امنیت فراموش شده؛ زورگیری از دانشجوی دانشگاه بهشتی در مسیر خوابگاه

حمله و سرقت از یک دانشجوی دختر دانشگاه بهشتی در نزدیکی خوابگاه، نگرانی‌ها درباره امنیت دانشجویان را افزایش داده است و بار دیگر عدم نور کافی و نبود دوربین‌های شهری، پاسخ مسئولان در برابر این وضعیت بغرنج است.

مرکز خبر- ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه شب جمعه ٢٩ فروردین ماه، یکی از دانشجویان دختر دانشگاه بهشتی در منطقه ولنجک، حدود ۵۰ متری درب خوابگاه، مورد حمله و سرقت قرار گرفت. بر اساس گزارش‌ها، این دانشجو نه‌تنها تلفن همراه خود را از دست داده، بلکه در اثر ضرب و شتم سارقین، دندان‌هایش نیز شکسته است و بر اثر جراحات ناشی از ضرب و شتم به بیمارستان منتقل شده است.

مسئولان دانشگاه همانند همیشه عدم وجود نور کافی و عدم وجود دوربین‌های شهری را بهانه کرده و اعلام کردند، این موضوع کار شناسایی و تعقیب سارقین را دشوار کرده است.

نکته قابل‌توجه این است که حراست دانشگاه تاکنون هیچگونه تعامل یا همکاری با پلیس در این زمینه نداشته و در جلسات هماهنگی با پلیس نیز شرکت نکرده است. این موضوع انتقادات زیادی را نسبت به نحوه مدیریت امنیتی این منطقه و عملکرد مسئولان دانشگاهی برانگیخته است.

وقوع این حادثه‌ی ناگوار پس از قتل امیرمحمد خالقی، دانشجوی نخبه دانشگاه تهران مقابل مقابل خوابگاه دانشگاه، بار دیگر خلأ جدی در تأمین امنیت پیرامون محیط‌های دانشگاهی را نمایان کرده است. علیرغم وعده‌های مکرر مسئولان ذیربط برای ارتقاء سطح امنیتی مناطق اطراف دانشگاه‌ها، به‌نظر می‌رسد اقدامات انجام‌شده نه‌تنها کافی نبوده، بلکه از نظر دانشجویان بیشتر جنبه نمایشی داشته‌اند.

دانشجویان دانشگاه بهشتی، به‌ویژه ساکنان خوابگاه‌های دانشجویی دختران، بارها از تاریکی معابر، کمبود گشت‌های انتظامی، و بی‌توجهی به هشدارهای قبلی شکایت کرده‌اند و با این حال، این هشدارها تا وقوع یک حادثه تلخ، جدی گرفته نمی‌شوند.

سؤال اصلی اینجاست که در شرایطی که مسئولان به‌طور مداوم بر نقش امنیت روانی در محیط‌های دانشگاهی تأکید دارند، چرا برای تأمین حداقل امنیت فیزیکی دانشجویان اقدامات قاطع و عملی صورت نمی‌گیرد؟ چگونه است که در تهران، در نزدیکی یکی از معتبرترین دانشگاه‌های ایران، وقوع چنین اتفاقاتی همچنان ممکن است؟

 

 جمهوری اسلامی همواره در ظاهر، دغدغه «عفت عمومی» و «پوشش اجباری» دارد و از گشت ارشاد گرفته تا توبیخ و تهدید دانشجویان زن را در دستور کار قرار می‌دهد. اما در برابر امنیت واقعی زنان، سکوتی مرگبار در پیش می‌گیرد. در برابر تجاوز به حریم جسم و روان آنان، نه تدبیری دیده می‌شود و نه مسئولیتی پذیرفته می‌شود.