دولت-شهر‌های مانائی؛ بررسی تاریخچه، کاوش‌ها و معماری آثار باستانی «ربط

تپه‌های باستانی شهر ربط، که شامل معبدهای مانایی با آجرهای لعابدار خطوط میخی اکدی آشوری است و در آن به پادشاهی به نام «آزا» اشاره شده، با قدمتی چند هزار ساله، در معرض خطر نابودی و تاراج قرار دارند.

نسیم موسی زاده

سردشت-تپه‌های باستانی شهر ربط، با قدمتی چند هزار سال و شامل معبدهای مانایی و آجرهای لعابدار با خطوط میخی اکدی آشوری است. این آثار پیدا شده در این تپه‌ها به نام «آزا» که یکی از پادشاهان مانایی در قرن ۸ ق.م بوده است، اشاره شده است. منطقه‌ای که این آثار در آن واقع شده، یکی از مناطق مهم باستان‌شناسی است. اکنون این آثار در معرض نابودی و تاراج توسط قاچاقیان باستان‌شناسی قرار دارند و دولت ایران هیچ تلاشی برای جلوگیری از تاراج آنها انجام نمی‌دهد.

سایت باستانی ربط در جنوب غرب شهر ربط در منطقه موکریان روژهلات کوردستان و در نزدیکی ساحل شرقی رودخانه زاب کوچک واقع شده است. این سایت باستانی شامل پنج محوطه با شماره‌های ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ است که در آن آثاری تا هزاره پنجم قبل از میلاد کشف شده است.

به گفته‌ی پژوهشگران باستان‌شناس، سایت باستانی ربط بدون شک یکی از مهم‌ترین سایت‌های باستانی در روژهلات کوردستان است که می‌تواند به محققان نگاهی روشن به وضعیت اجتماعی، سیاسی و مذهبی ساکنان این منطقه در دوران هزاره اول قبل از میلاد ارائه دهد. شناسایی زوایای تاریک دولت-شهر‌های مانا، امپراتوری آشور و اورارتو و بررسی ارتباطات بین این سه حکومت از جمله قابلیت‌های مهم در حوزەی باستان‌شناسی این سایت باستانی ارزشمند است.

دولت-شهر‌ ماناها از قرن هشتم پیش از میلاد بارها با آشور و اورارتو درگیری و مبارزه کردند، اما هیچ‌گاه توسط هیچکی از این دو دولت مغلوب نشدند. جامعه ماننا توانست سازمان قبیله‌ای خود را تا حدی قوی و پایدار نگه دارد. جالب است که در متون اورارتویی، «کشور مانا» به دولت مزبور معروف است، اما منابع آشوری غالباً به آن را «کشور ماننا» نامیده‌اند. در دهه نخست قرن هفتم قبل از میلاد، دولت منا جزء دولت بزرگ ماد به شمار می‌رفت. به نظر می‌رسد پادشاه منائیان امور ملک و دولت را با حکومت استبدادی اداره نمی‌کرده و به عنوان یک رهبر فعال شناخته نمی‌شد، بلکه قدرت او محدود به شورای شیوخ بود که از بزرگان اصیل تشکیل شده بودند. از این رو می‌توان گفت که دولت ماننا در مرحله اولیه خود یک جامعه طبقاتی بود که توسط شاه و شورای شیوخ، متشکل از بزرگان نجیب، اداره می‌شد و عموم مردم آزاد، در مقابل حکومت خاندان‌های قدرتمند مبارزه می‌کردند.

در این گفتگو با سارا (اسم مستعار)، فارغ التحصیل ارشد باستان‌شناسی و کارمند میراث فرهنگی، به بررسی تاریخچه و کاوش‌های باستان‌شناسی در شهر ربط می‌پردازیم.

 

- اسم شهر ربط از کجا آمده و در گذشته چه نام‌هایی داشته است؟

«واقعاً نمی‌توان به طور قطع وجه تسمیه ربط را مشخص کرد. احتمالاً به دلیل وجود چشمه در این منطقه یا به عنوان محل استراحت مسافران، این نام انتخاب شده است. اطلاعات مسلم نشان می‌دهد که در دوره قاجار، این منطقه به نام رباط شناخته می‌شده و متعلق به ملک حسن آقا بوده است. این نوشته بر روی تصویری از آلبوم تصاویر علی خان والی که در مسافرت و بازدید از منطقه موکریان گرفته شده است، ثبت شده است. در میان مردم، نام "خومارو" نیز متداول بوده، اما متأسفانه اطلاعات بیشتری درباره این نام در دست نیست. براساس تصاویر ماهواره‌ای جاسوسی در دهه ۶۰ میلادی، ساکنان ربط در دو منطقه محله سرچشمه و ربط(بخشی از تپه‌های باستانی ربط) سکونت داشته‌اند.»

