افغانستان در گرداب فقر و اقلیم؛ سیلابهای ویرانگر
در پی بارندگیهای شدید و سیلابهای ناگهانی در بیست ولایت افغانستان، بار دیگر ناتوانی این کشور در مقابله با تبعات تغییرات اقلیمی آشکار شده است. این سیلابها که طی روزهای اخیر رخ داده، جان شماری از شهروندان، از جمله یک زن جوان در ولایت پنجشیر را گرفته است.

مرکز خبر- روز یکشنبه ٢٢ تیرماه، مقامات محلی طالبان در ولایت پنجشیر اعلام کردند یک زن جوان در اثر سرازیر شدن سیلاب جان باخته است. به گفته اداره حوادث طبیعی این ولایت، دهها خانه مسکونی بهطور کامل یا جزئی تخریب شده و زمینهای زراعی وسیعی نیز از بین رفته است.
علاوه بر پنجشیر، ولایتهایی چون کابل و کاپیسا نیز شاهد جاری شدن سیلاب بودهاند، اما تاکنون آمار دقیقی از میزان خسارتهای جانی و مالی در این مناطق از سوی مقامهای طالبان منتشر نشده است.
افغانستان طی سالهای اخیر یکی از آسیبپذیرترین کشورهای جهان در برابر پیامدهای تغییرات اقلیمی بوده است. چرخهی متناوب خشکسالیهای شدید و اکنون بارشهای سیلآسا و پیشبینیناپذیر، ساختار اقتصادی و اجتماعی این کشور را بهشدت تحت فشار قرار داده؛ بهویژه در حالی که اکثریت مردم در فقر مطلق بهسر میبرند و زیرساختهای مقابله با بحرانهای طبیعی یا وجود ندارد یا فرسوده و ناکارآمد است.
در بسیاری از مناطق افغانستان، نبود شبکههای هشدار سریع، ضعف سیستمهای مدیریت بحران و نبود آگاهی عمومی درباره مخاطرات طبیعی، سبب میشود هر بار حوادثی چون سیلاب، خسارتهای سنگینی به خانوادههای فقیر وارد کند و روند فقر، بیخانمانی و مهاجرتهای داخلی را تشدید نماید.
تغییرات اقلیمی؛ خطری که فقرا را میبلعد
افغانستان یکی از ده کشور اول جهان از نظر آسیبپذیری در برابر تغییرات اقلیمی است. گرمایش زمین، الگوهای بارندگی را بهشدت بههم زده؛ سالهایی از خشکسالی بیسابقه با بارشهای ناگهانی و سیلآسا جایگزین شده که مستقیماً بر معیشت اکثریت مردم تأثیر میگذارد. کشاورزی سنتی که ستون فقرات اقتصاد روستایی افغانستان است، قربانی مستقیم این بحران است؛ زمینهای از بینرفته، بذرهایی که نابود میشوند و دامهایی که در سیلاب تلف میشوند، یعنی نان مردم، آب مردم و زندگی مردم بر باد میرود.
بانک جهانی تخمین زده که تغییرات اقلیمی میتواند تا سال ۲۰۵۰ درآمد ۴۰ درصد از خانوارهای افغان را تا حد زیادی کاهش دهد، بهویژه در مناطق روستایی که هیچ چتر حمایتی وجود ندارد.
فقر ساختاری و نابرابری جنسیتی، قربانیان اصلی اقلیم
این بحران محیطزیستی، پیوند ناگسستنی با فقر گسترده و ساختاری افغانستان دارد. در کشوری که طبق آمارهای رسمی، بیش از ۹۰ درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی میکنند، هر سیلاب میتواند خانوادهای را که در تلاش برای بقا بود، به ورطه نابودی کامل بکشاند.
در این میان، زنان و کودکان بیشترین آسیبپذیری را دارند. زنان روستایی که در غیاب هرگونه حمایت دولتی یا مالی، زندگیشان به کشاورزی، دامداری و محیط زیست گره خورده، با هر حادثه طبیعی بخشی از استقلال و امنیت حداقلی خود را از دست میدهند. زنان سرپرست خانوار که بسیاریشان پیشتر قربانی جنگ، خشونت یا تبعیض بودهاند، اکنون در برابر سیلاب یا خشکسالی، هیچ راه گریزی ندارند.
زیرساختهای فرسوده، نبود مدیریت بحران، و حکومت بیاعتنا
در افغانستان، نبود زیرساختهای استاندارد شهری و روستایی یکی از اصلیترین عوامل افزایش خسارتهای طبیعی است. بسیاری از خانهها در بستر رودخانهها یا دامنه کوهها ساخته میشوند، بدون هیچ محاسبه فنی یا حفاظتی. هیچ سیستم سراسری هشدار سریع برای سیلاب، هیچ نهاد مستقل و تخصصی برای امداد، و هیچ برنامه آموزشی برای آگاهیرسانی به روستاییان وجود ندارد.