ورود سیلاب به چادرهای زلزله زدگان در شهر سمسور

مدینه مامداوغلو
سمسور – ساکنان شهر سمسور باکور کوردستان که چادرهایشان به دلیل بارندگی شدید دچار آبگرفتگی شده، چند روزی است که نخوابیدهاند و روزها شن و ماسه را به چادرهای خود حمل می کنند تا باران شب به چادرهایشان آسیب نرساند. آنها گفتند که زنان برای جلوگیری از ورود آب به چادرها، زیر چادرها آجر میریزند و دور چادرها نیز ماسه میریزند. آنها با اشاره به این که هیچ مسئولی از شهرداری یا «AFAD » را ندیدهاند، گفتند «آنها در زمان زلزله و سیل در کنار ما نبودند.»
«شب نمیتوانیم بخوابیم»
تومی گل یکی از زنانی که پس از آسیب دیدن خانهشان بر اثر زلزله در چادرها ماندگار شد، میگوید که خود و فرزندانشان قربانی باران شدهاند و با اشاره به اینکه به دلیل آبگرفتگی چادرشان در غروب اصلاً نمیتوانستند بخوابند، گفت: «بعد از اینکه سیل به چادرها رسید، رختخوابمان را بیرون گذاشتیم تا خشک شود و بخاری را روشن کردیم. اما نتیجهای نداد، چه کار کنیم، این وضعیت اسفباری است که انسان از هستی به نیستی میرود. در چنین شرایطی انسان به انواع بیماریها مبتلا میشود. وقتی همه چیز را از دست میدهی اتفاق میافتد.»
وی با اشاره به اینکه پس از زلزلهی ویرانگر ۶ فوریه(١٧ بهمنماه)، سه خانواده در یک چادر با هم زندگی میکنند، گفت: برخی از اعضای خانواده به دلیل مجبور شدند به شهرهای مختلف بروند زیرا ما نمیتوانستیم با همدیگر وفق شویم. این وضعیت ناشی از سیل با زلزله تفاوتی نداشت و ما را نیز تحت تأثیر قرار داد، اما خوشبختانه تعداد کمی جان خود را از دست دادند.
«چادری که نصب کردم را آب گرفته بود»
شهریبان آیدین با بیان اینکه چادری که برپا کرده بودند زیر آب فرو رفته و ناامیدی آنها دو چندان شده است و دیگر جایی برای کمک به آنها نمانده است و علیرغم این وضعیت، دولت چادری به آنها نداده است، خاطرنشان میکند که آنها ٢٠ روز در ماشین خوابیدهاند، گفت که «امشب اصلاً نتوانستیم بخوابیم، تا صبح باران بارید. چادر جلوی چشممان میافتد، خانهمان خراب شده و خودمان را در چادرها میبینیم، پس از باران و سیل حتی در چادرها هم شرایط ما اسفبار است. فکر میکنم وقت آن رسیده است که به مردم کمک کنند، ما این چادر را با وسایل خودمان درست کردیم، این چادر دولتی نیست، حتی یک بار هم دستش را به سمت ما دراز نکرده است، من ٢١ روز را در ماشین و کوچه و خیابان با بچههای کوچکم گذراندهام، جایی نیست که برای کمک نرفته باشم، اما بیفایده بود.»
«آنها در زلزله و سیل نیز تنها ماندند»
سویم کاس با اشاره به اینکه آنها در سیل نیز مانند زلزله تنها ماندند، گفت: چیزی که ما از آن رنج میبریم وضعیتی است که به وضوح قابل مشاهده است و گفت من معتقدم که دولت باید از این به بعد این وضعیت را ببیند و برای رفع بیعدالتی که مردم در آن زندگی میکنند، گام بردارد. همهی بچهها مریض هستند، لباس، کفش و چیز دیگری نداریم، ما هر چه داشتیم را هم در این باران از دست دادیم، در حال حاضر همه در شرایط بسیار سختی هستند. تنها ماندیم و در زلزله و سیل هیچ حمایت و پشتیبانی نداشتیم، چیزی است که به هیچ وجه نمیتوان آن را کتمان کرد، حتی چادر هم به ما ندادند که در آن پناه بگیریم.
سویم کاس گفت: ما زیر آب بودیم. وضعیت ما ناگوار است. کاری از دست ما بر نمیآید. داوطلبان از ما مراقبت میکنند. ما اینجا هیچ مسئول شهرداری یا AFAD را ندیدیم. باید راهحلی برای این موضوع بیاندیشند. ما نمیتوانیم به این شکل و در این شرایط ادامه دهیم. تا کی میخواهیم اینطور مدیریت کنیم؟