واقعیاتی تاریخی از ایزدیها و عقاید آنها
تاریخ ایزدیها تاریخ کشتار، قتلعام و تبعید و بیرون راندن آنها از سرزمینهایی است کە زندگیبخش آنها بودە است. این کشتار هزاران سالە امروز نیز ادامە دارد، حملەی مزدوران و تروریستهای داعش در ۳ آگوست ۲۰۱۴ به شنگال ادامەی این کشتارها بود.
مرکز خبر- تاریخ ایزدیها تاریخ کشتار، قتلعام و تبعید و بیرون راندن آنها از سرزمینی است کە زندگیبخش آنها بودە و پس از هزاران سال این کشتار هنوز ادامە دارد. براساس شواهد تاریخی شیخ آدی کسی بود که ایزدیها را به عنوان یک آیین مذهبی سازماندهی کرد. شیخ آدی بن موسافر در سال ۱۰۷۵ در روستای بتل فار(هربت کنافر کنونی) در لبنان به دنیا آمد. در جوانی نزد امام قاضی، یکی از مهمترین شخصیتهای مذهبی و عرفان و تصوف، به تحصیل پرداخت.
او با عبدالقادر گیلانی کورد (حضرت غوس) مؤسس فرقهی قادریه آشنا شد و بعدها نزد برادرش شیخ حسن در دشت لالش ساکن شد. در آن زمان دشت لالش در اطراف موصل در کنترل نیروهای کورد جولهمیرگی بود. براساس برخی منابع، مردمان آن دیار از کشتار و قتلعام نیروهای اسلامی در جولهمیرگ فرار و به لبنان کوچ کردە و در آنجا ساکن شدند. بعدها شیخ آدی به سرزمین خود بازگشت و ترکیبی از آیین میترایی و زرتشتی را ایجاد کرده و ایزدیان گرد او جمع شدند...(فرزندان خورشید؛ ایزدی. محمد اوزجان).
شیخ آدی با تلاش برای اشاعهی ایزدیسم به شهرت رسید
شیخ آدی در لالش آیین زرتشتی را در سطحی بالا و اساسی به نام آیین ایزدی تجدید کرد و با ایدئولوژی مقاومت این سیستم را دوباره سازماندهی کرد. شیخ آدی و همرزمانش مدت زیادی در مناطق کوهستانی بین جولهمیرگ و سنجار(شنگار) ماندند و سعی در گسترش آیین ایزدی در جامعهی کوردی داشتند. شیخ آدی به دلیل مبارزه با متجاوزان، دلاوریها و مقاومتهایش به شهرت رسید.
این امر باعث شد که بسیاری از مردم ناراضی و معترض در منطقه به شیخ آدی به عنوان یک ناجی تکیه کنند. چون شیخ آدی با روی خوش با مردم برخورد میکرد، افراد زیادی دور او جمع شدند. شیخ آدی از سوی آنها به عنوان «مجاهد معاصر» شناخته میشد. شیخ آدی در سال ۱۱۶۲ در لالش درگذشت...(فرزندان خورشید؛ ایزدی. محمد اوزجان).
آیین اسلام به تدریج از سوی عباسیان به سوی افراطیگرایی گام نهاد
حتی اگر آیین ایزدی را براساس حقیقت و شخصیت شیخ آدی تعریف کنیم، اما روشن است که آیین ایزدی یک فرهنگ و دین بسیار کهن است. بدون شک پس از ورود اسلام به روند حکومت و قدرت، با فرهنگ و فرقهها و مذاهب به وجود آمده، ارتباط برقرار کرد. دین اسلام در قرن ۱۰ و ۱۱ به بعد توسط عباسیان به سوی افراطیگرایی گام نهاد. وقتی که دین اسلام به قدرت رسید و دولت شد، گفتوگوها را کنار نهاد و از ایجاد رفرم و نوآفرینی عاجز ماند.
