«طوفان بزرگ تغییرات بنیادین در ایران در راه است»
اتحادیهی آزاد کارگران ایران به مناسبت فرا رسیدن سالگرد قتل حکومتی ژینا امینی با انتشار بیانیهای اعلام کرد که طوفان بزرگ تغییرات بنیادین در ایران به رغم فریب و رذالت و سرکوبگری جمهوری اسلامی در راه است.
مرکز خبر- روز دوشنبه ٢٠ شهریورماه، اتحادیهی آزاد کارگران ایران به مناسبت فرا رسیدن سالگرد قتل حکومتی ژینا امینی بیانیهای صادر کرده و با اشاره به گسترش سرکوب و تهدید و بازداشت شهروندان معترض، زنان و جوانان، زندانیان سیاسی و خانوادههای جانباختگان قیام «زن زندگی آزادی» در روزهای نزدیک به سالروز آغاز این قیام، آن را نمایش استیصال و درماندگی حکومت مستبد و قرون وسطایی جمهوری اسلامی در برابر مردم به پا خاسته و مدرن و آزادیخواه عنوان کرد و گفت: طوفان بزرگ تغییرات بنیادین در کشور به رغم هر درجه از فریب و رذالت و سرکوبگری حکومت در راه است.
متن کامل بیانیهی اتحادیهی آزاد کارگران ایران به شرح زیر است:
قتل جنایتکارانه مهسا امینی در روز ۲۵ شهریورماه سال گذشته و در پی آن، آغاز اعتراضات زیرورو کنندهی مردمی، چونان انقلابی بزرگ یک نقطهی عطف تاریخی در مبارزات مردم ایران برای آزادی و برابری و رهایی از ستم و استبداد بود.
خیزشی که با قتل ژینا جای جای کشور را فراگرفت، در عین حال که به طور برگشتناپذیری موقعیت حکومت را در برابر اعتراضات مردمی و نیروهای اجتماعیِ خواهان تغییرات بنیادین بشدت تضعیف کرد، سرفصل نوینی را نیز در مبارزات آزادیخواهانه و برابریطلبانهی مردم ایران گشود و سیمای آیندهی یک جامعهی مدرن و مرفه و آزاد را، آنطور که مردم ایران میخواهند و شایستهی آن هستند در مقابل چشم جهانیان به نمایش گذاشت.
این خیزش یک واقعهی مهم و سپری شده در سیر تحولات سیاسی کشور نیست، بلکه خیزشی رو به سوی انقلابی بزرگ است که در فراز و فرودهایش و به رغم سرکوب بی وقفهی حکومت، به پیشروی خود ادامه داده و علاوه بر به استیصال کشاندن حکومت در بازگرداندن جامعه به شرایط قبل از شهریور پارسال، با ایجاد تکانهایی شدید در کل صحنهی تحولات سیاسی کشور، زمینههای مادی لازم را برای شکلدهی به آلترناتیوی از پایین و متناظر با خواستهای آزادیخواهانه و برابریطلبانهی زنان، جوانان، کارگران و عموم مردم ستمدیده ایران رشد داد.
قیام «زن زندگی آزادی» در عین حال که خود بر متن جنبشهای بزرگ و مدرن اجتماعی و پیشاپیش همهی آنها جنبش زنان سر بر آورد تأثیری عمیق بر رشد آگاهی و پیشروی سیاسی همهی اين جنبشها گذاشت و جنبشهای اجتماعی پیشرو، جنبش کارگری، معلمان، بازنشستگان، زنان و دانشجویان و جوانان و…، را یک گام بزرگ در جهت تاثیرگذاری بر معادلات سیاسی کشور به پیش راند و تا به همینجا سد محکمی را در برابر انواع سناریوها برای شکلدهی به قدرت سیاسی از بالای سر مردم ایران ایجاد کرد.
و اما در این سو و تا آنجا که به حکومت برمیگردد، این حکومت دیگر قادر به ادارهی هیچ وجهی از زندگی اقتصادی سیاسی و اجتماعی فرهنگی یک جامعهی نود میلیون نفری نیست. این حکومت علاوه بر خوی آزادیستیزی و استبداد و زن ستیزی افراطی، یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان را به چنان زمین سوختهای تبدیل کرده است که فقر و فلاکت، افسردگی و خودکشی و نومیدی، کار کودکان، زبالهگردی، گرسنگی و سوءتغذیه در ابعادی دهها میلیون نفری، جرم و جنایت و هزار و یک ناهنجاری اجتماعی ناشی از ناامنی مفرط اقتصادی به سیمای اصلی آن تبدیل شده است.
اقتصاد کشور در گرداب مهلکی از بحرانهای پایانناپذیر و دائماً تشدید شوندهی اقتصادی عملاً فرو پاشیده و میلیونها جوان بیکار در جستوجوی کورسویی از خوشبختی و بقا با به مخاطره انداختن جان خود آوارهی کشورهای مختلف جهان شدهاند. حقوق میلیونها کارگر و معلم و کارمند و بازنشسته و هر مزدبگیر زحمتکشی چندین برابر زیر خط فقر و سبد هزینهی معیشتی است که خود نهادهای دستساز حکومتی اعلام میکنند. صندوقهای بازنشستگی معلمان، کارگران و اموال مردم در مؤسسات مالی توسط عوامل و مزدوران حکومتی به یغما رفته است. صنایع و کشاورزی و محیط زیست کشور نابود شدهاند و در یک کلام هر آنچه که مربوط به دوام و بقا زندگی اجتماعی یک جامعهی سرشار از ثروت و امکانات خیره کننده است در حال سوختن و نابودی است.
مردم فرمان تغییرات بنیادین را در کشور با قیام «زن زندگی آزادی» صادر کردهاند. آنان حق دارند به خیابانها بیایند و حکومت موجود را نخواهند، اعتراض و نخواستن یک حکومت، بدیهیترین حق مردم است.
دستپاچگی حکومت در گسترش دامنهی سرکوب و دستیازی به جنایتکارانهترین و رذیلانهترین اشکال برخورد با مردم معترض، زنان و جوانان، زندانیان سیاسی و خانوادههای جانباختگان قیام «زن زندگی آزادی» در روزهای نزدیک به سالروز آغاز قیام، چیزی جز نمایش استیصال و درماندگی حکومتی مستبد و قرون وسطایی در برابر مردمی به پا خاسته و مدرن و آزادیخواه نیست.
طوفان بزرگ تغییرات بنیادین در کشور به رغم هر درجه از فریب و رذالت و سرکوبگری حکومت در راه است و در این بین طبقهی کارگر ایران در تدوام جنبش «زن زندگی آزادی» و مصاف تعیینکنندهای که برای پایان دادن به وضعیت ضدانسانی موجود و شکلدهی به آیندهی کشور در جریان است، دوشادوش زنان و جوانان رزمنده و انقلابی، پرچمدار برپایی جامعهای آزاد و برابر و شاد و مرفه خواهد بود.