نقش کمونها در تحقق برابری جنسیتی و همزیستی خلقها
روایت عدله ۷۳ سالهی کورد و الیا ۶۷ سالهی علوی، دو زنی که در کمون، حیاتی مبتنی بر آزادی و برابری جنسیتی را بنا نهاده و معنای جامعهای دموکراتیک و اکولوژیک را ژرفا میبخشند.

سورگل شیخو
تل تمر - کمون پیش از هر چیز، سلول بنیادینی است که نیازهای یک محله، روستا یا خیابان را سامان میدهد، تصمیمات لازم را میگیرد و امور را به اجرا درمیآورد. کمون سنگبنای اداره خودگردانی دموکراتیک و محور قدرت آن است. بدون کمونها، شوراها نیز موجودیت نمییابند. از این منظر، کمون کوچکترین واحد سازمانیافتهی خلق است. کمون، شیوهای از زیست دموکراتیک و جمعی، تجلی مستقیم جامعهای اخلاقی و سیاسی، و الگوی کوچکی از خودگردانی است.
کمون، مدرسهی پرورش انسان نوین
کمون به مثابه مدرسهای است که افرادِ ملت دموکراتیک در آن پرورش مییابند. این نهاد، سرچشمهی تصمیمگیریها و سرآغاز شیوهای نو در زندگی است که بر سازماندهی در عرصههای امنیتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی استوار است.
در هر کمون، اعضای جامعه از هفت تا هفتاد ساله خود را سازماندهی میکنند. ما به سراغ کمون «شهید دمهات» در شهر تل تمر از کانتون جزیره رفتیم تا سرگذشت دو زن سالخورده از دو ملیت متفاوت را به عنوان نمونهای از این زیست جمعی روایت کنیم.
جامعهی کمونال و جهان زنبورها؛ یک مقایسه
عدله طاهر، زن ۷۳ ساله کورد، بیست و پنج سال از عمر خود را با زنبورهای عسل سپری کرده و به همان اندازه با مردم جامعهاش درآمیخته است. این تعامل ریشهدار، با عضویت او در کمون، معنایی تازه به زندگیاش بخشیده است.
عدله، زندگی اجتماعی انسانها و زنبورها را اینگونه مقایسه میکند: «در کندو، هر زنبور وظیفهای مشخص دارد و آن را بیکموکاست به انجام میرساند. ای کاش خانوادهها نیز چنین بودند. زنبورها یکدیگر را میفهمند، به هم مهر میورزند و از هم پاسداری میکنند. جامعهی امروز ما که خود را در قالب کمون سازماندهی کرده، شباهت شگرفی به جهان زنبورها دارد. آنها ملکه دارند و ما ریاست مشترک کمون. آنها برای بقا از خود دفاع کرده و عسل میسازند و ما نیز کمیتههای دفاع و اقتصاد داریم. هر عضو کمون، همچون یک زنبور، حامل وظایف و مسئولیتهایی خطیر است.»
عدله که امروز در ۷۳ سالگی عضو کمیته صلح و آشتی کمون است، چند سال پیش ریاست مشترک همین کمون را بر عهده داشت.
از کنج خانه تا ریاست مشترک کمون
عدله طاهر از تجربه خود در کمون میگوید: «زیستن در کمون در ۷۳ سالگی برایم یک موهبت و مایهی افتخار است. پیش از انقلاب، زن موجودی فرودست و تحت سلطهی مردان بود، اما امروز اوضاع دگرگون شده است. ما به نیروی خود متکی هستیم و دیگر چشمانتظار مردان نیستیم. من این فرصت را یافتم که برای چند سال، ریاست مشترک کمون را عهدهدار شوم. اهالی دوباره از من خواستند این مسئولیت را بپذیرم، اما به دلیل کهولت سن برایم مقدور نبود. اکنون در کمیته صلح و آشتی ایفای نقش میکنم. جهان در حال تغییر است و انسان نیز در محیط پیرامون خود، دگرگونی را تجربه میکند. ما هر روز ابعاد تازهای از وجود خود را کشف میکنیم و با آن، زندگیمان را متحول میسازیم. روزگاری تمام وقتم صرف بزرگ کردن پسرم میشد و از خانه بیرون نمیآمدم، اما امروز تمام زندگیام در کمون خلاصه میشود. ما میکوشیم فعالیتهایمان را به انسجام زنبورها نزدیک کرده و کمیتههای کمون را پویاتر کنیم.»