 

-لطفاً زمان‌بندی بر اساس آثار کشف شده را توضیح دهید و بیان کنید؟

«در کلیت، اولین اشاره‌ها به آثار باستانی در حوزه شهرستان سردشت به قرن نوزدهم میلادی بازمی‌گردد. در آن زمان، ژاک دومورگان، باستان‌شناس فرانسوی، در سال ۱۹۸۰ این منطقه را بازدید کرد و به وجود محوطه‌های باستانی اشاره کرد. در سال ۱۳۴۴-۱۳۴۵، بابک راد، کارمند وقت اداره باستان‌شناسی، تپه ربط۱ (تپه مخروطی) را بازدید کرد و در تاریخ ۱۳۴۵/۱۰/۱۶، این تپه را با شماره ۶۰۲ در فهرست آثار ملی ثبت کرد. این تپه اگرچه با مشخصات آثار هزاره اول قبل از میلاد ثبت شده است، اما تحقیقات اخیر نشان می‌دهد که آثاری از هزاره پنجم پیش از میلاد نیز در این محوطه یافت شده است. در سال ۱۹۷۵، ولفرام کلایس، باستان‌شناس مشهور آلمانی، تپه ربط را بازدید کرد و دو محوطه دیگر را نیز شناسایی کرد. یکی از این دو محوطه، تپه شماره ۲ (یا همان تپه محل کاوش) است. چند ماه بعد از کلایس، اشتفان کرول، باستان‌شناس دیگری از سردشت و محوطه‌های ربط بازدید کرد. سرانجام، بهمن کارگر، در سال ۱۳۶۴ به عنوان کارمند میراث فرهنگی، از تپه ۲ ربط بازدید کرد و اجرای مشابهی به آجرهای تپه قلایچی در بوکان جمع‌آوری کرد. تعدادی از باستان‌شناسان دیگر نیز در قالب پروژه‌های بررسی از سردشت بازدید کردند. سرانجام، پس از تخریب گسترده تپه ربط ۲ به منظور کشف آجرهای لعابدار توسط قاچاقچیان در سال ۱۳۸۴، بهمن کارگر به همراه تیمی از باستان‌شناسان به این محل آمده و در پاییز همان سال اقدام به کاوش نمودند. در اولین فصل از کاوش‌ها، ۲۵ ترانشه به ابعاد ۵ * ۵ متر کاوش شده و این کاوش‌ها منجر به کشف آثار متعدد، از جمله کف سنگفرشی و تعدادی از انوان آجرهای لعابدار و گل میخ‌های سفای لعابدار گردید. پس از اولین فصل کاوش، این محوطه توسط رضا حیدری، کارشناس باستان‌شناسی میراث استان اورمیه، در چهار فصل دیگر نیز کاوش شده است و آخرین فصل کاوش در بهار و تابستان ۱۳۹۵ به انجام رسیده است.»

- آیا اطلاعاتی در مورد ساختار و معماری آثار باستانی شهر ربط دارید؟

 

«اطلاعاتی که تاکنون منتشر شده، نسبتاً و تا حدودی کامل است. اکثر اطلاعات منتشر شده بر روی سنگفرش‌ها و آجرهای لعابدار تمرکز دارند. تا کنون، هیچ آثاری از دیوارها یا ساختارهای معماری (به جز سنگفرش) از ربط به دست نیامده است. اما لازم به ذکر است که بخش قابل توجهی از این آثار تنها به صورت گزارش به میراث فرهنگی ارائه شده‌اند و هنوز بخش قابل توجهی از آن‌ها به صورت مقالات آکادمیک منتشر نشده‌اند.»

 

آیا می‌توانید درباره مواد ساختمانی استفاده شده در این آثار و نحوه ساخت و ساز آنها توضیح دهید؟

«مواد ساختمانی که از کاوش در تپه ربط به دست آمده‌اند، به دو دسته اصلی تقسیم می‌شوند: مصالح سنگی بدست آمده از قلوه سنگ‌های حاشیه رودخانه و آجرهای لعابدار. در مورد سنگفرش‌ها، به نظر می‌رسد که هنرمندان تحت تأثیر هنر بین‌النهرینی و آشور بوده‌اند و الگوها و شکل‌ها را در این آثار به کار برده‌اند. قلوه سنگ‌ها به صورت چیده شده و میانه آنها با استفاده از ملات شن و ماسه پر شده است. مشابه این آثار را می‌توان در محوطه زیارت تپه در باکور کوردستان، در استان آمد، از یک محوطه آشوری دید. محوطه زیارت تپه در سال ۲۰۰۵ توسط باستان‌شناسان دانشگاه کمبریج در حین یک کاوش نجاتی کاوش شده است. آجرهای لعابدار ربط با نمونه‌های آجرهای لعابدار تپه قلایچی کاملاً شباهت دارند و در قالب شکل، اندازه و حتی رنگ لعاب‌ها شبیه به هم هستند. آجرهای لعابدار به شیوه دیگری در هنر بین‌النهرینی، به ویژه در هنر آشوری، تهیه می‌شوند. با این حال، شکل و موتیف‌ها در آثار بدست آمده از ایران و بین‌النهرین، تشابه قابل توجهی دارند. لازم است به این نکته توجه کنیم که اولین نمونه‌های آجرهای لعابدار از تمدن ایلامی در محوطه چغازنبیل شناسایی شده‌اند.»

