زنان ایرانی انقلاب خود را به راه انداختند، زنان عرب چطور؟
بسیاری از زنان در حمایت از انقلاب «زن زندگی آزادی» و همچنین در حمایت از زنان و مردان جوان که در برابر افکار متحجرانهی رژیم جمهوری اسلامی که قوانین آن جوابگوی زمان حال نیست، تسلیم نشده جلوی دوربینها موهای خود را کوتاه میکنند.

نویسندە: منی فیاض
حقوق و دستاوردهای زنان ایرانی پس از انقلاب اسلامی و پس از اجرای مفهوم ولایت فقیه توسط خمینی به شدت کاهش یافته است. اگرچه انقلاب اسلامی با شعارهای برابری در حق زنان و دادن حقوقی فراتر از آنچه در زمان حکومت پهلوی برای آنها به دست آمده بود آغاز شد.
اما از همان اوایل انقلاب به زن ایرانی که از انقلاب اسلامی حمایت کرد و در موفقیت و پیروزی آن سهیم بود، خیانت شد. آزادیها و حقوق او به مرور زمان محدود شد و از مشارکت سیاسی که در دوران حکومت پهلوی برخوردار بود کنار گذاشته شد.
و بعد از اینکه با زنان در دوران حاکمیت اصلاحطلبان در زمینهی آزادیهای مربوط به حجاب تا حدودی با ملایمت رفتار شد و در عرصهی عمومی پیشرفت اندکی داشتند، با روی کار آمدن دولت اصولگرا و تندرو رئیسی که متهم به صدور حکم اعدام برای هزاران زندانی سیاسی در دهی شصت است، محدودیتهای زنان در جامعه به حداکثر رسید.
سیاست او که باعث کشته شدن ژینا امینی توسط پلیس اخلاق شد، خشم زنان ایرانی را برانگیخت و انقلاب «زن زندگی آزادی» آغاز شد. به زودی شعار «زن زندگی آزادی» که آنها مطرح کردند، کرهی زمین را پیمود و در اکثر پایتختها و شهرهای جهان طنینانداز شد.
کاریکاتور زنانی که حجاب را برمیداشتند و سلطهی روحانیت را رد میکردند، به منبع الهام برای آثار هنری مختلف تبدیل شد. بسیاری از زنان در حمایت از انقلاب «زن زندگی آزادی» و همچنین در حمایت از زنان و مردان جوان که در برابر افکار متحجرانهی رژیم جمهوری اسلامی که قوانین آن جوابگوی زمان حال نیست، تسلیم نشده جلوی دوربینها موهای خود را کوتاه میکنند.
ژینا امینی به نمادی جهانی برای حق زندگی و آزادی زنان تبدیل شده است. همانند شعار دههی شصت، «عشق و صلح» که «پارادایم» جوانانی را تشکیل میداد که خشونت و جنگ را در آن زمان رد میکردند، انقلاب زنان ایران دوران انقلابی جدیدی را آغاز کرد که آزادی و حقوق زنان را به عنوان کانونی برای انقلابهای آتی تثبیت خواهد کرد... این دوران، دوران زنان و آزادیها است، این همان چیزی بود که احمد بیضون را بر آن داشت تا شعار «زن زندگی آزادی» را تثلیثی به سبک تثلیث انقلاب فرانسه «برادری برابری آزادی» بنامد.
این موضوع، موضع زنان لبنانی را به یاد میآورد که شجاعانه تظاهرات انقلاب ١٧ اکتبر را برای محافظت از جوانانی که هدف خشونت قرار گرفته بودند، رهبری کردند. و در حالی که انقلاب لبنان درهم تنیدگی امور و اوضاع را در سرزمین سروها (درخت سرو نماد کشور لبنان) فرو نشاند، قتل ژینا امینی به دست پلیس اخلاق در ایران به دلیلی تبدیل شد که انقلابی عظیم را شعلهور ساخت که به نظر نمیرسد متوقف شود.
