نوروز اویسال: باید دورویی ترکیه را افشا کرد
نماینده حزب دموکراتیک خلقها در شرناخ، نوروز اویسال، در گفتوگو با خبرنگار ما اعلام کرد که حملات اخیر ترکیه به شمال و شرق سوریه فاقد هرگونه مشروعیت بینالمللی است.
مدینە مامداوغلو
شرناخ - پس از عملیات روز ۱ اکتبر مقابل وزارت کشور ترکیه در آنکارا، این کشور حملات خود به مناطق شمالی و شرقی سوریه را تشدید کرده است. بنابر اعلام اداره خودمختار شمال و شرق سوریه، از چهارم اکتبر تاکنون بیش از ۱۵۰ منطقه اعم از مدارس، بیمارستانها، سدها، تأسیسات آب و برق، پمپهای بنزین و انبارهای غذایی هدف حملات موشکی و هوایی ترکیه قرار گرفتهاند. این حملات باعث کشته شدن تعداد زیادی از غیرنظامیان و نیروهای امنیتی و دفاعی منطقه شده است.
نوروز اویسال، نماینده مجلس حزب دموکراتیک خلقها در شرناخ و یکی از وکلای عبدالله اوجالان در گفتوگو با خبرنگار ما، ضمن محکومیت حملات اخیر ترکیه به شمال و شرق سوریه، اظهار داشت این حملات به طور منظم و گام به گام طراحی و اجرا شدهاند.
نوروز اویسال تصریح کرد علیرغم فقدان هرگونه تهدید علیه ترکیه، این کشور سعی دارد با بهانه «دفاع مشروع» این حملات را توجیه کند. وی همچنین گفت در جریان این حملات، جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت در حال وقوع است و خواستار موضعگیری گروههای مخالف جنگ علیه این حملات شد.
* حملاتی علیه مناطقی که کاملاً غیرنظامی هستند در روژآوا در حال انجام است. پشت این حملات چه نیتی است و هدف از آنها چیست؟
نمیتوانیم حملات اخیر به روژآوا را منحصر به هفتهی گذشته بدانیم. از زمان آغاز انقلاب و شکلگیری زندگی و وضعیت جدید در شمال شرق سوریه و روژآوا، ترکیه آن را تهدیدی علیه خود میداند. علیرغم اعلام ادارهی خودمختار مبنی بر اینکه آنها تهدیدی برای ترکیه نیستند، ترکیه از همان ابتدا آن منطقه را تهدیدی تلقی کرده و حملات نظامی و سیاسی علیه آن آغاز کرده است. در سالهای اخیر، حملات هوایی متعددی صورت گرفته است. از عملیاتهای زمینی پیشتر ترکیە و اشغال عفرین و سرکانی آگاە هستیم. نمیتوان حوادث هفتهی گذشته را از تصمیمات سیاسی و نظامی ترکیه در دورههای قبلی جدا دانست.
با وجود اعلام اداره خودمختار مبنی بر عدم تهدید ترکیه، این کشور سعی دارد با بهانه تراشی از حوادث اخیر آنکارا، حملات خود به روژآوا را توجیه کند. همزمان، شاهد افزایش جنگ در خاورمیانه هستیم که نشان از وجود طرحی پنهانی دارد. حملات اخیر به روژآوا بخشی از یک سیاست گام به گام و فراگیرتر است و منحصر به این منطقه نیست. قیامهایی نیز در سایر بخشهای کوردستان وجود دارد. همچنین با توجه به زمان آغاز جنگ غزه که یک روز پس از حملات ترکیه بە روژاوا بود، نمیتوان این حملات را صرفاً با سیاستهای ترکیه تبیین کرد. شاهد جنگی فراگیر در خاورمیانه هستیم که تحولات زیادی را به همراه داشته است. در این برهه حساس، عوامل و پیامدهای متعددی برای منطقه وجود دارد.
