تاثیر نازپروردهگی بر شخصیت اجتماعی کودکان
سالهای اولیهی زندگی یک کودک، مهمترین دوران زندگی او بهشمار میرود هر تجربە و آموختەی کودک در شکلگیری شخصیت او و طرز برخوردش در اجتماع تاثیر میگذارد.
سارا ارومیه
بهداشت روانی کودکان به شیوهی تعامل والدین با آنها بستگی دارد در واقع هر خانواده در ارتباط با تربیت فرزندان خویش شیوهی خاص خود را دارد و این تعاملات و رفتارهای اعضای خانواده در برساخت شخصیت کودکان نقش دارد.
مرحلهی کودکی هر فرد حساسترین و مهمترین بخش شکلگیری شخصیت، خصوصیات فردی و رفتار اجتماعیاش میباشد که همەی آنها از آموزشها و محیط تاثیر میگیرد و سبب تکامل روانی و جسمی و همچنین رشد کودک میگردد.
اگر والدین و سرپرستان کودک به هر دلیلی نتوانند کودکانی با شیوەی درست را تربیت کنند طبعا این کودکان هم در سنین پایین و هم در بزرگسالی دچار اختلال شخصیتی خواهند شد، در صورت عدم دریافت محبت کافی بهعلت عقدەهای درونی، کودکان منزوی و تهی از خودباوری خواهند بود و بالعکس اگر این محبت بیش از حد باشد در کودکی ناز پرورده و به اصطلاح عامیانه لوس و در بزرگسالی بیمسئولیت و پرخاشگر میشوند.
کودکان ناز پروده (لوس) به چه کودکانی گفته میشود
رشد اجتماعی کودکان یکی از حیطههای رشدی است که دقیقاً به ما نشان میدهد آیا فرزند مطابق با سن خود رفتار میکند یا نه و اگر مطابق با سن خود رفتار نکند یعنی شخصیت او به درستی شکل نگرفته است.
یکی از سبکهای غلط رفتاری کودکان، ناتوانی در ایجاد و برقراری رابطهی سالم با همسالانش است یعنی کودکانی وجود دارند که راههای برقراری ارتباط سالم را نمیدانند. این گروه از کودکان بعضاً تحت عنوان ''کودکان لوس'' نامگذاری میشوند. این کودکان خودمحورهستند و تصور میکنند که تمامی خواستههایشان بی قید و شرط باید برآورده شود.
دلایل نازپروردگی یا لوس شدن کودکان
یکی از دلایل لوس شدن کودکان روشهای نادرست تربیتی خانوادەهاست، والدینی که بە صورت افراطی محبت میکنند، معیارهای تربیتی و روشهای یادگیری را در نظر نمیگیرند و صرفاً با محبتهای بی حد و حساب مانع اجتماعی شدن کودکان میشوند. چنین کودکانی معنای صبر و تحمل را در زندگی نمیآموزند و انسانهایی عجول با شخصیتهایی متزلزل بار میآیند.
معمولاً کودکان لوس، والدین تسلیمشونده دارند. آنها در مقابل خواستههای کودک فوراً تسلیم میشوند و هر آنچه او طلب کند، برایش فراهم میکنند.
در خانوادهای که کودک لوس پرورش داده میشود، اثری از روشهای تنبیهی مناسب دیده نمیشود. در این خانواده هیچگونه روش مناسبی برای جلوگیری از این رفتارها و جهتدهی به آنها وجود ندارد. این نوع خانوادهها از لحاظ روانشناسی به خانوادههای ''محبتکنندهی افراطی آزاد گذارنده" معروفاند؛ خانوادههایی که بینهایت توجه، محبت و محافظت در مورد فرزندان خود دارند و در عین حال آنها را برای انجام هرگونه عملی آزاد میگذارند.
اصلاح رفتارهای اینگونهی کودکان
تشویق و تنبیه دو روش متفاوت تربیتی هستند و باید ویژگیهایی داشته باشند تا مؤثر واقع شوند. این دو روش چنانچه به موقع و با اصول درست اعمال شوند، میتوانند از لوس شدن کودکان جلوگیری کنند.
بعضی از والدین پس از مقاومتی کوتاه در مقابل تقاضاهای فرزند، تسلیم میشوند و خواستههای کودک را بههمان شکلی که او میخواهد برآورده میکنند. محبت در حد متعادل، توجه به نیازها و برآوردن آنها در حد معقول و داشتن روشهای مناسب و علمی برای تشویق و تنبیه کودکان از جمله مواردی است که باید در خانواده وجود داشته باشد.
تاثیر شخصیت نازپروردهی کودکان در بزرگسالی بر جامعه
همهی افراد با وجود تمامی ویژگیهایی که دارند در ادامهی تجربیات کودکی خود در جامعه به سر میبرند اکثر کسانی که تجربهی اتفاقات منفی در دوران کودکی را داشتەاند، تاثیر آن اتفاقات را در زندگی خود میبینند و بسیاری از همین تجربیات منفی تا بزرگسالی ادامه داشته و فرد را دچار تنشهای شخصیتی فراوانی میکند چرا که تجربیات دوران کودکی بر روابط اجتماعی، انتخاب دوست و همسر و همچنین آموزش و پرورش وی تاثیرگذار میباشد.
تصور جامعەای که انبوهی از بزرگسالان تربیت نشده را در خود جای میدهد واقعا دلهرەآور است، جامعەای که باید درمسیر رشد و شکوفایی قرار بگیرد با داشتن شخصیتهای متزلزل رو به انحطاط کشیده شده و به گونەای آن را فلج خواهد کرد.
جامعەی سالم نیاز به فرزندان سالم دارد تا بتواند در مسیر درست قرار گرفته و بستری باشد برای رشد اخلاق و ارزشهای اجتماعی و شکل درست زندگی کومینال.