توانمندسازی زنان آواره‌ی یمنی از طریق آموزش

فروپاشی اقتصاد یمن، جامعه را به شدت آسیب‌پذیرتر کرده است و این فشارها به جایی رسیده‌ است که در حال حاضر بیش از ۸۰ درصد یمنی‌ها زیر خط فقر زندگی می‌کنند.

مرکز خبر - «اقلیم»، یکی از ساکنان منطقه‌ی الخوخا است که تا همین اواخر نه می‌توانست بخواند و نه بنویسد. او می‌گوید: «یک روز شیر خریدم، اما چون سواد نداشتم؛ نمی‌دانستم تاریخ مصرف آن تمام شده است و آن را نوشیدم.»

بزرگ‌شدن در یک منطقه‌ی روستایی باعث شد که اقلیم و سایر زنان روستای او، فرصت یادگیری خواندن و نوشتن را از دست بدهند. اقلیم که قبلاً از هایس، الحدیده آواره شده بود، غالباً تنها مسئولیت‌های روزانه‌ی یک زن خانه‌دار را بر عهده داشت و حتی نمی‌توانست مواد تشکیل‌دهنده و تاریخ انقضای روی اقلام غذایی را رمزگشایی کند.

پس از ۹ سال درگیری و جنگ بی‌وقفه، حدود ۴.۵ میلیون شهروند یمنی در داخل و خارج کشور آواره شده‌اند. طبق تخمین‌ها اکنون حدود ۲۱.۶ میلیون نفر در سراسر کشور به کمک‌های بشردوستانه و خدمات حفاظتی نیاز مبرم دارند.

فروپاشی اقتصاد یمن، جامعه را به شدت آسیب‌پذیرتر کرده است و این فشارها به جایی رسیده‌ است که در حال حاضر بیش از ۸۰ درصد یمنی‌ها زیر خط فقر زندگی می‌کنند. این بحران آسیب‌های جدی‌ای به سیستم آموزشی نیز وارد کرده است، به طوری که هزاران مدرسه به قعر پرتگاه‌ها فرو ریخته‌اند، تخریب شده‌اند، آسیب دیده‌اند یا به اهداف غیرآموزشی تغییر کاربری داده‌اند.

یکی از کارکنان سازمان بین‌المللی مهاجرت (IOM) در مرکز اجتماعی الخوخا توضیح می‌دهد: «ما هیچ مدرسه یا معلمی در این روستا نداریم، بنابراین بخش قابل‌توجهی از جمعیتمان بی سواد هستند. بسیاری از زنان اینجا مایل هستند به فرزندان خود خواندن و نوشتن بیاموزند، اما توانایی این کار را ندارند چون خودشان هیچوقت آموزش ندیده‌اند.»

سازمان IOM در پاسخ به این نیاز حیاتی، اخیراً  در پنج سایت آوارگان در نقاط مختلف تعز، کلاس‌های سوادآموزی راه‌اندازی کرده است. تعداد زنان متقاضی این کلاس‌ها افزایش‌ یافته و اکنون به حدود ۱۵۰ نفر رسیده است. سازمان IOM به منظور بهبود تجربه‌ی تحصیل، به آنها کیف مدرسه، دفترچه یادداشت، خودکار و کتاب داده، فضاهایی را مخصوص مطالعه تعبیه کرده است و همچنین معلمان داوطلبی را از سطح جامعه، بسیج کرده و در اختیار آنها قرار داده است.

وقتی معلم داوطلب جدید، سمیرا، برای اولین بار به الخوخا رسید، با تعجب متوجه شد که اکثر از جوانان روستا بی‌سواد هستند. او به سرعت متوجه شد که بسیاری از دختران تا کلاس دوم مدرسه را رها کرده‌اند و فرصت کسب مهارت‌های سوادآموزی را از دست داده‌اند.

به گفته‌ی سمیرا، دختران مناطق روستایی، اغلب در مراحل اولیه‌ی تحصیل به دلیل هنجارهای فرهنگی محافظه‌کارانه از مدارس مختلط کنار گذاشته می‌شوند. با وجود تمامی این چالش‌ها، سمیرا از هیچ تلاشی برای آموزش زنان فروگذار نکرد و فداکاری او سرانجام نتیجه داد.

از زمان پیوستن به کلاس‌های مرکز اجتماعی الخوخا، اقلیم قادر است از تلفن همراه استفاده کند و در خرید خواربار از بازار اعتماد به نفس بیشتری دارد. سمیرا توضیح می‌دهد: «این زنان اکنون می‌توانند برای اولین بار نام خود را بنویسند و حتی به فرزندان و همسران خود الفبا آموزش دهند.»

