بیانیه جمعی از فعالان جنبش نوین رهایی زنان به مناسبت ٢۵ نوامبر
جمعی از فعالان جنبش نوین رهایی زنان، به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، بیانیهای منتشر کردند و ضمن آن تاکید کردند که: ریشه تولید و بازتولید خشونت علیه زنان در ایران، حکومتی است و انقلاب زن زندگی آزادی برای پایان دادن به آن!
مرکز خبر- جمعی از فعالان جنبش نوین رهایی زنان، در بیانیهای به مناسبت ٢۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، «ریشه تولید و بازتولید خشونت علیه زنان در ایران» را «حکومتی» دانسته و انقلاب «ژن ژیان ئازادی» را راهی «برای پایان دادن به آن» اعلام کردهاند.
یاسمن آریانی، کوکب بداغی پگاه، نصرت بهشتی، فرشته دیدنی، الهام رسولی، سارا سیاهپور، نرگس ظریفیان، محبوبه فرحزادی، رادا مردانی، خدیجه مهدی پور و پوران ناظمی به عنوان امضا کنندگان این بیانیه، انقلاب «ژن ژیان ئازادی» را «راه عملی کردن کیفرخواست زنان» بیان کردهاند.
متن کامل بیانیه به شرح ذیل است:
ریشه تولید و بازتولید خشونت علیه زنان در ایران، حکومتی است و انقلاب زن زندگی آزادی برای پایان دادن به آن!
روز ۲۵ نوامبر «روز جهانی حذف خشونت علیه زنان» فرا میرسد، روزی در سال ۱۹۶۰ که حکم اعدام سه خواهر میرابال مخالف حکومت دیکتاتوری دومینیکن اجرا شد؛ قتلی حکومتی، که این سه زن را به نماد مقاومت مردمی و مبارزه زنان برای تغییر در سرنوشت خویش تبدیل کرد.
روز ۲۵ نوامبر در کنار هشت مارس روز جهانی زن، مناسبت و فرصتی است برای یک تلاش و مبارزه جمعی و یک عزم سراسری در پایان دادن به خشونت علیه زنان. این روز بار دیگر جهان را متوجه تولید و بازتولید خشونت علیه زنان میکند که ریشه در نظام سرمایه داری و نابرابر دارد و در جوامعی به نسبت پیشرفته، خود را در بُعد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نمایان میکند. اما خشونتی که در جوامعی با حاکمیتهای دیکتاتوری، ارتجاعی و اسلامی نهادینه شده، خشونتی است که ریشه حکومتی دارد و به سمت جنایت سیستماتیک علیه زنان سوق پیدا کرده است؛ آنچه که در ایرانِ تحت حاکمیت رژیم آپارتاید اسلامی و در افغانستانِ تحت حاکمیت طالبان شاهد هستیم.
دیگر بر کسی پوشیده نیست که قوانین رژیم اسلامی چه خط قرمزهایی برای زنان تعیین کرده که در صورت عصیان علیه این خط قرمزها، جمهوری اسلامی دست به قتل می زند. «حجاب» در راس این خط قرمزهاست و قتل حکومتی مهسا/ژینا و آرمیتا، در فاصله یک سال بدست عوامل جمهوری اسلامی نمونه بارز آن است.
