انتشار «پیمان دادخواهی» توسط فعالان مدنی و بازماندگان قربانیان جنایت جمهوری اسلامی

ده‌ها فعال و بازماندگان قربانیان خشونت جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران «پیمان دادخواهی» منتشر کردند.

مرکز خبر- روز پنج‌شنبه ۴ اسفندماه، بیش از ۸۰ تن از فعالان و خانواده‌های بازماندگان قربانیان خشونت‌ها و جنایت‌های جمهوری اسلامی بیانیه‌ای با نام «پیمان دادخواهی» منتشر کرده و اعلام کردند که پنهان کردن حقیقت با هر دستاویزی حتی به بهانه‌ی آشتی ملی یا برقراری صلح و دموکراسی پاک کردن حافظه و سوزاندن تاریخ است که به تکرار گذشته می‌انجامد و خواستار لغو مجازات اعدام در ایران، دادخواهی با فرجام حقیقت و عدالت در هر موقعیت، پایان دادن به مصونیت از مجازات برای آمران و عاملان جنایت‌های سیاسی، بازسازی و استقلال کامل دستگاه قضایی، مبارزه با فراموشی شدند.

از امضا کنندگان این بیانیه می‌توان به نسرین ستوده، شهناز اکملی، آتنا دائمی، تقی رحمانی، آتش شاه‌کرمی، شیرین عبادی، کیوان صمیمی، نرگس محمدی، منیره برادران، شهره بدیعی، شعله پاکروان و مهسا پیریایی اشاره کرد.

 

متن کامل بیانیه‌ی «پیمان دادخواهی» به شرح زیر است:

بیش از چهار دهه است که در سرتاسر میهن ما، کمتر کسی‌ست که از ترور، زندان، شکنجه، اعدام و به گونه‌ای خشونت برآمده از نظام جمهوری اسلامی، آسیب ندیده باشد. خسران سرکوب حکومتی و خشونت نیروهای خودسر غیرحکومتی، بی‌شمارند.

کشتار فردی یا جمعی و هراس‌افکنی گسترده، یک سوی سیاست حذف دیگری در جامعه‌ی ما بوده است. سوی دیگر آن محروم کردن پاره‌های بزرگ جامعه به شکلی خودسرانه، بی‌دادگرانه و بی‌رحمانه از حقوق بنیادین خود است. از کمترین آسیب‌های حذف دیگری، چندپارگی جامعه و پراکندن دشمنی در میان گروه‌های اجتماعی گوناگون بوده است. 

یک‌بار، امید به آزادی در بهمنی سرد با قصاص و تقاص، به ناکامی کشیده شد. امروز بر بنیادِ تجربه‌ی تلخ تاریخ دریافته‌ایم که زندان، شکنجه و کشتار، کژراهه‌ی دموکراسی، آزادی و داد است؛ که بنیاد بیداد بر پنهان کردن واقعیت و محروم کردن مردم از حق آگاهی استوار می‌شود؛ زیرا مردمی که به یاد می‌آورند، کمتر قربانیِ جهل و ستم یا کارگزار ستم بر یکدیگر می‌شوند و حاکمیتِ خشونت و تبعیض را نمی‌پذیرند؛ که پنهان کردن حقیقت با هر دستاویزی حتی به بهانه‌ی «آشتی ملی» یا «برقراری صلح و دمکراسی»، پاک کردن حافظه و سوزاندن تاریخ است که به تکرار گذشته می‌انجامد. تا زمانی که تباهی به تمامی دانسته

 

نشود، فرجام دادخواهی ممکن نمی‌شود: که «هرگز چنین مباد! ». 

اینک در میهن‌مان جنبش پیشرو و برابری‌خواه «زن زندگی آزادی» سربرآورده که از بنیادهایش دادخواهی و تلاش برای دستیابی به حق و عدالت است. بجاست تا برای پیشبرد این جنبش، آگاهی‌ها و رهآوردهای برآمده از تاریخ خویش را به‌کار بندیم. ما که بازماندگان بیش از چهار دهه خشونت و کشتار و تباهی هستیم و عزیزانمان به اعدام، قتل حکومتی و شکنجه محکوم شده‌اند؛ ما که به تناسب توان و امکان، برای پیشبرد دادخواهی تلاش کرده‌ایم، باید در این بزنگاه تاریخی با جسارت و صراحت، همزمان با پافشاری بر حقیقت و عدالت، خواهان پایبندی بی چون و چرا به حقوق بشر و کرامت انسان برای همگان باشیم؛ خواهان پایان دادن به شکنجه و اعدام حتی برای آمران و کارگزاران کشتار. باشد تا از این ضرورت زمان، مبنایی برای همبستگی بسازیم برای پیشبرد جنبش «زن زندگی آزادی».

ما امضا کنندگان این پیمان با پایبندی به تمام کنوانسیون‌ها و میثاق‌های جهانی ناظر بر رعایت حقوق بشر از امروز تا آن فردای

 

امید، پایبندیم به:

- لغو مجازات اعدام در ایران. 

- دادخواهی با فرجام حقیقت و عدالت در هر موقعیت. این امر مستلزم همکاری و همیاری با نهادهای ملی و بین‌المللی برای روشن کردن همه‌ی حقایق درباره‌ی نقض فاحش حقوق بشر در ایران و به ویژه جنایت‌های سیاسی است که برخی از آن‌ها مصداق بارز «جنایت علیه بشریت» هستند.

- پایان دادن به مصونیت از مجازات برای آمران و عاملان جنایت‌های سیاسی.

- بازسازی و استقلال کامل دستگاه قضایی.

- مبارزه با فراموشی با پذیرش گوناگونی روایت‌ها و تکوین دقیق حافظه‌ی تاریخی به دور از هر چشم‌پوشی.