زنان دیواندره: ٨ مارس باید تلنگری باشد برای زنان جهان و احقای حقوقشان

زنان دیواندره بە مناسبت ٨ مارس، اظهار کردند: امسال همراه با زنان آزاده و برابری طلب ایران و جهان، ۸ مارس را با شعار «ژن ژیان ئازادی» شروع کردە و این روز باید تلنگری به زنان جهان باشد، چون حضور اجتماعی و قدرتمندی زنان در جوامع مرد سالار پذیرفتنی نیست.

 

آگرین حسینی

دیواندره- هشتم مارس روزی تاریخی ‌که زنان جهان با الهام از آن همصدا می‌شوند تا برای دگرگون‌ ساختن نظام ناعادلانه طبقاتی و فرهنگ  مرد‌سالاری،  انواع نابرابری‌ها ازجمله تبعیض جنسیتی را ریشەکن کنند. در ایران نیز نظام  سرمایه‌داری و مردسالار جمهوری اسلامی ، با به ‌رسمیت نشناختن این روز تاریخی و حذف آن از تقویم و جایگزینی آن با روزی دیگر، ضمن سرکوب نهادهای مدنی زنان، گرامیداشت این روز جهانی را ممنوع کرده و  فعالان زن را با سرکوب، تهدید،  زندان و خشونت مواجهە می‌کند، اما علی‌رغم همەی این سرکوب‌ها هستند زنانی کە نە تنها در ٨ مارس،  بلکە در تمامی روزهای سال علیە فرهنگ مردسالار مبارزە می‌کنند. در همین زمینە گفت‌وگویی داشتیم با چند تن از زنان دیواندره.

 

«زنان با موانع، محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های زیادی دست‌وپنجه نرم کنند»

ژیلا.ح،  شاعر و نویسنده دیواندره‌ای در ابتدای سخنان خود، ٨ مارس را بە زنان ایران و سراسر جهان و تمامی کسانی که در راه آزادی زنان و دستیابی آنان به حقوق انسانی‌شان مبارزه می‌کنند، تبریک گفتە و اظهار کرد: امروزه زنان با تلاش زیاد توانسته‌اند راه خود را جدا کرده ودر جهت تحقق حقوق خود بجنگند، زنان برای اینکه بتوانند بنویسند، باید با موانع و محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های زیادی دست‌وپنجه نرم کنند. وی به سخنی ازویرجینیا وولف در کتاب  «اتاقی از آن خود» اشارە می‌كند کە گفتە است: «نوشتن اثری نبوغ‌آمیز تقریباً همیشه کاری بسیار صعب و دشوار است، دنیا به زن همچون مردان نمی‌گفت اگر می‌خواهی بنویسی، برای من فرقی نمی‌کند. بلکه با قهقهه می‌پرسید: می‌خواهی بنویسی؟ نوشته تو به چه دردی می‌خورد!»

ژیلا در ادامە دربارە تبعیض علیه زنان نویسنده می‌گوید: در جهانی که اساساً زن‌ها به حساب نمی‌آمدند و به عنوان جنس دوم در حاشیه بودند و حتی از بدیهی‌ترین حقوق انسانی‌شان همچون تحصیل، انتخاب همسر، ارث و رأی برخوردار نبودند، نوشتن امری نامتعارف به حساب می‌آمد، و اگر زنی می‌توانست بر همه مشکلات غلبه کند و پا را فراتر از نقش کلیشه‌ای و تعریف ‌شده برای زنان بگذارد و به هر طریقی موفق شود بنویسد، با این معضل بزرگ مواجه می‌گشت که چطور نوشته‌هایش را به نام خود منتشر کند.

وی افزود: باورش سخت است، اما تا سال‌های طولانی نوشته‌های زنان فقط به دلیل اینکه یک زن آن‌ها را نوشته بود، از سوی ناشران چاپ نمی‌شد. ویرجینیا وولف در همان کتاب مذکور می‌گوید کە «هیچ توجه کرده‌اید در طول سال چند کتاب درباره زنان نوشته می‌شود؟ هیچ توجه کرده‌اید چند تا از این کتاب‌ها را مردان نوشته‌اند؟ از این خبردارید که احتمالاً، شما زن‌ها قابل‌ بحث‌ترین موجودات عالم هستید؟ من به‌عنوان یک زن، کشوری ندارم. به‌عنوان یک زن، کشور من کل جهان است. طی تمام این قرن‌ها، زن‌ها نقش شیشه‌ای جادویی را ایفا کرده‌اند که تصویر مردان را دو برابر اندازه طبیعی نشان می‌دهد.هر چیزی ممکن است رخ دهد، وقتی زنانگی دیگر یک حرفه محافظت ‌شده نیست.اگر دوست دارید در کتابخانه‌هایتان را قفل کنید، اما هیچ دروازه، قفل و بندی نیست که با آن بتوانید آزادی ذهن من را به بند بکشید.»