بر اساس تحلیلها، از سال ٢٠١١ تاکنون شاهد جنگ جهانی سومی در خاورمیانه بودهایم که با قیامها، مقاومتها و تحولات بنیادین در بسیاری از کشورهای منطقه همراه بوده است. در این میان، نقش و تأثیر روژآوا نیز قابل توجه است. هر دورهای از نظر تاریخی، ویژگیهای بحرانی و تعیین کننده خاص خود را داشته است. در شرایط فعلی نیز شاهد دورهای هستیم که عوامل و پیامدهای متعددی برای ترکیه و خاورمیانه به همراه خواهد داشت.
در حال حاضر ترکیه با مسائل و مشکلات اجتماعی مهمی روبروست. بحران اقتصادی عمیق، نقض آزادیهای مدنی و سرکوب آزادی بیان از جمله این موارد است. همچنین تشدید انزوای عبدالله اوجالان در زندان امرالی به کل جامعه ترکیه سرایت کرده و صداهای اعتراضی در این زمینه به گوش میرسد. سؤال این است که آیا زمانبندی حملات اخیر ترکیه به روژآوا با این وضعیت داخلی ارتباط دارد؟
بحرانی که اکنون خاورمیانه تجربه میکند را نمیتوان جدا از بحرانی که نظام سرمایهداری جهانی درگیر آن است، ارزیابی کرد. مفاهیمی مانند ملیگرایی، دولت-ملتگرایی و مذهبگرایی که سرمایهداران در خاورمیانه طراحی کردهاند، سبب شده خاورمیانه برای قرنها به میدان جنگی تبدیل شود. خاورمیانه هرگز به طور واقعی شاهد صلح، آشتی و آزادی نبوده است. ادامه یافتن این میدان جنگ برای تحکیم نظام سرمایهداری در جهان از عوامل اصلی به شمار میرود. بحران و بنبست در خاورمیانه، به معنای اعتراض به این نظام است. بنابراین، ثبات خاورمیانه در یک نظام خاص برای نظام سرمایهداری ضروری است.
پارادایم همزیستی دموکراتیک یا پارادایم ملت دموکراتیک که عبداللە اوجالان مطرح کرده، دقیقاً راه حلی مخالف دولت-ملتگرایی و مذهبگرایی است که نظام سرمایهداری به خاورمیانه تحمیل کرده است. به همین دلیل، این پارادایم توسط نظامهای جهانی تهدیدی تلقی میشود. دلیل اصرار بر عدم پذیرش و رسمیت بخشیدن به این شکل بسیار دموکراتیک همزیستی در عمل، نیز همین ماهیت تهدیدآمیز آن است.
در نتیجه، در برابر حملات و جنگ فعلی در روژآوا واکنشی نشان داده نمیشود. اگر این مسأله صرفاً مربوط به سوریه بود، به راحتی قابل حل میشد. اما شیوهی زندگی و عملکردی که روژآوا ادعا میکند، توسط ترکیه و کشورهای استبدادی خاورمیانه، تهدیدی تلقی میشود. سیاست کشاندن این تهدید به نقطهای معین نیز همچنان ادامه دارد. بنابراین میتوان از تأثیرات چند جانبهای سخن گفت.
سیاستهای فعلی ترکیه را نمیتوان مستقل از شرایط تحمیل انزوای اوجالان دانست
در حالی که ترکیه درگیر بحرانهای اقتصادی، زیستم حیطی و مدیریتی است، بجای هزینه کردن بودجه برای نیازهای مردمی، آن را صرف جنگ میکند زیرا تنها از طریق مفهوم دشمن و جنگ است کە کارهایش را توجیه کردە است. ترکیه نه تنها از منظر دشمنی با کوردها بلکه برای تسلط بر صحنه داخلی نیز به روژآوا حمله میکند. هرچه بیشتر بە ملیگرایی و جنگ دامن بزند، مردم بیشتر از سیاست داخلی دور میشوند. رسانههای ترکیه حملات را بزرگنمایی و مفهوم دشمن و ملیگرایی را ترویج میکنند، در حالی که هیچ تهدیدی از سوی روژآوا وجود ندارد. بر اساس این نظام، خود شیوه زندگی روژآوا تهدید تلقی میشود.
