ملاحظاتی پیرامون افشاگری دیرهنگام زنان بازیگر ایرانی

بیانیه‌ی زنان بازیگر سینمای ایران در مورد "رواج خشونت و آزار جنسی در سینمای ایران" بیانگر مسئله‌ای ریشه‌دار در سینمای ایران است.

مرکز خبر- به گزارش خبرگزاری زن، تعداد زیادی  از زنان سرشناس در سینمای ایران با انتشار بیانیه‌ای به "رواج خشونت و آزار جنسی در سینمای ایران" اعتراض کرده و نوشته‌ بودند: هرگونه خشونت، آزار و باج‌گیری جنسی در محیط کار از نظر ما محکوم است و برای توقف آن خواستار عواقب قانونی جدی برای متخلفین هستیم".

به طور قطع این بیانیه بیانگر مسئله‌ای ریشه‌دار در سینمای ایران است. در سال‌های گذشته نیز برخی سینماگران در طیف‌های فکری مختلف با اشاره به وجود انحرافاتی مشابه موارد مطرح شده در بیانیه‌ی اخیر، خواستار توجه و رسیدگی به آثار سوء چنین اقدامات غیرقابل قبولی در سینمای ایران شده بودند اما اظهارات آنها نه تنها مورد توجه قرار نگرفت بلکه از سوی برخی سینماگران دیگر از جمله تعدادی از امضاکنندگان بیانیه‌ی اخیر تخطئه شد.

علاوه بر واکنش‌هایی که پس از انتشار این بیانیه از سوی برخی از سینماگران کشورمان عنوان شده، امضاکنندگان بیانیه نیز با تاکید و البته اعتراض به همکاران خود در بخشی از این بیانیه گفته‌اند: "سوال‌ ما این است که چه اتفاقی باید برای زنانی که کنار شما کار می‌کنند، بیافتد که واکنش شما را هم برانگیزد؟"

صدور این بیانیه و موارد مطرح شده در آن از چند زاویه قابل توجه و پیگیری است: رویکرد قوای سه‌گانه در خصوص مسئله‌ی امنیت زنان در جامعه که لایحه‌ی صیانت، کرامت و تأمین امنیت بانوان در برابر خشونت یکی از مصادیق آن است یکی از نقاط امیدواری برای حل چنین معضلاتی است.

دبیر ستاد حقوق بشر ایران در واکنش به این بیانیه اظهار داشت، طراحی سازوکارهای لازم در نهادهای صنفی توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای رسیدگی به چنین موضوعاتی ضروری و غیر قابل اجتناب است و قوه‌ی قضائیه نیز باید با ورود جدی به این موضوع و رسیدگی عاجل به شکایات قابل پیگیری در حوزه‌ی خشونت علیه زنان سینماگر از همه‌ی ظرفیت‌های خود برای سالم‌سازی محیط این حوزه استفاده نماید.

رسانه‌‌های گروهی بویژه آن دسته که در حوزه‌ی سینما فعال هستند باید با ورود همه‌جانبه به این موضوع مرزبندی خود با معضلات مطرح شده در بیانیهی اخیر را روشن کرده و به رسالت رسانه‌ای خود برای پیگیری و معرفی گروه‌های سازمان یافته‌ای که مسئول سوء استفاده و خشونت علیه زنان در حوزه‌ی سینما هستند، عمل کنند.

مشخص شدن نسبت میان اظهارنظرهای شدید و غلیظ سیاسی، اجتماعی و حتی امنیتی متهمین به خشونت و آزار علیه زنان سینماگر با تلاش آنها برای پنهان‌سازی اقدامات و رفتارهای غیرقانونی و خلاف شئونات اخلاقی و حرفه‌ای خود است که می‌تواند رویکردی از جنس فرار به جلو تلقی شود.

این نوع از فساد به شکل‌های مختلف در دیگر جوامع نیز وجود داشته و اساسا پدیده‌ای وارداتی از سینمای غرب به فضای فرهنگی ایران است. تنزل اخلاق در هنر برگرفته از مادی‌گرایی است که خاستگاه فلسفی آن دنیای غرب است و تاثیرپذیری از این مدل سینمایی به طور منطقی نتیجه‌ای جز پایمالی اخلاقیات و کرامت انسانی را در بر نخواهد داشت.

افشای مواردی از این دست نشان می‌دهد که تنها وجود قوانین حمایت کننده از زنان نمی‌تواند به تنهایی بازدارندگی لازم برای صیانت از شأن، جایگاه و منزلت زنان را برای ایفای نقش فعال در حوزه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری فراهم کند بلکه لازم است با تقویت نقش واقعی نهادهای صنفی از یک سو و بالا بردن حساسیت و توجه دستگاه‌های نظارتی از سوی دیگر، بسترهای شکل‌گیری چنین معضلات غیرقابل قبولی برای سوء استفاده کنندگان به طور کامل خشکانده و ناامن شود.