از محافل مردانه تا تصمیمگیری مشترک
عدله طاهر، کسانی را که بیرون از کمون زندگی میکنند به خفتگان تشبیه میکند و با یادآوری اتاقکهای کدخدایان در گذشته، بر اهمیت کمون در گردهم آوردن زنان و مردان تأکید میکند: «در گذشته، مردان شبها در محافل خود جمع میشدند و همهچیز را با منطقی عشیرهای و مذهبی حلوفصل میکردند. اما امروز، فعالسازی یک کمون نیازمند روحیهای میهندوستانه است. کمون، جامعه را متحد و آگاه میسازد و برای آزادی زن و تربیت نسل نو اهمیتی ویژه قائل است. آن محافل مردانه برچیده شده و نظامی نوین و دموکراتیک جایگزین آن شده است. اکنون کمونهایی داریم که مسائل را با نگاه هر دو جنسیت تحلیل میکنند و به راهحلهای مناسب میرسند. این موفقیت زنان، افقی تازه در زندگی میگشاید.»
فعالیتی فراتر از زنبورها و مورچگان
او با بیان اینکه جامعه به تنهایی قادر نیست به سطح همکاری زنبورها برسد، اما کمون این امکان را فراهم میکند، میافزاید: «ما با پیشاهنگی زنان میکوشیم همانند ملکهای که کندو را مدیریت میکند، جامعهی خود را اداره کنیم. سطح فعالیت اجتماعی ما باید از تلاش زنبورها و مورچهها نیز فراتر رود. به همین دلیل است که من در این سنوسال هنوز هم در دورههای آموزشی شرکت میکنم. تلاش ما این است که تفاوت میان سنتهای گذشته و قوانین امروز را عمیقاً درک کرده و از آن در فعالیتهای اجتماعی خود بهره ببریم.»
عدله سخنانش را با این پیام به پایان میرساند: «زن نباید خود را در نقش خانهدار محدود کند. او رکنی اساسی در خانواده و جامعه است. ما همچون زنبورها در یک کندو، برای سازماندهی بهتر تلاش میکنیم. منسجمترین و دموکراتیکترین خانواده، کندوی عسل است و ما نیز میکوشیم این الگو را در زندگی اجتماعی خود پیاده کنیم. زنان باید به ندای قدرت درون خود گوش دهند.»
الیا، زنی علوی در قلب جامعهای چندملیتی
الیا اوغلو، زنی علوی و ۶۸ ساله، اصالتاً اهل استان لاذقیه است. او در دههی ۸۰ میلادی پس از ازدواج با مردی کورد، در شهر تل تمر از کانتون جزیره ساکن شد. الیا که روابطی گرم و صمیمی با خلقهای کورد، عرب و آشوری دارد، برای دیپلماسی اجتماعی اهمیتی ویژه قائل است و آن را کلید موفقیت پروژهی ملت دموکراتیک و اداره خودگردانی میداند. او از آغاز انقلاب ۱۹ ژوئیه در مسئولیتهای گوناگونی، بهویژه در کمیتههای صلح و آشتی، نقشی فعال ایفا کرده و میکوشد تا اختلافات اجتماعی را از طریق گفتگو و سازش حلوفصل کند.
کمونهای امروز، پژواک جامعهی طبیعی دیروزند
الیا اوغلو با اشاره به نقش حیاتی کمونها در پنج هزار سال پیش میگوید: «در جامعهی طبیعی، هر کمون که از ۵ تا ۲۵ نفر تشکیل میشد، توسط زنان اداره میشد. زن، کشاورزی و اقتصاد را راهبری میکرد و به این ترتیب، کمون به ستون فقرات جامعه بدل شد. کمونهای امروز ما نیز که بر اساس نیازها از ۱۶ کمیته تشکیل میشوند، پژواک همان کمونهای جامعهی طبیعی هستند و ردپای آن دوران را در خود دارند.»