مصادیق آشکار تولید و بازتولید خشونتهای حکومتی یا خشونتهایی که حکومت در ایجاد آن تاثیر داشته، بسیار است؛ علاوه بر حجاب اجباری، دیگر قوانین تبیعض آمیز از جمله عدم داشتن حق طلاق و حضانت فرزند، الزام تمکین زن به شوهر (تجاوز قانونی به زن)، کودک همسری (تجاوز قانونی به کودک)، تجاوز و تعرض عوامل حکومتی به زنان در زندانها و بازداشتگاهها و حتی در ملاء عام، جنس دوم بودن زن در قانون و ناموس انگاری زن، عدم وجود قوانین بازدارنده برای قتلهای ناموسی، حکم اعدام زن به دلیل رابطه خارج از ازدواج، تحمیل حکومتی نقش خانهداری، شوهر داری و بچه داری به زن، ممنوعیت ورود زنان به استادیوم ها، محدودیت زنان در برخی رشته های تحصیلی و برخی مشاغل، و بسیاری موارد دیگر نشان میدهد خشونت علیه زنان ریشه در قانون، دولت و دستگاه قضایی رژیم اسلامی دارد که از زمان آغاز به کار، آن را اعمال کرده است و مردسالاری و زن ستیزی در جامعه را ترویج میدهد و به آن دامن میزند.
اما در برابر چنین شرایطی جامعه و زنان در راس آن با شجاعت و جسارتی وصف ناپذیر بپاخاستهاند برای تغییر سرنوشت خود و جامعه. زنان و مدافعین رادیکال و پیشرو حق زن، که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی یکی از تاریکترین بخشهای تاریخ ایران را تجربه کردهاند، بر پایه جنبش نوین رهایی زن که یکی از اساسی ترین و رادیکال ترین جنبشهای اعتراضی بوده، راه پایان دادن به خشونت علیه زنان را سرنگونی جمهوری اسلامی دانستند که از مسیر یک انقلاب می گذرد؛ انقلابی که رهایی زن محور اصلی آن است و به رهایی کل جامعه خواهد انجامید. و اینگونه بود که بر این مبنا، در طول دهه های مختلف، یک انقلاب زنانه در لایه های عمیق جامعه، فعالین خستگی ناپذیر و کارزارهایی علیه تک تک مصادیق ذکر شده، مبارزه کرده تا اینکه با انقلاب زن زندگی آزادی در خیابانها و دانشگاهها جاری شده است.
بیانیه و کارزار اعلام دادخواهی و «کیفرخواست زنان» برای بیش از چهار دهه خشونت سازمان یافته حکومتی علیه زنان که در سال ۱۳۹۷ و پس از کارزار دختران خیابان انقلاب به راه افتاد، از جمله کارزارهایی بوده که رژیم اسلامی را در بوجود آمدن، تولید و بازتولید خشونت علیه زنان محکوم کرده و خواستار محاکمه سران رژیم اسلامی و تک تک آمرین و عاملین خشونتهای قانونی و دولتی و قضایی در دادگاههای عادلانه با نمایندگان واقعی زنان و مردم ایران و حضور نهادهای بین المللی شده است.
ما امضا کنندگان این بیانیه، به خوبی می دانیم که با وجود رژیم آپارتاید جنسیتی حاکم، زنان هرگز از خشونت رهایی پیدا نخواهند کرد و این چرخه زن ستیزی، همچنان خواهد چرخید. اما بر این باوریم که انقلاب زن زندگی آزادی بارقههای امید را در دل همه روشن کرده است که پایان این تراژدی را می توان متصور بود. ما همچنین انقلاب زن زندگی آزادی را راه عملی کردن کیفرخواست زنان میدانیم و تاکید داریم این انقلاب عظیم تاریخی که هم اکنون با دستاورد بیحجابی سراسری، هزینه سیاسی عمیقی بر رژیم اسلامی تحمیل کرده می رود که دیگر بنیان های ایدئولوژیک رژیم اسلامی را نیست و نابود کند تا مسیر را برای برپایی حکومتی که متضمن رهایی زن و جامعه، امنیت زن و جامعه باشد و مطالبات آزادیخواهانه، برابری طلبانه، مدرن و سکولار باشد و در سند برآمده از انقلاب جاری که همانا «منشور مطالبات پیشرو زنان ایران» است تجلی یافته را، هر چه بیشتر هموار سازد.
قسم به خون یاران ایستادهایم تا پایان
نابود باد حکومت خون و خشونت و جنایت
پیروز باد انقلاب زن زندگی آزادی