اعدام، خشونت نهادینهشده؛ شماره دوم «بامداد بیدار» منتشر شد
دومین شمارهی نشریهی «بامداد بیدار»، با تمرکز بر روایتهای تکاندهنده از تجربهی زیستهی زندانیان محکوم به اعدام در زندانهای ایران، منتشر شد.

مرکز خبر- روز سهشنبه ٣١ تیرماه، دومین شمارهی نشریهی «بامداد بیدار»، با تمرکز بر روایتهای تکاندهنده از تجربهی زیستهی زندانیان محکوم به اعدام در زندانهای ایران، منتشر شد. این شماره، با بازخوانی سرگذشتهایی از زندانیان زن و مرد، از جمله مادرانی که از دیدار فرزندانشان نیز محروم ماندهاند، بار دیگر زنگ خطر نهادینهشدن خشونت قضایی در جمهوری اسلامی را به صدا درآورده است.
در بخش ابتدایی این شماره، روایتهایی انسانی و دردآلود از زندانیانی چون حاج حلیم براهویی، پیرمرد بلوچ متهم به حمل مواد مخدر که پس از سالها حبس در بند ۲۰۹ و محرومیت از وکیل انتخابی، نهایتاً اعدام شد، منتشر شده است. حاج حلیم در روایت همبندیاش انسانی صبور، مؤمن و شریف معرفی میشود که زیر شکنجههای روانی نیز هرگز اعتراف به جرمی که مرتکب نشده بود نکرد.
در بخشهای دیگر، گزارشهایی تکاندهنده از شرایط پیش از اعدام در سوئیت زندان رجاییشهر آمده که شامل بازداشتگاههایی مملو از بوی تعفن، دیوارهای خونین، و نالههای شبانهی زندانیانی است که در آستانهی مرگ قرار دارند. در این بخش، روایتهایی از جوانانی مانند اسماعیل و ابوالفضل («ابولی») منتشر شده که بسیاری از آنها بهدلیل فقر، بیعدالتی، یا اتهامهایی مشکوک، جان خود را از دست دادهاند.
اما شاید دردناکترین بخش این شماره، روایت آمنه باشد؛ زنی که در نوجوانی به ازدواج اجباری تن داده و پس از سالها خشونت خانگی، اقدام به قتل همسرش کرده بود. آمنه که ده سال در بند «مادران» زندان قرچک زندانی بود، بدون آنکه اجازهی دیدار فرزندانش را داشته باشد، قصاص شد. صدای خندهاش در آخرین لحظات بازی با کودکان بند، همچون پژواکی دردناک در این شماره طنینانداز شده است.
این شماره همچنین به بررسی تاریخی و انتقادی حکم قصاص و اعدام در قوانین ایران میپردازد و با اشاره به تحولات قرون ۱۹ و ۲۰ در جوامع مدرن، نقدی صریح بر ساختار واپسگرای حقوقی جمهوری اسلامی ارائه میدهد. نگارنده، حکم اعدام را ابزاری در دست حکومت برای ایجاد رعب عمومی و سرکوب سیاسی میداند.
در سرمقالهی شماره آمده است: «ما نیامدهایم که حرف آخر را بزنیم، آمدهایم تا روایتگری را زنده نگه داریم.»
نشریه «بامداد بیدار» در دومین شماره خود، آیینهای پیش روی جامعه ایرانی قرار داده؛ آیینهای که بازتاب دهندهی واقعیتهایی هولناک از درون سلولهای سرد، سوئیتهای مرگ، و بندهایی است که روزانه در آنها «زندگی»، آهسته و با طناب دار به قتل میرسد.
اگرچه در تمام این روایتها، خشونت نهادینهشده در ساختار قضایی جمهوری اسلامی خط محوری است، اما آنچه این شماره را متمایز میکند، تمرکز آن بر تجربه زیستهی زنان زندانی است؛ زنانی که در تقاطع ظلمهای طبقاتی، جنسیتی و حقوقی قرار گرفتهاند.
این گزارشها نشان میدهد که در نظامی که اعدام، به ویژه برای جرایم مواد مخدر و قتلهای خانوادگی، به سادگی صادر میشود، جای قربانی و مجرم در بسیاری موارد مبهم است. مردان و زنانی که زیر شکنجه، بدون وکیل، بدون دادرسی عادلانه، به مرگ محکوم میشوند، پیش از هر چیز، قربانی ساختاری هستند که عدالت را در قصاص و انتقام خلاصه کرده است.
میتوانید نشریه را از لینک زیر دانلود کنید:
https://drive.google.com/file/d/1ZFDvsz1LVVploYV94vmY1L3P89R0cn1J/view?usp=sharing