ترکیه جایگاه خود را هم به عنوان بخشی از نظام بینالمللی و هم به عنوان ابزاری برای کنترل واکنشهای اجتماعی داخلی میداند. در تحلیل سیاستهای نظام بینالملل در قبال خاورمیانه، نمیتوان از وضعیت انزوای اجباری عبدالله اوجالان غافل شد. همانطور که این نظام سیاستهایی علیه روژآوا در پیش گرفته، سیاست انزوای اوجالان را نیز به مدت ٢۵ سال پیگیری کرده است.
در جریان حملات اخیر ترکیه به مناطق مسکونی روژآوا، اماکن مسکونی نیز هدف بمباران قرار گرفتهاند. سوال کلیدی این است که در عرصه بینالمللی چه مجازاتهایی برای این جنایات جنگی در نظر گرفته شده و آیا امکان پیگیری حقوقی و محاکمه وجود دارد؟
پاسخ به این پرسش نیازمند بررسی دقیق و جامع است. در شرایط جنگی که مشروعیت جنگ طبق حقوق بین الملل به رسمیت شناختە شده باشد، معاهدات و اصولی در سازمان ملل و شورای اروپا برای حمایت از غیرنظامیان وضع شده است. برای بحث در مورد مشروعیت حملات اخیر ترکیه به روژآوا، ابتدا باید این سوال مطرح شود که آیا این حملات از نظر حقوق بینالمللی مشروع هستند؟
ترکیه با استناد به حق دفاع مشروع، این حملات را توجیه میکند، در حالی که تهدید مشخصی علیه ترکیه وجود ندارد و مشروعیت این جنگ محل تردید است. معاهدات بینالمللی اجازه تجاوز به کشور دیگر را نمیدهند که نمونه آن را در اشغال عفرین شاهد بودهایم.
«جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت در حال انجام است»
حملات اخیر ترکیه به روژآوا مصداق جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت محسوب میشود. از منظر فنی و حقوقی، هدف قرار دادن مناطق مسکونی و زیرساختهای اصلی غیرنظامی، جنایت جنگی است. در شرایطی که پلتفرمهایی برای یافتن راه حل صلحآمیز در سوریه وجود دارد، این اقدامات علیه غیرنظامیان، جنایت سنگینی علیه بشریت محسوب میشود. مستندات نشان میدهد ترکیه این جنایات را به صورت آشکار و عامدانه مرتکب شده و تلاش دارد آن را مشروع جلوه دهد. انتظار محاکمه ترکیه بعید به نظر میرسد.
* آخرین سؤالم این است، در برابر اصرار بر ادامه جنگ و حملات، آیا پیامی به مخاطبین داخل ترکیه و صحنه بینالملل دارید؟
مردم ترکیه باید این وضعیت را افشا کنند. احزاب مدافع آزادیهای کوردها و دموکراسی باید مخالفت خود را اعلام کنند. در حالی که ترکیه خود را صلح طلب معرفی میکند، متخاصم جنگ در روژآواست؛ باید دورویی آن را نمایان کرد. ما کارهای زیادی برای افشای این موضوع انجام دادهایم. سیاستمداران صلح طلب میتوانند این جنگ را متوقف کنند. این حملات علاوه بر تاثیر بر خارج، وضعیت داخل ترکیه را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
شاید روحیه کوبانی یا قیامی همچون سرهلدان، بتواند بر سیاست تهاجمی ترکیه تاثیر بگذارد. عبدالله اوجالان پیش از ٢٠١٩ گفته بود روژآوا تا حد زیادی بر سیاستهای ترکیه تاثیر میگذارد، اما ترکیه باید بداند روژآوا تهدیدی برای آن نیست چرا که کوردها همواره خواهان صلح و آشتی بودهاند. در حالی کە واقعیت موجود چنین است، ما انکار و جعل آن به بهانه توجیه جنگ را نمیپذیریم و از افکار عمومی جهان میخواهیم تا آن را نپذیرند. ما برای جلوگیری از این روند مبارزه خواهیم کرد.