 

«روز جهانی زن روزی برای شنیدن همه رنج‌هایی است که زنان در جهان با آن مواجه هستند»

گلاویژ.ر یکی دیگر از شهروندان دیواندرە،  درباره ٨ مارس گفت: روز جهانی زن روزی برای شنیدن همه رنج‌هایی است که زنان در جهان با آن مواجه هستند، از نابرابری‌های شغلی تا جنسی، نادیده گرفته شدن در اجتماع تا جنگیدن برای دست‌یافتن به بدیهی‌ترین حقوق انسانی.  سهم ما زنان خانه‌دار که به ناچار مجبوریم امورات خانە را بە دوش بکشیم، در این روز کجاست و چقدر در روایت‌های این روز بزرگ و مهم جای دارند؟ همه زنان خانه‌دار کم ‌وبیش با مشکل کارهای یکنواخت روزانه در خانه روبه‌رو هستند. کارهایی مانند نظافت، آشپزی، خرید، رسیدگی به امور بچه‌ها و مهمان‌داری. نکته مهم اینجاست که در جوامع مردسالار نظیر جامعه ایران نوع فعالیت، میزان انرژی و ارزش اقتصادی کار زنان در خانه روشن نیست. در این روز چقدر صدای زنان خانه‌دار که با انواع خشونت‌ها از جانب همسر، فرزند و جامعه روبرو هستند، انعکاس یافتە است؟

گلاویژ دربارە سیاست‌های حکومت علیە زنان می‌گوید:حکومت ‌ایران آشکارا و به شدت مانع از پیشرفت و اعتماد به نفس زنان بوده و از راه قوانین زنان را مورد خشونت قرار می‌دهد، و این هم بیشتر زنان را به این باور می‌رساند که حقوقی ندارند و با تبعیض روبرو هستند.

 

«حضور اجتماعی و قدرت‌مندی زنان در جوامع مرد سالار پذیرفتنی نیست»

روناک.ا، معلم بە نوبەی خود می‌گوید: حضور اجتماعی و قدرتمندی زنان در جوامع مرد سالار پذیرفتنی نیست. نظام مردسالار با استفاده از ابزارهایی با عنوان دین ،سنت ، آبرو و جنس دوم زنان را سرکوب کرده و مانع رشد آن‌ها شده است .دینی که برای مرد انعطاف‌پذیر و سیال است و اما برای زن سخت‌گیر و راکد. سنت‌ها  با قراردادن زن به حیث ناموس و آبروی مرد، قواعد اخلاقی و رفتاری را به گردن زن نهاده است. زن هم مسئول آبروی خود است و هم مسئول آبروی مرد. زنی که خلاف یکی از معیار‌های رایج عمل کرده و سنت‌شکنی کند، آن زن هرزه است و عمل او بی‌آبرویی و نابخشودنی محسوب می‌شود. ممکن است حتی گاهی عصیان او به بهانەی زندگی‌اش تمام شود. این سنت‌ها به قدری عمیق کار کرده که زن بودن به طور خودکار تداعی‌کننده‌ی ضعف، سکوت، کم‌خردی، مایه‌ی ننگ و شر بودن، می‌باشد.

روناک در ادامه می گوید: در ایران به علت عقلیت مردسالاری و سنتی بودن جامعه، قانون بر اساس مذهب و دین بنیان‌گزاری شده و آشکارا در قوانین حقوق زن نقض و زن به عنوان شهروند درجه دوم محسوب می‌شود و حضور زنان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و.. ننگ و شرم محسوب و به شدت از آن ممانعت بعمل می‌آورند. حتی در فعالیت‌های مدنی محروم و حق ندارند خواستار تحقق حقوق خود باشند. ولی علی‌رغم همه‌ی خشونت‌هایی که در ایران هم از سوی حکومت و هم از سوی جامعه نسبت به زنان وجود دارد هنوز موفق نشده‌اند صدای اعتراض زنان را سرکوب کنند.

 

«نافرمانی مدنی زنانو نمادی از تغییرات شگرف و محسوس جامعه ایران طی یک سال اخیر است»

سمیرا.ج یکی از زنان آزادیخواه در پیامی به مناسبت ٨ مارس گفت: امسال همراه با زنان آزاده و برابری طلب ایران و جهان ۸ مارس، روز جهانی زن را با شعار «ژن ژیان ئازادی» شروع می‌کنیم، این روز باید تلنگری به زنان جهان باشد که نباید حقوقشان را به سادگی از دست بدهند. خواه برای احقاق حق خود چه در خانواده باشد و چه در جامعه، چرا که همان حقوق، ولو اینکه در زمان از دست رفتن کوچک به نظر برسند، باید بازپس گرفت .

سمیرا در ادمە گفت:  تغییر جامعه ایران در یک سال اخیر آنقدر چشمگیر است که آن را حتی نمی‌توان با یک سال و نیم پیش مقایسه کرد. مردم به‌طور عجیبی با یکدیگر احساس همدلی بیشتری دارند و از هم حمایت می‌کنند، انگار می‌دانند در جبهه‌ای مشترک با دست خالی روبه‌روی دشمن مشترک ایستاده‌اند. زنان بعد از جنبش ژن ژیان ئازادی آگاهتر شدە‌اند، نمونە آن عدم مشارکت و بایکوت  انتخابات نمایشی مجلس ایران بود .بارها با زنانی روبرو شده‌ام که در مقایسه با یک سال پیش، نسبت به حقوقشان آگاه‌تر شده‌اند و حالا دیگر حاضر نیستند به خیلی از قواعد مرسوم در جامعه زن‌ستیز از جمله کار بیشتر با حقوق کمتر تن بدهند. نافرمانی مدنی زنان و کنار گذاشتن پوشش اجباری هرچند حکومت را بسیار دستپاچه و خشمگین کرده است، تنها نمادی از تغییرات شگرف و محسوس جامعه ایران طی یک سال اخیر است.