روژهلات؛ زنانی که از زندان، آزادی را فریاد می‌زنند

زنان کورد فراتر از مرزها برای آزادی و برابری مبارزه می‌کنند. زینب جلالیان، وریشه مرادی و پخشان عزیزی، سه فعال کورد، با وجود شکنجه و حبس طولانی، مقاومتی الهام‌بخش را به نمایش گذاشته‌اند و صدای مطالبات عدالت‌خواهانه‌شان در سراسر ایران شنیده می‌شود.

ویان مهرپرور

مهاباد- پس از استقرار جمهوری اسلامی، سیاست‌های زن‌ستیزانه به سرعت در جامعه ایران اجرا شد. زنان، بلافاصله به این سیاست‌ها در خیابان‌ها اعتراض کردند، اما با سرکوب شدید روبرو شدند. همزمان با این تبعیض جنسیتی، پس از فتوای جهاد خمینی علیه کوردها در سال ۱۳۵۸، سلطه‌ای سنگین بر روژهلات کوردستان را آغاز نمودند. زنانی که در این شرایط زندگی کردند، مستقیماً با ستم و تبعیض مواجه شدند.

در این وضعیت خفقان‌آور و در واکنش به این ساختار ستمگرانه، زنانی مانند شیرین علم‌هولی، زینب جلالیان، پخشان عزیزی، وریشه مرادی و دیگران، مبارزه‌ای مداوم و فراتر از مرزها را علیه این بی‌عدالتی‌ها آغاز کردند. حکومت جمهوری اسلامی نیز با صدور احکام سنگین و غیرانسانی با آنها مقابله کرد.

این زنان با مقاومت خود، الهام‌بخش نسل جدید فعالان حقوق زنان در ایران و جهان شده‌اند. آنها با زندگی و مبارزات خود، الگویی از شهامت و پایداری را به نمایش گذاشته‌اند. آنها حتی در زندان نیز با اعتصاب، انتشار بیانیه و نامه‌نگاری به مبارزه خود ادامه داده‌اند.

زینب جلالیان؛ صدای ناشکستنی آزادی از پشت میله‌های زندان

زینب جلالیان، ۴۲ساله، زندانی و فعال سیاسی کورد، اهل شهرستان ماکو است که پیشتر به دلیل فعالیت تبلیغی سیاسی با اتهام محاربه به اعدام محکوم گشت اما پس از مدتی حکم او با یک درجه تخفیف به حبس ابد تبدیل شد.

وی قدیمی‌ترین و تنها زندانی سیاسی زن با حکم حبس ابد در ایران است که در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۸۶ در کرمانشاه بازداشت شد و هم‌اکنون در زندان یزد نگهداری می‌شود. زینب جلالیان در تمام مدت حبس خود حق مرخصی نداشته است و طی این مدت بارها به شکل غیرقانونی به زندان‌های مختلف کشور منتقل شده است، همچنین از امکانات پزشکی محروم بوده و تحت شدیدترین شکنجه‌ها قرار گرفته است. این زن مبارز کورد در زندان نیز با فعالیت و مقاومت‌های خود، نمادی تاریخی از مبارزه را خلق کرده است.

سرگل.ک، نویسنده‌ای از مهاباد است که با تأثیر گرفتن از سبک مبارزاتی زنانی چون زینب جلالیان، مقاومت را راه اصلی خود و تمام زنان می‌داند. او در مورد زینب چنین می‌گوید: «زینب جلالیان نمونه‌ای از هزاران زنی است که در فضایی کاملاً مردسالار و تبعیض‌آمیز زندگی کرده است اما برای آزادی‌خواهی یک الگو و سرمشق برای تمام زنان است. زنانی همچون زینب جلالیان نماینده مبارزات زنان علیه خفقان و سرکوب سیستماتیک رژیم هستند. او در داخل و خارج زندان به دلیل مطالبه آزادی، عدالت و برابری سرکوب می‌شود اما دست از مقاومت برنمی‌دارد. از خدمات پزشکی محروم شده است ولی هرگز در مقابل جمهوری اسلامی سر خم نکرده است. در خیزش انقلابی ژینا، مبارزه زنانی چون زینب و شیرین علم هولی بود که به ما مقاومت آموخت. زینب جلالیان همانند شیرین علم هولی برای من یکی از بزرگترین معلمان مقاومت و آزادی زنان است.»

 

وریشه مرادی؛ به جرم زن بودن، کورد بودن و جست‌وجوی حیات آزاد

یکی از زنان زندانی سیاسی که بر جامعه‌ی زنان روژهلات تأثیر به سزایی دارد، وریشه مرادی است. وریشه مرادی، فعال حقوق زنان و زندانی سیاسی کورد اهل سنندج است. وریشه در مرداد ۱۴۰۲ دستگیر شد و پس از تحمل ۵ ماه انفرادی او را به بند زنان زندان اوین بردند. آوازه‌ی مقاومت و شجاعت وریشه همه جا به گوش می‌رسد. وی در تاریخ ۲۰ آبان امسال در حالی که در دادگاه اجازه‌ی دفاع از خود نیافت، با اتهام "محاربه" به اعدام محکوم گشت.

