دختر جوان در بدخشان با وجود سرکوب طالبان به آموزش ۳۰ دختر ادامه میدهد
در یکی از روستاهای ولایت بدخشان، فایضه سلطان با وجود فشار طالبان، کلاسهای مخفی علوم و زبان انگلیسی برای دختران راهاندازی کرده است. خانواده و دختران روستا از او حمایت میکنند.

بهاران لهیب
بدخشان- در یکی از قریههای ولایت بدخشان وارد خانهای گلی شدیم؛ خانوادهای سرشار از امید در آن زندگی میکردند. مادر خانواده با لبخند ما را استقبال کرد. فرشهای خانه بسیار کهنه بود و جاهایی از آن در کنار لباسهایشان پینه شده بود، اما چنان تمیز بود که کهنگی آن به چشم نمیآمد. هنوز تازه نشسته بودیم که دختر نوجوانی با لبخند وارد اتاق شد و چند کاسه ماست برای ما آورد. در کنارش، خواهر کوچکترش چای به دست داشت.
هرچند فقر در این خانواده از دور پیداست، اما مانند بسیاری از زنان افغانستان نه در برابر فقر و نه در برابر سرکوب طالبان و جامعه مردسالار سر تسلیم فرود نیاورده بودند. این خانواده سه دختر داشت و پسری نداشتند و با پدر و مادر خود زندگی میکردند.
پدر خانواده معلم مکتب قریه بود. وقتی از وضعیت حاکم پرسیدیم، با تلخی گفت: «طالبان دشمن اصلیشان زنان و بعد از آن تحصیل است. ما مردان هم روزگار خوبی نداریم. هر روز در کنار تدریس، ریش ما را اندازه میگیرند که مبادا کوتاه باشد؛ اگر کوتاه باشد، ما را لتوکوب میکنند. هیچ شاگرد پسر و معلمی اجازه ندارد با لباس رسمی وارد مکتب شود؛ همه باید در کنار پیراهن و تنبان، کلاه و دستار هم داشته باشند. بارها پسران نوجوان که سرپیچی کردهاند، لتوکوب شدند. تعداد مضامین دینی بیشتر شده و زنان حق تدریس به پسران را ندارند. حالا مکاتب پسران هم به مدارس دینی طالبی تبدیل شده است.»
فایضه سلطان، دختر خانواده، در ادامه سخنان پدرش گفت: «هر بار که حرفهای پدرم را درباره برخورد سرکوبگرانه طالبان با معلمان و شاگردان پسر میشنوم، خوشحال میشوم که مکاتب دخترانه بسته است. چون میدانم درجه تهدید و سرکوب ما دختران چند برابر میشد.»
او افزود: «وقتی طالبان قدرت را گرفتند، من صنف یازده بودم. نه خودم و نه خانوادهام علاقهای به رفتن من و خواهرانم به مدارس دینی ندارند. روایتهای دردناکی از آن مدارس شنیدهایم که باعث ترسم میشود.»
وقتی پرسیدیم حالا چه میکند، فایضه با لبخند پاسخ داد: «از دو سال به اینسو حدود ۳۰ دختر را مضامین علوم و زبان انگلیسی تدریس میکنم. هر روز دو تا سه ساعت برای آنان وقت میگذارم و بعد برای تدریس فردا آماده میشوم. از زمانی که تدریس را آغاز کردم، امید در وجود من و ۳۰ دختر دیگر زنده شده است و دیگر ترسی ندارم.»
او اضافه کرد: «چند بار افراد امر به معروف و ملا مسجد که از طالبان است، به دیدن صنف ما آمدند و حرفشان این چرا علوم را تدریس میشود. آنان این این مضامین را ضد دین اسلام خواندند. اما ما دختران بارها گفتیم که این مدرسه دینی است. هیچ سندی هم از خود نشان ندادیم که شک کنند. صنف ما شامل مضامین علوم و زبان میشود.»
فایضه در پایان گفت: «خوشبخت هستم که حمایت خانوادهام و حمایت تمام دختران قریه و خانوادههایشان با خود دارم. به همین دلیل ترسی ندارم. خوشحالم که در این جریان خودم هم باسوادتر شدم و توانستم زنان دیگر را حمایت کنم.»