«ما با خاطراتمان با رهبر آپو راه آزادی را ادامه خواهیم داد»
زنانی که در دهه ۱۹۹۰ رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان را ملاقات کردهاند، تأکید کردند که آنها با خاطراتشان با اوجالان مبارزه برای آزادی و شکستن توطئه را ادامه خواهند داد.
برچم جودی
کوبانی- پس از اینکه رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان جنبش آزادی کوردستان را بنیان گذاشت، در ٢ ژوئیه ١٩٧٩ به دلیل فشارهای دولت ترکیه و خواست گسترش فعالیتهایش رهسپار روژاوای کوردستان شد و قدمهای نخستین را در کوبانی برداشت. با این اقدام، فعالیتهای عبدالله اوجالان در میان مردم گسترش یافت و در سوریه و لبنان هزاران نفر را سازماندهی کرد. بر همین اساس از تمام شهرهای کوردستان برای دیدار با اوجالان به حلب، دمشق و لبنان میرفتند. از آن زمان تاکنون، افرادی که عبدالله اوجالان را ملاقات کردهاند و از نزدیک آموزش دیدهاند، با خاطرات خود در حال فعالیت و مبارزه برای آزادی میباشند.
رهبر خلق کورد عبدالله اوجالان در پی توطئهای بینالمللی در ۱۵ فوریه ۱۹۹۹ دستگیر شد، اکنون پس از ۲۵ سال در جزیره امرالی در شرایط انزوا به سر میبرد.
از آنجا که عبدالله اوجالان ابتدا در کوبانی مستقر شد، دهها خانواده وجود دارند که میزبان او بودهاند؛ همچنین هزاران نفر که در حلب، دمشق و لبنان با او ملاقات کردهاند. در بیست و پنجمین سالگرد توطئه بینالمللی، زنانی که عبدالله اوجالان را از نزدیک ملاقات کردهاند و تاکنون آن خاطرات را در ذهن خود زنده نگه داشتهاند، برای ما از آن لحظات صحبت کردند.
«انسان شیفته و عاشق میشود»
نجمه رسول ۵۰ ساله اهل روستای حلنجه کوبانی است، او ۳۰ سال پیش در لبنان با اوجالان دیدار داشته است. او خاطرات این دیدار را اینگونه تعریف میکند: «وقتی ازدواج کردم، از طریق همسرم جنبش آپویی را از نزدیک شناختم. در آن زمان دهها زن و مرد جوان در صفوف جنبش جای میگرفتند. من هم با همان علاقه آرزو داشتم از نزدیک رهبر آپو را ببینم؛ بنابراین به همراه گروهی از اهالی کوبانی، عفرین و جزیره، عازم کشور لبنان و اردوگاه رهبر آپو شدیم. در آن زمان جلسهای به مناسبت ۱۵ آگوست برگزار شد، به یاد دارم که جلسه هفت ساعت و نیم به طول انجامید و رهبری کل مدت برای ما سخنرانی کرد. در مورد موضوعات مختلفی با ما صحبت کرد، به ویژه به ما زنان گفت؛ ما برای شما بستر مبارزه را فراهم کردهایم، بنابراین شما زنان باید مبارزه کنید و خود را از بردگی رها سازید. اگرچه دو فرزند کوچکم همراه من بودند، اما اصلا گذر زمان را احساس نکردم. خودم را خوششانس میدانم که حداقل یکبار توانستم رهبرم را از نزدیک ببینم. همچنان به یاد دارم که چگونه با شیفتگی و عشق بزرگی به ایشان خیره شده بودیم و به سخنانشان گوش میدادیم.»
