمت مردم.
لوسیفر (اسم مستعار)، از شنبه خونین سنه میگوید: مردم زیادی در میدان سهروردی سنه ایستاده بودیم که یک آمبولانس آمد و چندین نفر از سرکوبگران را پیاده کرد. مردم هم تا دیدند آمبولانس حامل نیروهای سرکوب بود، به سمت آمبولانس حمله و آن را واژگون کردند. تا به خودمان آمدیم نیروهای زیادی به آنجا آمدند و با شلیک گلوله و پرتاب گاز اشکآور، معترضان را متفرق کردند و عدهای را هم بازداشت کردند. مردم آن منطقه همگی درهایشان را باز گذاشتند تا به معترضانی که به داخل کوچهها رفتند، پناه بدهند.
ز.ع، یکی از شاهدان عینی در مورد شنبهی خونین سنه میگوید: صبح خبر اعتراضات و کشته شدن چند نفر را در مرکز شهر شنیدم. اطراف خانه ما چند مامور ایستاده بودند تا اینکه غروب خیابان پشت منزلمان شلوغ شد و از همان موقه صدای تیراندازی لحظهای قطع نمیشد. من فقط توانستم روسریهایی که داشتیم را به پسران جوان بدهم تا صورتشان را بپوشانند. هوا که تاریکتر شد ماموران به داخل کوچهها و حتی خانههایی که حیاط داشتند اشکآور شلیک میکردند. آن شب تا دمدمای صبح یکشنبه، صدای تیراندازی شنیده میشد.
او ادامه داد: حدود ساعت ١١ شب بود که ماموران خانه به خانهی کوچه ما را میگشتند و من چراغها را خاموش کرده بودم. وارد خانه یکی از همسایههایمان شدند و پسرش را بیرون کشیدند. او را به شدت کتک زدند و از فاصله نزدیک به قوزک پایش شلیک کردند و با فریاد و گریههای مادرش همانجا رهایش کردند. هیچ کس جرعت نداشت حتی از پشت پنجره بایستد چون بلافاصله به او شلیک میکردند.
لازم به ذکر است که شهرهای روژهلات کوردستان از جمله مناطقی بود که در آنها علاوه بر اعتراض خیابانی، بازاریان و کاسبکاران نیز دست به اعتصاب زدند.