پاسداری از تنوع در جامعهای دموکراتیک
او در ادامه میگوید: «کمون با آموزش جامعه در عرصههای اقتصادی، فرهنگی، بهداشتی و دیگر زمینهها، جامعهای دموکراتیک را بنیان مینهد. کمون پلی است که خلق را به نهادهای اداره خودگردانی دموکراتیک متصل میکند. به همین دلیل، مهندس، وکیل و کارگر، همگی عضو کمون خود میشوند و نقشی فعال ایفا میکنند. کمون ضمن ساختن جامعهای دموکراتیک، از تنوع و گوناگونی خلقهای آن نیز محافظت میکند.»
کمون، موزاییکی از خلقها
الیا اوغلو کمونها را آینهی شهرهایشان و موزاییکی از تمام ملیتها، مذاهب و اتنیکها توصیف میکند و میافزاید: «تا زمانی که بر این خاک با هم زندگی میکنیم، شانه به شانه از آن دفاع خواهیم کرد. ما این سرزمین را با خون خود آبیاری کردهایم و کمونها باید با همین حس مسئولیت عمل کنند.»
کمونها، حافظان جبههی داخلی
الیا اوغلو بر نقش کمونها در پشتیبانی از نیروهای سوریه دموکراتیک تأکید میکند: «زن، سرچشمهی زایش و تولید است و جامعه بدون او ناتوان میماند. زن در نقشهای گوناگون، از مادر و معلم گرفته تا پزشک و مبارز، در همه عرصهها حضور دارد. ما نیز باید در حوزهی دفاعی، پشتیبان نیروهای سوریه دموکراتیک باشیم. باید هوشیار باشیم، بدانیم چه کسی به کمون ما وارد میشود و هر حرکت مشکوکی را رصد کنیم. این کمونها هستند که با اتکا به خلق، جبههی داخلی را حفظ میکنند.»
انتقال تجربه به نسل نو
الیا اوغلو تجربیات گرانبهای ۶۷ سال زندگی خود را با نسل جوان در میان میگذارد: «وظیفهی خود میدانم که برای تغییر ذهنیتهای نادرست اجتماعی، بهویژه در مورد ازدواج زودهنگام و چندهمسری، تلاش کنم. اینها آسیبهایی اجتماعی هستند که باید اصلاح شوند. همچنین باید جوانان را در برابر خطراتی مانند باجگیریهای اینترنتی آگاه سازیم.»
برادری خلقها، سپر دفاعی در برابر افراطگرایی
او روابط اجتماعی میان ملتها و ادیان گوناگون در سوریه را حیاتی میداند و میگوید: «ما در سرزمینی زندگی میکنیم که با تنوع ادیان، مذاهب و ملیتهایش غنی است. برای مقابله با تفکر افراطی که کمر به نابودی کشور ما و نسلکشی خلقها بسته، باید دیپلماسی اجتماعی و پیوندهای انسانی را تقویت کنیم. برادری خلقها باید از اینجا آغاز و به سراسر سوریه تسری یابد. ما ایمان داریم روزی بدون ترور و بدون ترس از کشته شدن جوانانمان از راه خواهد رسید. در آن روز آزاد، دوباره گرد هم خواهیم آمد.»
آشتی، خوشایندترین احساس است
الیا که در کمیته صلح و آشتی فعالیت میکند، کار خود را اینگونه توصیف میکند: «آیا چیزی خوشایندتر از آشتی وجود دارد؟ گمان نمیکنم. ما باید هنگام بروز مشکل، سرچشمهی راهحل باشیم، نه عامل جدایی. کمون، عصارهی تفکر رهبر اوجالان است. پروژهی ملت دموکراتیک از دل همین تفکر برآمد و توانست زنانی را که به انزوا رانده شده بودند، دوباره به میدان عمل بازگرداند. ما طعم آزادی را چشیدهایم و این بزرگترین افتخار است.»
سوریه به نظام کمونها نیازمند است
الیا اوغلو سخنانش را با این امید به پایان میرساند: «کمون، شیوهای است که به خلق امکان میدهد سرنوشت خود را به دست گیرد. این نظام، یک الگوی دموکراتیک و موفق در برابر سیستمهای استبدادی است و به باور من، سوریه امروز بیش از هر زمان دیگری به آن نیاز دارد. خلق باید توصیهی رهبر آپو برای فعالیت در کمونها را همواره به یاد داشته باشند و از این طریق، سنگبنای جامعهی خود را مستحکم کنند.»