مرکز اجتماعی IOM در الخوخا در ابتدا به عنوان بستری برای افراد آواره ایجاد شد تا قادر باشند نگرانی‌ها و نیازهای خود را آزادانه بیان کنند. علاوه بر این، برای زنان ساکن در ۱۳ کمپ آوارگان تحت مدیریت IOM در تعز جنوبی، مکانی امن‌ ساخت که در آن به راحتی خود را ابراز کنند.

پروژه‌های مشارکت زنان، دروازه‌ی جدیدی بر مشارکت فعال زنان در فعالیت‌های اردویی باز کرد. IOM با تشویق زنان به حفظ مشارکت با ارائه‌ی پیشنهادات مختلف، تعامل آنها را با مجموعه تقویت می‌کند و اطلاعات به دست آمده را به اشتراک می‌گذارد. در این فرآیند مشارکتی، زنان نه تنها می‌توانند حضور پررنگ‌تری در فعالیت‌های اردویی داشته باشند، بلکه مهارت‌های ارزشمندی نیز کسب می‌کنند که به رشد شخصی آنها کمک خواهد کرد.

وفا که خود آواره شده بود، پس از ورود به الخوخه، به عنوان یکی از اعضای بسیج جامعه‌ی IOM شغل جدیدی پیدا کرد و اکنون به شکایات و سازماندهی فعالیت‌های اجتماعی رسیدگی می‌کند. او و همکارانش به طور فعال با زنان آواره‌ همکاری می‌کنند تا تمام جامعه در فرایند رسیدگی به مسائل مختلف و بررسی راه‌های بهبود شرایط شرکت داشته باشند.

طبق تخمین سازمان ملل سه‌چهارم از ۴.۵ میلیون آواره‌ی یمن را زنان و کودکان تشکیل می‌دهند و حدود ۲۶ درصد از خانواده‌های آواره را زنان سرپرستی می‌کنند.

وفا توضیح می‌دهد: «آوارگان این منطقه در شرایط بسیار وخیمی زندگی می‌کنند و در تلاش برای یافتن راه‌هایی برای کسب درآمد هستند. بسیاری از زنان بدون کسب هیچ‌گونه درآمدی زندگی خود را می‌گذرانند و برخی از  آنها ممکن است با دستمزد تنها ۲.۵ دلار در روز در مزارع کار کنند.»

هر رو ز صبح، همسر نوال که اکنون بیکار شده است، با پسرانش به دنبال کار می‌رود و معمولاً برای کسب درآمد روزانه در مزارع کشاورزی مشغول به کار می‌شوند. بیشتر اوقات، آنها با درآمد کمی که به سختی برای تهیه‌ی یک وعده غذای روزانه کافی است، برمی‌گردند و گاهی اوقات با دست کاملا خالی به خانه می‌روند.

نوال، مادر هفت فرزند، توضیح می‌دهد: «زندگی ما بسیار راحت بود. با نگهداری از شترهایمان درآمد کافی برای امرار معاش داشتیم و همسرانمان منبع درآمد ثابت خود را داشتند. با اینحال، پس از جابجایی، تمام امکانات لازم برای تأمین مخارج زندگی را از دست دادیم».

این مرکز در الخوخا با سازماندهی فعالیت‌های مهارت‌افزایی زنان، از قبیل خیاطی، آرایشگری، خالکوبی حنا و نی‌بافی، فعالانه به ترویج رفاه خانواده‌های آواره رسیدگی می‌کند. در این مرکز، نوال یاد گرفت که سبد، حصیر، کلاه و ظروف نان‌هایی بسازد که اکنون در بازار محلی به فروش می‌رسند. عمدتا یه این دلیل که کاه ماده‌ی اولیه‌ی آماده و در دسترسی است و همچنین تقاضای قابل‌توجهی برای محصولات اینچنینی در بازار به چشم می‌خورد.

نوال با کسب این مهارت، اکنون نقشی اساسی در به اشتراک‌گذاشتن دانش خود با دیگر زنان آواره ایفا می‌کند. این اثر موجی نه تنها حس هماهنگی اجتماعی را در میان آوارگان داخلی تقویت می‌کند، بلکه زنان بیشتری را به ابزارهای کسب درآمد مجهز می‌کند و در نهایت به ساخت آینده‌ای روشن‌تر هم برای خانواده‌ها و هم در سطح جوامع گسترده‌تر کمک می‌کند.

وفا توضیح می‌دهد: «با توجه به اینکه بیشتر زنان اینجا تنها مسئول انجام کارهای خانه‌ هستند. هدف اصلی ما این است که ابزارهای جدیدی در اختیار آنها بگذاریم تا احساس قدرت و اعتماد به نفس داشته باشند و نهایتا قادر باشند خانواده‌های خود را تأمین کرده و نقش حیاتی خود را در جامعه به درستی ایفا کنند».