«جانمان را نیز فدا خواهیم کرد»
نجمه رسول تأکید کرد که با تمام وجود راه آزادی را ادامه خواهد داد و اظهار داشت: «پس از بازگشت به منزل، افسوس خوردم که قبلاً رهبر آپو را نشناخته بودم تا در جنبش او شرکت کنم. به همین دلیل با همان علاقه راه رهبر را ادامه دادم و تا کنون نیز در حال مبارزه هستم. پس از بازگشت از لبنان، در خانهام را بهطور کامل به روی فعالیتهای جنبش آزادی کوردستان باز کردم و تمام تواناییهای خود را صرف پیشبرد این راه نمودم. همچنین هرجا لازم بود کمکرسانی نمودم، تا جاییکه حتی هنگام درخواست کمک مالی، بهجای پول، طلاهای شخصیام را اهدا میکردم. فرزندان و خانوادهام را نیز با الگوبرداری از آموزهها و ایدئولوژی رهبری تربیت کردم که در نتیجه یکی از پسرانم نیز در همین راه به شهادت رسیده است. بیشک فعالیتهایی که انجام دادهام در برابر زحمات رهبر آپو ناچیز است و ما همیشه مدیون رهبرمان خواهیم بود. بنابراین مسیر برگزیده را با جان و دل ادامه خواهم داد و امیدوارم یکبار دیگر رهبر خود را ببینم و مبارزه کنم؛ و بخشی از مبارزه برای آزادی رهبر آپو باشم.»
«مبارزهام را با آرزوی دیدار رهبر آپو ادامه میدهم»
زهه ایوب ۵۶ ساله اهل روستای شیخ چوپان است که او نیز با اوجالان در شهر حلب ملاقات داشته است. او اینگونه درباره شناختن و ارتباطش توضیح میدهد: «در سال ۱۹۸۴ فعالیتهای جنبش آزادی کوردستان در کوبانی آغاز شد. در آن زمان برادر، دایی و پسردایی من شروع به فعالیت کردند. روزی برادرم به خانه بازگشت و چند عکس را همراه آورد. من بیمیلانه پرسیدم افراد در عکسها چه کسانیاند که برای ما آوردهای. برادرم موضعگیری کرد و به من گفت که اینها شهدای زندان دیاربکرند که در راه خلق کورد جان خود را از دست دادهاند. همچنین در مورد شخصیت رهبر آپو صحبت کرد و گفت که او برای آزادی کوردستان به مبارزه برخاسته است. من در آن زمان تا حدی متوجه شدم اما پس از ازدواج، از نزدیک با رهبر آپو و جنبشش آشنا شده و به حقانیت آن پی بردم. هیچکس تاکنون مبارزه و تلاشی مانند رهبر آپو انجام نداده است. آن تحلیل و بررسی که ۳۰ سال پیش ارائه داد، امروز صحت آن را میبینیم. به همین دلیل، رهبر آپو شخصیت عادی نیست؛ به همین خاطر نیروهای توطئهگر ۲۵ سال است که ایشان را در انزوا نگه داشتهاند تا نتواند اندیشههایش را منتشر کند. ما نیز به عنوان دوستداران رهبر آپو، مبارزهاو را ادامه خواهیم داد. ۲۴ ساعته برای این هدف به پا خواهیم ایستاد و ایدئولوژی رهبرمان را زنده نگه خواهیم داشت. مبارزهای را پیش خواهیم برد تا پیش از مرگ، یکبار دیگر رهبر آپو را ببینم.»
«ملاقات با او در ذهنم حک شد و هرگز فراموش نخواهد شد»
زهه ایوب حالت و احساساتش در هنگام دیدار با عبدالله اوجالان را اینگونه بیان کرد: «در ماه مه ۱۹۹۵ جلسهای تشکیل شد و تصمیم گرفته شد برای یک فعالیت ویژه به شهر حلب برویم. ما حرکت کردیم، بیاطلاع از اینکه قرار است به کجا برویم. یکی از افراد همراهمان گفت که قرار است برای دیدار رهبر آپو برویم. وقتی به حلب رسیدیم، به خانهای در طبقه سوم متعلق به یک خانواده اهل عفرین رفتیم. در ورودی همه بازرسی شدیم و به داخل رفتیم. پس از نیم ساعت، ناگهان رهبر آپو وارد شد. او دارای شخصیتی بسیار پر ابهت بود؛ بلافاصله متوجه میشدید که او یک رهبر است. او چند ساعت صحبت کرد که دقیقا به یاد ندارم. یک زن از رهبر آپو پرسید که درهای کدام کشورها به روی کوردها باز است. رهبر آپو پاسخ داد: در هیچکدام؛ ما به عنوان کورد باید خودمان درها را باز کنیم و به یکدیگر پناه دهیم».