عبدالله اوجالان در کتاب «مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک» میگوید: ما در میان کوردها شاهد آن هستیم که فرقهی صوفیه در برابر انحلال و نابودی مقاومت کرده است. تصوف در اسلام، خارج از حکومت و قدرت است. تصوف در اسلام اخلاق و وجدان جامعه را درک میکند و نمایندهی اسلام جامعه است و از اتحاد با دولت خودداری کردە و از سلطهگری و قدرت دوری میکند و میخواهد دین براساس وجدان و درک شخصی باشد.
این واقعیت تاریخی جامعه، مسلمانان را در دو دسته و گزینه قرار میدهد. گزینهی اقتدارگرا- دولتگرا یا انتخاب اجتماعی و جامعه. اسلام اجتماعی، چارهای جز زندگی با تصوف ندارد. تشکیلات به شیوهی طریقت مردمی، گویای این واقعیت است. اسلام اجتماعی با دمکراسی مرتبط است و مخالف اسلام اقتدارگرا است. تصوف، سازمان اجتماعی اسلام و پناهگاهی برای حمایت از مردم است.
جامعهی ضد حکومت اسلامی در تلاش است تا راه دیگری برای بقا پیدا کند
وقتی انسان به این موضوع نگاه میکند، میبیند که هم مردم و هم جوامع مختلف سعی کردهاند راه دیگری برای ادامهی زندگی خود برخلاف اسلام حکومتی بیابند. به همین دلیل است که توسعه و ظهور فرقهها مهم است. در زبان عربی طریق یعنی راه. کلمهی طریقت به معنای کثرتگرایی و به معنای راههای متعدد است.
اصطلاح مذهب نیز به معنای رفتن است، یعنی از راه سرچشمه میگیرد، پس معانی فرقه و مذهب به هم نزدیک است. طریقت در تصوف به معنای راه است و مذهب نیز در شریعت به معنای راه است. طریقت مبتنی بر فهم و کشف است و الهام و دین مبتنی بر انتقال و دریافت است (کتاب انجیل و پیامبر).
دولتگرایی، مذهب را از واقعیت جامعه تهی کرده است
عبدالله اوجالان در کتاب «مسئلهی کورد و رهیافت ملت دمکراتیک» میگوید: به دلیل اینکه رابطهی کورد و حکومت خوب نبود، جنبش تصوف در جامعهی کوردی گسترش یافت. بنیانگذاران بسیاری از فرقههای تصوف اصالتاً کورد هستند و این نیز به واقعیت جامعه برمیگردد. در واقع میتوان گفت که طریقت، سازمانی برای خوددفاعی خلق است. همان نقشی که اتحادیههای کارگری در برابر حاکمیت سرمایهداری ایفا میکند، طریقت تصوف در خاورمیانه و در قرون وسطی همان نقش را بر عهده داشتند. هم از جنبەی ذهنیت و باوری و ایمان و هم به عنوان سازمان اقتصادی و دفاعی چنین نقشی دارند.
صرف تفسیر آیین ایزدی به عنوان یک باور برای درک آن کافی نیست
براساس واقعیات موجود، در خاورمیانه و کوردستان فرقههای زیادی به وجود آمدهاند. علاوه بر فرقههای قادری، نقشبندی، روفاهیتی(ریفاعی) و نوربخشی در میان کوردها، آیینهای ایزدی، یارسانی و علوی نیز ظهور کردند. برای اینکه جامعه بتواند در برابر ظلم ایستادگی کند و آشکارا مقاومت کند- اغلب به معنای پاکسازی و نابودی دستهجمعی بوده است- یا راهی برای شناسایی و ابراز وجود به نحوی در مواجهه با یک نظام ظالمانه، باید راهی برای ادامهی بقا پیدا کند.
زمانی که ایزدیان را براین اساس تفسیر کنیم، میتوان گفت که آنها جامعهی خود را بر مبنای دمکراتیک بنیان نهادند، از خود دفاع کردند و فرهنگ و اقتصاد خود را حفظ کردند.
