فرایند صلح ترکیه؛ تناقضها، انتظارات و نقش زنان
روند حل مسئلە کورد با ابتکار رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان، به سرعت پیش میرود. در همین راستا، جیلان آکچا، نمایندە پارلمان حزب دموکراسی و برابری خلقها (حزب دَم) در شهر آمد، آخرین تحولات را برای خبرگزاری ما تحلیل میکند.

آرژین دیلک اونجل
آمد – برای نخستین بار پس از ۲۶ سال، تصویری از رهبر خلق کورد، عبدالله اوجالان، که در زندان فوق امنیتی امرالی به سر میبرد، منتشر شد. او همزمان در پیامی تازه، ذیل «فرایند صلح و جامعە دمکراتیک»، فراخوانی تاریخی صادر کرد. وی در این پیام تأکید کرده است: «من به قدرت سیاست و صلح اجتماعی باور دارم، نه به قدرت اسلحه و شما را نیز به تحقق این اصل فرا میخوانم.»
در شرایطی که نگاه جهان از ماه اکتبر به تحولات ترکیه دوخته شده است، انتظار میرود روند از بین بردن سلاح که ماههاست در کانون توجه قرار دارد، سرعت بیشتری بیابد. اکنون همگان در انتظار روزی هستند که حزب کارگران کوردستان مراسم از بین بردن سلاح خود را برگزار کند. جیلان آکچا، نمایندە حزب دَم از شهر آمد، در گفتوگو با خبرگزاری ما، این فرآیند پرشتاب را تشریح میکند.
فرایندی بینظیر
جیلان آکچا این فرایند را «نمونهای بینظیر و متفاوت از الگوهای جهانی در حل منازعات» توصیف میکند. به گفتهی او، در حالی که معمولاً روند حل یک درگیری با گفتوگو آغاز شده و به گامهای عملی میرسد، این بار مسیر متفاوتی در پیش گرفته شده است: «این حرکت، که ما آن را بیست و نهمین قیام کوردها مینامیم، راهی کاملاً متفاوت از ۲۸ قیام پیشین را میپیماید. اگر تمام آن قیامها با سرکوب و کشتار رهبرانشان به پایان رسید، این نخستین بار است که سلاح بر زمین گذاشته میشود تا زمینهای برای گفتوگو فراهم آید. ما این فرایند را نمونهای منحصر به فرد میدانیم که میتواند الگویی نوین برای حل دیگر منازعات در سراسر جهان باشد و ادبیات تازهای در این حوزه خلق کند.»
او در ادامه به تناقضهای موجود در این فرایند نیز اشاره میکند و میافزاید: «اینکه خطوط قرمز در هیچ مقطعی مانع گفتوگو نشده، یک نشانهی مثبت است. اما همزمان، ما شاهد تداوم عملیاتهای امنیتی، از جمله علیه شهرداریهای حزب جمهوریخواه خلق، هستیم. به عبارت دیگر، همزمان با پیشرفت گفتوگوها، موج بازداشتها نیز ادامه دارد.»
مراسم از بین بردن سلاح، فرایند را شفافتر میکند
به باور جیلان آکچا، پیشرفت «فرایند صلح و جامعە دمکراتیک» میتواند فضای سیاسی ترکیه را از دوقطبی کنونی فراتر برده و به سمت چشماندازی مثبتتر هدایت کند. او در ادامه میگوید: «با استقرار دموکراسی در ترکیه، دیگر شاهد بازداشت شهرداران نخواهیم بود و عملیاتهایی که با انگیزههای سیاسی و به بهانهی فساد صورت میگیرد، متوقف خواهد شد. چنین شرایطی به ایجاد یک فضای سیاسی باز میانجامد. البته انتظارات ما فراتر از اینهاست و میخواهیم این فرایند با گامهایی محکمتر و شفافتر به پیش برود. بیانیههای اخیر هیئت امرالی نیز گواهی میدهد که فرایند وارد مرحلهی نوینی میشود. امیدواریم با برگزاری مراسم از بین بردن سلاح در سلیمانیه، گامهای عملیتری برداشته شده و ابعاد این حرکت روشنتر شود.»
امنیت، پیششرط اعتماد است
جیلان آکچا معتقد است که گامهای عملی، محور اصلی فرایند کنونی است. او دلیل احتیاط مردم در برابر این فرایند را به تجربیات تاریخی آنها مرتبط میداند: «از دههی ۹۰ میلادی به این سو، از شش تلاش برای حل مسئلهی کورد، پنج مورد آن به شکست انجامیده است. به همین خاطر است که مردم برای حفاظت از سرزمین، هویت و فرهنگ خود، همچنان به یک موضع دفاعی قدرتمند پایبندند. برای کنار گذاشتن این موضع و ایجاد حس امنیت در میان مردم، دولت موظف به تضمین فضایی امن است. چنین اعتمادی تنها از مسیر اقدامات عملی و ملموس به دست میآید. مثلاً ما همواره موضوع زندانیان بیمار را مطرح میکنیم. اما استفاده از بیماری یک زندانی به عنوان اهرم مذاکره، اقدامی غیرانسانی است. این وظیفهی ما نیست که حکومت را قانع کنیم جای بیمار در زندان نیست. این خودِ حکومت است که باید بپذیرد یک فرد بیمار را نمیتوان در زندان نگه داشت.»
