نامه هستی امیری خطاب به وریشه مرادی؛ زندانی سیاسی کورد
هستی امیری، در نامهای خطاب به وریشه مرادی، زندانی سیاسی کورد محبوس در زندان اوین، نوشت: «میدانی که مرزها هرگز دستان ما را جدا نخواهند کرد. نه مرزهای دولت و نه دیوارهای زندان. حتما روزی هیچ یک باقی نیست و ما بر آوارهای زندان ایستادهایم.»
مرکز خبر- امروز دوشنبه ١٢ شهریورماه، هستی امیری، دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی و زندانی سیاسی پیشن در حساب کاربری خود در اینستاگرام، در نامهای خطاب به وریشه مرادی با نام سازمانی (جوانا سنه)، فعال حقوق زنان و عضو جامعهی زنان آزاد شرق کوردستان (کژار) نوشت: بارها این روزها را تصور کردهام آزاد شدهای و برایت تند تند تعریف میکنم که دانشگاه چطور مقاومت میکند. تو از جنگ میگویی، از قتلعام زنان و تجاوز به آنان در جنگ کوبانی. تو از مقاومت کوبانی تا شکست داعش میگویی و من از تعلیق و اخراجی که باز هم نتوانست دانشگاه را ساکت کند. تو میگویی جنگ چه پدیده ویرانگری است و داعش چطور سر میبرید. درباره اعدام با هم گپ میزنیم و تو میگویی کلمات مهماند. جوانا، میدانی که مرزها هرگز دستان ما را جدا نخواهند کرد. نه مرزهای دولت و نه دیوارهای زندان. حتما روزی هیچ یک باقی نیست و ما بر آوارهای زندان ایستادهایم.
متن کامل نامه هستی امیری به شرح زیر است:
سلام جوانا، احتمالاً همین اول باید توضیح بدهم که نام دیگرت جواناست و تو را به این نام میخوانیم. برای تو نوشتن سخت است. تو سختگیری و دقیق. میترسم در کلمات و جملات اشتباهی کنم و گوشه چشمت را باریک کنی و زیر چشمی تذکر دهی. سختگیری در کلمات و برخوردها یادم داد که باید حساس بود، هر برچسب و انگی را زدود. سختگیریات اما حبس را سهل میکند.»
۱۰ دقیقه به ۸ صبح بیدارم میکنی تا ورزش کنیم. برای بند آن شیرینی خوشمزه محلی را میپزی تا در جلسه نه به اعدام کنار هم بخوریم و به یک دیگر یاد دهیم چرا با هر اعدامی مخالفیم. دفاعیاتت را خطاب به افکار عمومی مینویسی چرا که خوب میدانیم از دادگاه انقلاب عدالتی بر نخواهد آمد. دادگاهی که تلفن و ملاقات را ممنوع کرد و تو را برای اعتراف تحت فشار گذاشت جز ستم چیزی نخواهد داشت.
بارها اما این روزها را تصور کردهام آزاد شدهای و برایت تند تند تعریف میکنم که دانشگاه چطور مقاومت میکند. تو از جنگ میگویی، از قتلعام زنان و تجاوز به آنان در جنگ کوبانی. تو از مقاومت کوبانی تا شکست داعش میگویی و من از تعلیق و اخراجی که باز هم نتوانست دانشگاه را ساکت کند. تو میگویی جنگ چه پدیده ویرانگری است و داعش چطور سر میبرید. درباره اعدام با هم گپ میزنیم و تو میگویی کلمات مهماند.
جوانا
میدانی که مرزها هرگز دستان ما را جدا نخواهند کرد. نه مرزهای دولت و نه دیوارهای زندان. حتما روزی هیچ یک باقی نیست و ما بر آوارهای زندان ایستادهایم.
تا آن روز میدانم که هر کسی کنارت باشد دلش قرص است که تو علیه هر ستمی عصیان خواهی کرد. تو زن بودن، کورد بودن، جنگ و زندانی بودن را زیستهای و ستم را خوب میشناسی و اعتراض را بلدی.
تو ایستادهای، برای باز ماندن درب هواخوری که حقمان بود، برای اعزام پزشکی، برای مخالفت با اعدام و احکام ناعادلانه، برای زن، برای کوردستان، برای خاورمیانه و رهایی.
اما جوانای عزیزم: رنج رها شدن را، آنکس که زندگی کرد، ترس از خطر ندارد.
وریشه مرادی در تاریخ ١٠ مردادماه ۱۴۰۲، توسط نیروهای امنیتی در سنه بازداشت شد و پس از ٢ هفته بازجویی در اطلاعات سنه به بند ٢٠٩ زندان اوین منتقل شد. وی در این مدت برای انجام اعترافات اجباری تحت فشار و شکنجه قرار گرفت و نهایتاً پس از پنج ماه در تاریخ ۵ دی ماه، با اتمام مراحل بازجویی از بازداشتگاه وزارت اطلاعات به بند زنان این زندان منتقل شد.
وریشه مرادی در بهمنماه سال گذشته، توسط شعبهی پنجم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران تفهیم اتهام و پروندهی وی به ظن عضویت در یکی از گروههای اپوزیسیون از بابت «اتهام بغی» به شعبهی پانزدهم دادگاه انقلاب تهران ارجاع شد.
اولین جلسهی دادگاه وریشه مرادی روز یکشنبه ۲۷ خردادماه ۱۴۰۳ در شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به اتهام «بغی» برگزار شد. در این جلسه وی اجازه دفاع از خود را نیافت و قاضی ابوالقاسم صلواتی، حتی به وکلای او نیز اجازه دفاع نداد.
روز چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳ دومین جلسه دادگاه وریشه مرادی، عضو جامعه زنان آزاد شرق کوردستان (کژار)، که قرار بود در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران برگزار شود، به دلیل عدم حضور نماینده دادستان و قاضی عموزاد، مستشار دادگاه، برای دومین بار به تعویق افتاد.
این جلسه دادگاه پیشتر نیز در تاریخ ۱۴ مردادماه به دلیل امتناع وریشه مرادی از حضور در دادگاه لغو شده بود. وریشه مرادی در اعتراض به صدور حکم اعدام برای پخشان عزیزی و شریفه محمدی از حضور در دادگاه خودداری کرده و اعلام کرده بود که دادگاهی که حکم عادلانهای صادر نمیکند را به رسمیت نمیشناسد.