اگر آیین ایزدی را اینگونه تفسیر و ارزیابی کنیم و به آنچه که رخ داده است، توجه کنیم، معلوم میشود که از این مسیر میتوانیم به نتیجه برسیم. البته قدمت آیین ایزدی در ژرفای تاریخ است و میتواند مانند کوردها قدمتی کهن داشته و به اعماق تاریخ کهن بازگردد.
۲ متن مقدس نوشتهی شیخ آدی
دو متن مقدس توسط شیخ آدی نوشته و ترویج شده است. یکی «جلوه» است که در سال ۱۱۶۱ نوشته شده است، کتاب توضیحیست دربارهی خدا. به «دین، فرقهها، راهها، راهکار، آهنگ و مراسم میپردازد. کتاب دیگر «مصحفی رَش(کتاب سیاه)» که در سال ۱۳۴۲نوشته شده است. کتاب به «خلقت هستی و ایزدیان» میپردازد. هر دو کتاب به زبان کوردی و لهجهی کرمانجی نوشته شده است.
ریشه و اساس ایزدیان در هر دو کتاب، مانند کتاب مقدس زرتشتی، از یازدا، یازدان، یزدان (خدا، مَلک، آنچه انسان میستاید) به همان معنا و عبارات اوستا یاد میکنند. کوردها امروزه از این اصطلاح بسیار استفاده میکنند. ایزدیان معانی اَزدا (من - را داد، دادم) یا من را داد، آفریدم (آفریدم و من را خلق کرد) به کار میبرند.
عبارت خوده داد (خدا داد و خدا آن را بخشید) امروزه در میان شیعیان به عنوان نام مردانه برای سالمندان (بزرگان مذهبی) به کار میرود. در لهجهی زازاکی، مازدا (ماز-دا، کسی که من را داد، کسی که آفریدم) به معنای خدا به کار میرود. اَزدا = آن که ما را داد و آفرید = بزرگترین نام خدای ایزدیها است. خداوند در میان ایزدیان هزار و یک نام دارد.
ایزدیسم یک دین کهن خاورمیانه است. میتوان گفت دینی است که میترا، مزدائیسم و زرتشتی را ترکیب میکند و متاثر از دین توحیدی ابراهیم است.
ایزدیسم دوآلیسم را در دین زرتشتی با یکتاپرستی و تکخدایی ترکیب کرد. ایزدیت یک دین توحیدی و تکخدایی است. خداوند ۷ مَلَک را آفرید. طاوس ملک، مَلَک تمام ملائکات است که جهان را مدیریت میکند.
نظام کاست(نظام طبقاتی) در آیین ایزدیسم وجود دارد. در طبقهی بالای هرم، امیر قرار دارد. آنها به شرح زیر هستند؛ امیر پدر شیخ، شیخ، پیر، فقیر، مرید. (فرزندان خورشید، محمد اوزجان).
ایزدیت ربطی به یزید ندارد
برخی سعی میکنند ایزدیسم و یزید را به هم پیوند دهند، اما این تلاشی بیهوده است چرا کە ایزدیت هیچ ربطی به یزید ندارد. ایزدیها مورد بیشترین نسلکشی توسط مجریان دین اسلام قرار گرفتهاند.
شیخ آدی بنیانگذار ایزدیت است. شیخ حسن (شیخ سن) نیز ایزدیت را توسعه، ترویج و گسترش داد. شیخ حسن ایزدیت را خارج از اسلام تعریف کرد. از این رو مقامات وقت او را تهدید میدانستند و در سال ۱۲۲۱ در موصل کشته شد.
شرفالدین فرزند شیخ حسن که دهها نقل قول از او موجود است در میان ایزدیها نفوذ زیادی دارد. شرفالدین هنگام حملهی مغول به ایزدیها در جنگ شرکت کرد و درگذشت.
منبع: آژانس فرات