خشونت شریک جنسی بر عملکرد شناختی زنان تأثیر می گذارد
نوشتهشده توسط انجمن یائسگی آمریکای شمالی
با افزایش سن، حفظکردن شماره تلفنی که به تازگی شنیدهایم سختتر میشود. اختلال حافظه جزء طبیعی کهولت سن در نظر گرفته میشود. با اینحال، عوامل خطر مختلف منجر میشود برخی افراد اختلال حافظهی بیشتری را تجربه کنند. یک مطالعهی جدید نشان داد که خشونت فیزیکی شریک جنسی ممکن است کاهش عملکرد شناختی و تضعیف حافظه را تسریع کند.
نتایج این مطالعه در نشست سالانهی ۲۰۲۴ انجمن یائسگی، که از ۱۰ تا ۱۴ سپتامبر در شیکاگو برگزار شد، ارائه خواهد شد.
یک سوم زنان در طول زندگی خود تحت تأثیر نوعی از خشونت شریک صمیمی قرار میگیرند که بسیار آمار نگرانکنندهای بوده و میتواند منجر به پیامدهای کوتاهمدت و بلندمدت سلامتی شود. پیامدهایی از قبیل عملکرد ضعیفتر در معیارهای عملکرد شناختی. خشونت شریک صمیمی شامل آسیب فیزیکی، عاطفی یا جنسی است که توسط یک شریک صمیمی فعلی یا سابق ایجاد میشود.
در یک مطالعهی جدید که با استفاده از دادههای بیش از ۱۷۰۰ زن در مطالعهی سلامت زنان در سراسر کشور (SWAN) انجام شد، محققان به دنبال تعیین این مسئله که آیا تجربهی خشونت فیزیکی از شریک جنسی و عاطفی قبل یا اوایل یائسگی با تشدید علائم در دورههای بعدی مرتبط است یا نه، تستهای عملکرد شناختی مختلفی انجام دادند.
تجزیه و تحلیلها روی نژاد/قومیت، تحصیلات، فشار مالی، علائم افسردگی، مشکلات خواب و درد بدن تنظیم شدند.
یافتهها حاکی از آن است که زنانی که سال پیش از مصاحبهی اولیهی SWAN خشونت فیزیکی از شریک جنسی خود را گزارش کردهاند، متعاقباً در مقایسه با زنانی که خشونت را گزارش نکردهاند، از نظر آماری کاهش قابلتوجهی در عملکرد حافظهی کاریشان در طول زمان نشان دادند.
این یافتهها، مطالعات قبلی را تایید کرده و نشان میدهد خشونت فیزیکی شریک جنسی رابطهی منفی با حافظهی فعال دارد.
جیلیان بیکر، محقق ارشد از دانشگاه میشیگان میگوید: «این تجزیه و تحلیل بر اهمیت تحقیقات بیشتر در مورد خشونت شریک جنسی صمیمی تأکید میکند، که ممکن است منبع شناختهنشدهی پیری شناختی زودرس و نامطلوب باشد».
دکتر استفانی فاوبیون، مدیر پزشکی انجمن یائسگی میگوید: «برای ارائهدهندگان خدمات بهداشتی بسیار مهم است که ارتباط بین خشونت فیزیکی و سلامت روان را به خوبی درک کنند.»
«میزان بالای خشونت شریک عاطفی و اثرات آن باید متخصصان مراقبت های بهداشتی را ترغیب کند تا گفتگو دربارهی این موضوع حساس را با بیماران خود جدی بگیرند و حتما آن را در دستور کارشان قرار دهند.»