روایت الهام مدرسی از زمان بازداشت و پس از آن

الهام مدرسی، با انتشار متنی از شکنجه‌های روحی و جسمی در دوران بازداشت و تاثیرات آن بعد از بازداشت گفته است.

 

مرکز خبر- الهام مدرسی، از زندانیان سیاسی سابق، با انتشار متنی در حساب کاربری ایکس (توییتر سابق)، از شکنجه‌های روحی و جسمی هنگام بازداشت، دچار شدن به بیماری و تاثیرات آن پس از آزادی نوشته است.

وی از معترضان بازداشت شده در جریان انقلاب «ژن ژیان ئازادی» می‌باشد که به دلیل شکنجه‌های شدید در دوران بازداشت به بیماری مبتلا شده و نیازمند فوری پیوند کبد می‌باشد. او از ایران خارج شده و اکنون در ترکیه بلاتکلیف به سر می‌برد تا بتواند بیماری‌اش را درمان کند.

الهام مدرسی، نوشته است: من؛ الهام مدرسی، در جنبش «زن، زندگی، آزادی» حضوری فعال داشتم. به همراه هم‌رزمانمان دستگیر شدیم. در تاریخ ۱۱ آبان سال ۱۴۰۱ دوازده نفر از ماموران سرکوب به منزل مان یورش آوردند، مادرم را با خشونت هل دادند، روی سر مادر و برادرم اسلحه(کلت) گذاشتند، به من چشم‌بند زدند و بردند، تلفن و لپ‌تاپ اعضای خانواده را نیز ضبط کردند. همان روز به علت نداشتن جا در بازداشتگاه اطلاعات، به زندان کچویی منتقل شدم. خانواده‌م یک هفتهٰ کامل در بی خبری مطلق بودند و هر بار خانواده‌ام به اطلاعات و ارگان‌های مختلف مراجعه کردند، پاسخی که گرفتند اینجا نیست، تمام مدت تحت شدیدترین شکنجه‌های جسمی (ضرب و شتم شدید که در نهایت منجر به خونریزی داخلی من شد، ماموران اطلاعات نیز برگهٰ سونوگرافی‌م را از بیمارستان گرفتند و پاره کردند.) و‌ شکنجه‌های روحی ‏(به دروغ می‌گفتند که برادرم در اتاق مجاور تحت شکنجه ماموران است یا مدام من را تهدید به تجاوز می‌کردند و تلاش برای گرفتن اعتراف اجباری که بگویم «اسحله داشته‌ام و عضو حزب کومله‌ی کوردستان هستم». درحالیکه من فقط به اوضاع ایران اعتراض داشتم و در مقابل ظلمی که به مردم می‌شد.

او همچنین اظهار کرده است: به من در بازداشت آمپول‌هایی تزریق می‌شد که حالم را بدتر می‌کرد چنانکه حتی به سختی قادر به نفس کشیدن بودم. این روند ادامه داشت تا مطمئن شدند که دچار سیروز‌‌ کبدی شدم. به خاطر تهدید و فشارهای امنیتی روی خودم و خانواده‌ام مجبور به ترک خاکی شدیم که برایش تا مرز جان جنگیدیم. اکنون در ترکیه در بلاتکلیفی ‏مطلق به‌سر می‌برم و بخاطر حال عمومی وخیم و از دست دادن بخش عمده‌ای از کبدم  دو الی سه روز هفته در بیمارستان بستریم نمی‌دانم با وجودنداشتن بیمه وهزینه‌های بالای درمان تا کی می‌توانم زنده بمانم.

عده‌ی زیادی از زندانیان سیاسی، پس از آزاد شدن، جنایات صورت گرفته علیه معترضان و اعمال شکنجه‌های شدید روحی و جسمی را بازگو کرده‌اند که به سبب آنها دچار مشکلات شدید جسمی و روانی شده‌اند.