اوین.ت معلم مقطع متوسطه در مهاباد با خواندن نامه‌ی زندان و سرگذشت مبارزاتی و مقاومت وریشه می‌گوید: «نام وریشه مرا به عمق افکار و زنانگی‌ام پیوند می‌دهد. او در یکی از نامه‌هایش در زندان از این می‌گوید که به جرم زن بودن، کورد بودن و جستجوی حیات آزاد محکوم و مجرم شناخته شده است. ما زنان روژهلات با این جرم به دنیا آمده‌ایم و این واقعیتی است که در کوردستان تجربه کرده‌ایم. صدور حکم اعدام برای او بسیار ناعادلانه و غیرانسانی است ولی با وجود تمام شکنجه‌ها و حکم صادر شده باز هم شاهد مقاومتی ستودنی از او هستیم. مقاومت وریشه راهنمای ما برای رفع این تبعیض‌ها و رسیدن به حیات آزاد است. اگر در آینده دختری داشته باشم نام وریشه را بر او می‌گذارم. وریشه برای من درخشش ابدی آزادی‌خواهی زنانه است.»

 

پخشان عزیزی؛ مددکار بی‌مرز در خط مقدم مبارزه زنان

پخشان عزیزی، فعال حقوق زنان، مددکار اجتماعی و زاده‌ی مهاباد است. او نخستین بار در سال ۱۳۸۸ در جریان تجمع اعتراضی دانشجویان کورد دانشگاه تهران در نارضایتی به احکام اعدام به مدت ۴ ماه زندانی شد. وی پس از پایان تحصیلات، به باشور کوردستان رفت و در آنجا با انجمن‌های زنان همکاری می‌کرد و در نهایت در پاییز سال ۱۳۹۳ جهت کمک‌رسانی در کمپ‌های آوارگان جنگی به شمال سوریه و روژاوا رفت.

پخشان در تابستان ۱۴۰۲، برای دیدار با خانواده‌اش به ایران برگشت و بامداد ۱۳ مرداد همان سال با توسل به خشونت بازداشت شد. او پس از تحمل سه ماه و سه هفته انفرادی، به بند زنان زندان اوین منتقل شد. وی در این مدت دو بار به اعتصاب غذا دست زده و تحت شکنجه‌ی فیزیکی و روانی بوده است. در تاریخ ۳ مرداد ۱۴۰۳، به اتهام «بغی از طریق عضویت در گروه‌های مخالف نظام»، به اعدام محکوم شد و در خطر اعدام قرار دارد.

پخشان عزیزی از ابتدای فعالیتش در میان مردم و به ویژه زنان جایگاه خاصی داشت. او برای بسیاری از زنان راهی به سمت زندگی خلق کرد. شادی.و دانشجوی ۱۹ ساله با تأثیر پذیرفتن از او رشته‌ی مددکاری را انتخاب کرده است. او از رنج، مقاومت و مبارزه این چنین می‌گوید: «رنج زنان در این جامعه بسیار گسترده است و کسانی چون پخشان این را بهتر از هر کسی درک کردند. امیدوارم روزی بتوانم از رنج زنان کم کنم و برای آنان قدم بردارم و این امید و ایستادگی زنانی چون پخشان است که در من و بسیاری از همسالانم جوانه زده است. انسانیت مرز نمی‌شناسد و او نشان داد چطور باید با مرزهای ساختگی در راه زن و انسانیت مبارزه کرد.»

او در ادامه در اعتراض به احکام اعدام برای زنان مبارز می‌افزاید: «ما شاهد آن هستیم که جمهوری اسلامی به دلیل ضعف در برابر قدرت زنان و برای ایجاد ترس، مبارزین زن را با احکام سنگینی چون اعدام و حبس ابد محکوم می‌کند اما این احکام نمی‌تواند بر مقاومت زنان و ادامه مبارزاتشان اثر بگذارد و زنان داخل زندان همچون پخشان، وریشه، زینب و... انعکاسی از این حقیقت هستند. جمهوری اسلامی باید این احکام را لغو کند و بداند ما که قطره‌ی کوچکی از دریایی بزرگیم که جریان‌اش اجتناب‌ناپذیر است.»

مبارزه زنان کورد در روژهلات، روایتی از مقاومت سازمان‌یافته در برابر ساختارهای ستمگرانه است که از مرزهای جغرافیایی و دیوارهای زندان فراتر رفته. زینب، وریشه و پخشان، نماد زنانی هستند که در مقابل سیستم مردسالار و تبعیض‌های چندگانه ایستاده‌اند و امید به رهایی را زنده نگه داشته‌اند. مبارزه آنها، الهام‌بخش جنبشی فراگیر برای عدالت جنسیتی و برابری در سراسر ایران است. این زنان، با درهم‌تنیدگی مبارزات خود، نشان می‌دهند که رهایی زنان کورد، جدای از رهایی دیگر زنان و گروه‌های تحت ستم نیست. موضع آنها، گواهی بر این واقعیت است که مبارزه برای آزادی و برابری، مسیری پیوسته و امری جمعی است.