رقص و پایکوبی(هەڵپەرکێ) از کوبانی، سقز تا تهران، یک خیزش برای شکفتن انقلاب گلها
نسرين روژ
آغاز این گونە بود، فریاد برای دموکراتیکترین نوع انتقام از ریختە شدن خون یک زن کورد اینبار در تهران کە مرکز اقتدارخواهی و نرینگی رژیم ولایت فقیه است.
این فریاد با پیشاهنگی زنان در خیابانها مطالباتاش با ٣ کلمە بلندشد. زن زندگی آزادی. سیستم خسروانی شان با شنیدن این سه کلمە بە لرزە درآمد. باری دیگر تاریخ ساختە و دروغین کە خود آن را سر هم کردە بودند بە آنها می گفت کە این راه آخرش بە کجا میرسد و دیگر راه برگردی نیست. راه فرار هم مدت هاست باطل گشتە است. زلزلەای برپا شدە و لرزشهایش را با مقیاس ریشتر نمیششود شمرد. خشایار دیهمی (مترجم، استاد دانشگاه و روزنامهنگار سرشناس) در جایی گفته که: «چهل سال طول کشید تا این شعار نو و اصیل، که حالا میتوان از ته دل سر داد، پیدا شد: زن، زندگی، آزادی»!
بیرهبر نمودن، بیمیهن نمودن، بیزبان و فرودست باقی گذاشتنِ خلق کورد هنوز مبنای اصلی تداوم مدل دولتـ-ملت دسپوتیک در خاورمیانه است. سیاست هژمونیخواهی و اشغالگری در خاورمیانه با لاینحل گذاشتن مسئلهی کورد عملی میشود و نظام جهانی سرمایهداری این امر را از طریق تداوم منزویسازی رهبر آپو انجام میدهد. با این شیوه میخواهند کوردها و تمام خلقهای خاورمیانه را در محاصرهی جنگ جهانی سوم به ایزوله شدن، اسارت و سکوت عادت دهند. با سیاست منزویسازی رهبر آپو میخواهند جلوی گسترش انقلاب کوردستان و گامهای بزرگ آزادیخواهانه را در منطقه بگیرند.
قبلها زن زندگی آزادی با محوریت «مسئله زن» و «آزادی خلقها» شکل گرفته بود. محدود به حجاب نشد و با اسم رمز ژینا یعنی زندگی آزاد به هم گره خورد. خیزش کنونی برای تحول بزرگ در ساختار نظام موجود است که منشا بسیاری بحرانها و دشمنیها در خاورمیانه شده است. مورد با اهمیت دیگر این است که اگر این خیزش، مرحلەی پایانی بیشمار خیزش در ایران است، چون اگر اینبار این فرصت عظیم از دست خلقهای مبارز و انقلابی برود، زمان زیاد دیگری باید ظلم و ستم نظام ولایت فقیه زن ستیز را تحمل کنند تا خیزشی دیگری شکل بدهند. خیزش کنونی سرنوشت کل ایران و شرق کوردستان را بصورت دمکراتیک تعیین میکند و رفتار، عقلیت، منطق و اندیشه خلقها با انگیزه دمکراتیکبودن پرورش یافته و این بزرگترین تفاوت خیزشهای کنونی با خیزشهای سالهای پیشین است.
جوانهای که تازه از خاک سر برآورده، پاییز را برای شکفتن انتخاب کردە و با توجە بە طبیعت و درونیاتاش عادت بە پژمردن ندارد. این انقلاب سیمایی زنانە دارد. دروناش را انتقامی تاریخی پر کردە و با نیتی استواری کە سر از ریشە مهر مادرانە درآوردە و بە تیشەی ولایت فقیه میزند.
تصمیمی برای گذار از نظام مستبد و بیماری که به توحش و تهاجم را به اوج رسانده. تصمیم نسلی است که چیزی برای از دست دادن ندارد. چیزی برای پنهان کردن ندارد و عیان در خیابان است. گفتن برنامهریزی از خارج انکار توان اندیشیدن. تصمیمی برای گذار از نظام مستبد و بیماری که به توحش و تهاجم را به اوج رسانده. تصمیم نسلی است که چیزی برای از دست دادن ندارد. راه برگشت را بلد نیست.
در قرن بیستم خلقهای ایران و با پیشاهنگی خلقمان در شرق کوردستان یکی از بزرگترین انقلابهای جهانی را شکل دادند اما متاسفانه از سوی ملاها و نظام خودساخته و ضددمکراتیکشان مصادره شد. امروز و در قرن بیستویکم هم همه خلقهای ایران و شرق کوردستان میخواهند این قرن را از آن خود سازند و یک شگفتی دیگر بسازند که البته همانا بازپس گرفتن غیرتمندانه انقلاب مصادره شدهشان کە ۴۳ سال از عمر آن سپری شدە است. یک مرحله پیشرفتهتر از انقلاب است که بر اساس آگاهیهای جهانی از خصوصیت دمکراتیک و علمی و انسانی ارزشمندتر برخوردار است. انقلاب ۱۳۵۷ را همه خلقها با هم متحقق ساختند، انقلاب مدرنتر امروز نیز با هم فکری وهمصدایی همگان انجام میگیرد و این، شرط و رمز پیروزی جامعه بر نظام ولایت فقیه زن ستیز و مردم ستیز است.