چرا که مسئله فقط بحث حجاب نیست، بلکه مسئله مردمی است که توسط یک رژیم فاشیستی و نیروی پلیس ظلم و ستم اشغال شده است که دین را سپر خود قرار میدهد، بنابراین مدعی تقدس از خداوند برای راهنمایی خود و نمایندگی از آن است. رژيم اوليهترين حقوق ايرانيان را ربوده و با شعار صدور انقلاب چيزی جز بدبختی براي مردمش و مردم منطقهای كه به آن حمله كرده مانند سوریه، یمن و عراق عرضه نکرده است.
و در حالی که حتی دختران جوان دانشآموز توانستند صدای خود را در تظاهرات و اعتراضات گسترده بلند کنند، هر چند همراه با برادرانشان تهدید به اعدام میشدند، در برخی از کشورهای عربی زنان (مصر و الجزایر) در معرض موجی از کشتار از سوی مردانی که آنان را رد میکردند قرار گرفتند. همچنین موجی از قتلهای ناموسی و کشتار زنان که برای مدتی در اردن رایج بود، پیش از این اتفاق افتاد. در این بین، لبنان به طور کلی شاهد موجی از کشتار زنان و همسران در میان هرج و مرج و افزایش نرخ جنایت بود. این مورد کشورهایی است که از کوههای مشکلات انباشته رنج میبرند و با فرهنگ غالب خود «فرهنگ خشونت و حقارت زنان» به آنها پاسخ میدهند.
همه به طور کلی قبول دارند که زنان ایرانی از جایگاهی برجسته در جامعه، شخصیتی قوی و تأثیرگذاری بالا در خانواده برخوردارند. این ممکن است ما را ترغیب کند که ریشههای این وضعیت را بررسی کنیم. در ایران قبل از اسلام دین زرتشتی رواج داشت. تقریباً در میان محققین اتفاق نظر وجود دارد که جایگاه زن در آن دین بالا بوده و از احترام برخوردار بوده است. برخی نیز ادعا میکنند که او گاهی اوقات از برابری برخودار بودهاند. شیخ توفیق حسینی در کتاب دین زرتشتی خود آورده است که در داستان آمده است که همسر پادشاه ایران هنگامی که زرتشت ظهور کرد به دیدار او رفت و او را در نشر پیام خود در ایران یاری کرد. دلیل احترام و منزلت او به دین زرتشت همین بود.
شاید زنان در آن دوران همیشه از آن جایگاه برخوردار نبودند، اما قابل توجه است که وضعیت زنان نیز در میان کوردهایی که پیش از اسلام به دین زرتشتی گرویدهاند، از وضعیت کلی کشورهای عربی بهتر است. و زنان کورد در رأس احزاب قرار میگیرند و میجنگند، نباید نقش مبارزان زن کورد را در نبرد با داعش که جهان را تحت تأثیر قرار داد، فراموش کنیم. کاری که زنان کورد را در معرض ترور قرار میدهد، همان طور که برای (ناگهان آکارسل) و دو همراه زنش اتفاق افتاد. اتفاقاً یکی از فعالان کورد ساکن لبنان به من گفت که اولین کسی که شعار «زن زندگی آزادی» را در اوایل دههی هفتاد مطرح کرده است، رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان بود.
زمانی که در سال ١٩٩٩ از معابد اندونزی دیدن کردم، آنچه در خاور دور بیشتر مرا تحت تأثیر قرار داد، مجسمههای پادشاه و ملکهی سنتی بود که همیشه در کنار هم و از نظر قد و قامت برابر قرار داشتند، این چیزی است که در کشورهای عربی قابل تصور نیست. و همهی ما میدانیم که زنان در هند، پاکستان و سریلانکا در دهههای اخیر مناصب رهبری را به عهده گرفتهاند. در حالی که در تاریخ ما فقط نمونه شجره در را داریم که مدت هشتاد روز حکومت کرد و سپس حکم را به همسرش سپرد.