او در توضیح این گامهای ملموس میگوید: «مردم باید ببینند که نمایندگانشان میتوانند دورهی کامل پنجسالهی خود را به پایان برسانند و از دسترسی برابر به منابع برخوردارند. اینها همان گامهای مشخصی است که مردم انتظار دیدنشان را دارند.»
انحراف از تمرکز اصلی
جیلان آکچا تحلیل خود را اینگونه ادامه میدهد: «یک نمایندهی حزب حاکم اغلب تنها در مجلس مسئولیت دارد، اما یک نمایندهی اپوزیسیون باید در میدان، دادگاه و کلانتری، یعنی در تمام عرصهها، حاضر باشد و به همین دلیل، حضورش در مجلس گاهی کمرنگ به نظر میرسد. استفاده از این موضوع برای مقصر جلوه دادن اپوزیسیون در تصویب قوانینی که در آن نقشی ندارد، یک تحریف آشکار و آدرس غلط دادن است. وقتی به جای مسئولان اصلی یک قانون، یعنی طراحان و تصویبکنندگان آن، دیگران را مسئول جلوه میدهیم، در واقع تمرکز را از هدف اصلی منحرف کردهایم. ادامه یافتن عملیاتهای امنیتی نیز دقیقاً همین کارکرد را دارد و تمرکز را از پیام اصلی این فراخوان، یعنی گفتوگو، دور میکند. این اقدامات تلاش برای ساختن دنیایی بهتر برای همگان را به حاشیه میراند.»
از سهم زنان میکاهند تا صرف جنگ کنند
جیلان آکچا با تأکید بر اینکه زنان در سراسر جهان اصلیترین حامیان صلح هستند، این موضوع را از زاویهای اقتصادی-اجتماعی تحلیل میکند: «هرگاه بودجهی جنگ افزایش مییابد، اولین چیزی که قربانی میشود، برنامههای اجتماعی برای زنان و کودکان است. از بودجهی این بخشها کاسته و به خرید اسلحه اختصاص داده میشود. این الگو را اکنون در اروپا میبینیم. کشورهای اروپایی عضو ناتو که پیشتر حدود یک درصد از بودجهی ملی خود را به امور دفاعی اختصاص میدادند، حالا تحت فشار آمریکا، این سهم را به پنج درصد افزایش میدهند. معنای این کار، توقف سیاستهای اجتماعی و لغو طرحهایی است که مشارکت کامل زنان را در عرصههای سیاسی و اجتماعی ممکن میکرد. بودجهای که از این حوزهها حذف میشود، مستقیماً صرف خرید گلوله، تانک و موشک میشود و زنان این را به خوبی درک میکنند. به همین دلیل است که حرکتی مانند «ابتکار زنان برای صلح» شکل گرفته است. اعضای این گروه با حضور در آنکارا، این اعتراض را فریاد زدند و خواستار ایجاد سازوکارهای حمایتی در مجلس شدند. منطق آنها روشن است و نمیخواهند سهمشان از بودجه، هزینهی جنگ شود.»
انتظارات بالاست
جیلان آکچا به دیدارهای خود در ایالات متحده اشاره میکند و از انتظارات جامعهی جهانی میگوید: «در میزگردهایی که در آمریکا داشتیم، یک پرسش کلیدی همواره تکرار میشد: 'دولت برای پیشبرد این فرایند دقیقاً چه گام عملی برداشته است؟' همه میخواهند بدانند که پس از فراخوان ماه فوریه و تحولات ماه مه، اقدام ملموس حکومت چه بوده است. این انتظار در سطح جهانی نیز وجود دارد که اگر قرار است یک درگیری چهلساله پایان یابد، حکومت باید گامهای معناداری بردارد. نکتهی مهم این است که این انتظار در همه جا، از روستاهای کوچک ترکیه تا مراکز سیاسی جهان مانند واشنگتن، رو به افزایش است. در حال حاضر یک حمایت گستردهی جهانی وجود دارد که امیدواریم برای ترکیه انگیزهبخش باشد. هدف از این حمایت، نه تحمیل یک خواستە، بلکه کمک به ترکیه برای دستیابی به جایگاهی است که شایستگیاش را دارد.»
ما صلح را بنا میکنیم
جیلان آکچا در پایان، با اشاره به ماهیت تدریجی و عمیق صلح، سخنان خود را با یک تمثیل ادبی به پایان میبرد: «ارنست همینگوی در کتاب 'وداع با اسلحه' روایت میکند که پایان جنگ و بر زمین گذاشتن سلاحها، نه با یک انفجار پرصدا، که در سکوتی عمیق اتفاق میافتد. برداشت من از این تمثیل آن است که صلح، با فریاد و هیاهو به دست نمیآید؛ صلح را باید در سکوت و با حوصله ساخت. شاید کار ما صدای بلندی نداشته باشد، اما ما در میدان و در میان مردم هستیم و نشستهای مردمی را برگزار میکنیم. در این نشستها، ما میگوییم و آنها میگویند و اینگونه، یک درک مشترک را خشت به خشت بنا میکنیم. ما در سکوت، صلح را بنا میکنیم.»