 

-تاریخچه کاوش‌ها و تحقیقات باستان‌شناسی در این منطقه در چه برهه‌هایی بوده است؟

«متأسفانه، مطالعات باستانشناسی هنوز به یک سیستم نظاممند عمل نمی‌کند، که این موضوع باعث می‌شود که محوطه‌های باستانی به‌طور متکرر کاوش شده و سپس بدون توجه به آنها رها شوند. در سال‌های اخیر، به دلیل ساخت سد بر روی رودخانه زاب، مطالعات باستانشناسی به‌طور نه چندان علمی در یک حالت پرخطر قرار گرفته است و این پروژه‌ها عمدتاً جنبه نجات‌بخشی دارند که باعث شده است که بخش قابل‌توجهی از آثار مربوط به دوره‌های مختلف دچار تخریب شوند. درباره محوطه ربط، باید توجه کنیم که کاوش‌ها در این منطقه با مشکلات و موانع زیادی روبه‌رو شده و در چند سال اخیر، متأسفانه روند مطلوبی را مشاهده نکرده‌ایم.»

 

-چه نکاتی در مورد حفاظت و حفظ آثار باستانی شهر ربط وجود دارد؟ آیا از سرقت و تخریب در امان هستند؟

«متأسفانه، تاکنون در حفاظت از آثار، تلاش‌های قابل توجهی صورت نگرفته است. اگرچه تپه شماره ۲ به میراث فرهنگی واگذار شده است، اما هنوز بخش‌هایی از محوطه تحت فشار کشاورزی قرار گرفته و زیر آبشستگی قرار می‌گیرد. این شرایط باعث شده است که افرادی که به دنبال سود و قاچاق میراث فرهنگی هستند، شبانه‌روزی در محوطه فعالیت کنند و گاهاً آثار بی‌قیمت را به سرقت ببرند. به نظر می‌رسد که در دو سه سال اخیر، بخشی از محوطه توسط مقامات فنی تخریب شده است، که این به هر حال قابل تحسین است، اما متأسفانه هنوز توانایی کاهش میزان تخریب را نداشته است.»

 

-درباره نقش الهه‌های عریان و بالدار بر روی آجرهای لعاب‌دار در این آثار باستانی چه توضیحاتی وجود دارد؟

«برای تحلیل نقوش و موتیف‌های موجود بر روی آثار، به خصوص آجرهای لعابدار، می‌توان تحلیل‌های گوناگونی ارائه کرد. از طریق مطالعه سکوی هدایای قربانی و سایر فاکتورهای دیگر، باستان‌شناسان به این نتیجه رسیده‌اند که این محوطه نقش یک معبد مهم را داشته است. به نظر می‌رسد که تصاویر انسان بالدار، اسفنکس و سایر نقوش، به عنوان نمادهای خدایان یا الهه‌های خیر و شر، که در فرهنگ دینی بین‌النهرینی بسیار شایع هستند، معرفی می‌شوند. این منطقه نیز، به دلیل نزدیکی خود به شمال بین‌النهرین و تمدن آشور، تحت تأثیرات فرهنگی این تمدن‌ها قرار گرفته است و از پذیرش تأثیرات فرهنگی مستثنی نمی‌باشد.»

«در پایان باید گفت خوانش ربط به عنولن محوطه «موساسیر» بر اساس تفسیری اشتباه در فصل اول توسط کاوشگران محوطه مرسوم شد که بعدا توسط ایشان هم اصلاح شد و باید اشاره کرد که معبد موساسیر اخیرا در سال ۲۰۱۶ در رواندز باشور کوردستان شناسایی شده و باستان شناسانی از آمریکا و آلمان بصورت مشترک در این محوطه نتایجی قابل توجه بدست آورده اند. این نکته نیز قابل توجه است که تا کنون فقط از محوطه قلایچی یک کتیبه مانایی به خط آرامی بدست آمده که به خدای خالدی اشاره میکند و از ربط بر روی تعدادی از آجرهای لعابدار خطوط میخی اکدی آشوری بدست آمده که به نام «آزا» یکی از پادشاهان مانایی قرن ۸ ق.م اشاره دارد. البته دانش ما در رابطه با بخش های دیگر این کتیبه و آیا اینکه آیا بخش دیگری وجود داشته یا نه محدود است و امید است در آینده کاوش هایی صورت گیرد و سرنخ های دیگری بدست دهد.»