به خوبی شناخته شده است که زنان عرب در همهی انقلاب ها شرکت میکنند، اما بیشتر اوقات به عنوان دستیار پشتیبان یا ثانویه خدمت میکنند که خدمات آنها به سرعت حذف میشود. این اتفاق در مورد زنان فلسطینی و قبل از آن نیز در زنان الجزایری رخ داد. در جریان انقلاب ٢۵ ژانویه در مصر، از سلاح خشونت و آزار جنسی برای سرکوب آن استفاده شد. خبرگزاری الحره نیز اخیراً تحقیقی را با عنوان: به دلیل «شرف و ناموس»... بیش از نیمی از زنان لبنانی تجاوز جنسی را گزارش نمی کنند را منتشر کرد.
به یاد دارم که هرگاه به جایگاه زنان در جهان عرب و اسلام اشاره میکردیم، به ما پاسخ میدادند که اسلام نسبت به زنان عادل است، پس کودک کشی دختران را حرام کرده و ارث آنها را مجاز دانسته است! اما سؤال اینجاست که آیا واقعاً الان این عنوان پیشرفت است؟ ارث دادن به آنها (فقط نصف) و جلوگیری از کشتن آنها؟ یا همانطور که ادعا میکنند با آنها مانند یک جواهر رفتار کنید؟ به زن در جوامع ما «حرم» میگویند که «حرام فلانی» است. و حرم به معنای پیشگیری و نهی است که مستلزم کتمان و محدودیت آن است.
یادم میآید یک بار در حین سخنرانی در مورد روابط بین دو جنسیت، مرد جوانی که با بحث منطقی خیانت کرده بود، بر سر من فریاد زد: به هر حال زنان از نظر عقل ناقص هستند. من نمیدانم انتساب این قول به امام علی چقدر صحت دارد. اما این گفته و عمل رایج در فرهنگ ما علیه زنان است.
دختری در آن سمپوزیوم به تصور مرد جوان مبنی بر ناقص بودن عقل زنان خندید و قوانین وراثت بیولوژیکی را به او یادآوری کرد که میگوید فرزند ژنهای خود را از هر دو والدین به طور مساوی از هر یک از آنها میگیرد. پس اگر این نظریهی ژن صحیح باشد و با تشریع دینی ما منافاتی نداشته باشد!! بچهی خردسال نیمی از مغز پدرش را گرفته و یک چهارم مغز را از مادرش، پس میشود سه چهارم مغز!
من معتقدم چنین جوامعی باید واقعیت ستم بر زنان را بپذیرند، با این فرهنگ به طور جدی مقابله کنند و با توجه به آنچه برخی مراجع مذهبی «مترقی» معتقدند «مشکل زنان وارداتی برای فساد ملت است و در وهلهی اول وجود ندارد، باب اصلاح دینی را باز کنند».
آنچه باید توجه داشت این است که جوامع ما در آخرین مرحله در برابر دو جریان متضاد در رابطه با زنان و اسلام سیاسی تسلیم شدهاند. در حالی که برخی از جوامع عربی مانند مصر، سودان، اردن و سوریه، به سمت افراطگرایی و تعصب اسلامی پیش میرفتند و متهم به داعش و صدور وهابیت شدند، عربستان سعودی تحول و گشایش بیسابقهای را تجربه کرد. عربستان سعودی دریافته است که پیشرفت در منطقه تنها با مقابله با بنیادگرایی و آزادسازی نیروی زنان و مردان جوان و اعطای آزادیهای لازم برای آن به دست میآید.
و در زمانی که عربستان اقتدار مطوعین را متوقف میکند و به مردان و زنان جوان خود اجازه میدهد تا کریسمس و سال نو را با آواز و رقص جشن بگیرند، ایران نسبت به مردم خود سختگیر است و مردان و زنان جوانی را که به طور مسالمتآمیز به سیاستهای رژیم، سرکوب، ظلم و ستم و سلب حقوق خود اعتراض میکنند، زندانی و اعدام میکنند. جهان در واکنشهای مناسب و ضروری خود برای حمایت از مردم ایران عقب مانده است.
منبع: الحرة