جمهوی اسلامی درصدد گسترش فساد سیستماتیک در سیستان و بلوچستان

ساخت مجتمع‌های تجاری توسط نهادهای جمهوری اسلامی در چابهار، عاملی برای فساد، پخش مواد مخدر، فاحشه‌‌خانه و قتل و ناامنی شده است.

ساخت مجتمع‌های تجاری توسط نهادهای جمهوری اسلامی در چابهار، عاملی برای فساد، پخش مواد مخدر، فاحشه‌‌خانه و قتل و ناامنی شده است.

 

مرکز خبر- سیستان‌و‌بلوچستان سرزمینی با وسعتی نزدیک به ١٨٧هزار کیلومتر‌مربع بیش از ۱۱ درصد وسعت ایران را در بر گرفته است استانی با هزارو صد کیلومتر مرز خاکی با کشورهای پاکستان و افغانستان و ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای عمان که می‌تواند قطب ترانزیت با کشورهای همسایه و کمی دورتر با مقصد هند و چین به‌عنوان دو کشور با رشد اقتصادی بالا باشد، سهمی که از این قابلیت نبرده است.

 جمهوری اسلامی به شکل خاص سعی کرده تا با بستن مجراهای اقتصادی مردم بلوچستان، فشار را بر روی آنها افزایش دهد تا همان‌طور که در نظر دارند، افزایش جمعیت سنی‌ را در ایران کنترل کنند. در واقع فقیر نگه‌داشتن مردم بلوچستان استراتژی حکومت جمهوری اسلامی برای مقابله با افزایش جمعیت قوم بلوچ است.

 پژوهش‌ها نشان می‌دهد فقر و نابرابری و دغدغه‌ی معیشت و تأمین نیازهای اولیه مردم از اولویت‌های تمامی حکومت‌ها و دولت‌ها در هر جامعه‌ای و از جمله ایران است. فقر با کمبود کالا و خدمات مربوط به نیازهای اولیه‌ی انسان سروکار دارد و به همین خاطر می‌تواند سرچشمه‌ی بسیاری از مسائل آسیب‌های اجتماعی باشد.

در این راستا جمهوری اسلامی ایران علاوه بر گسترش فقر سیستماتیک در بلوچستان، فساد سیستماتیک را هم گسترش داده است.

ساخت مجتمع‌های تجاری توسط نهادهای جمهوری اسلامی در چابهار، عاملی برای فساد، پخش مواد مخدر، فاحشه‌خانه و قتل و نامنی شده است.

سواحل مکران که غیر بومی‌های نظام در آن اسکان یافته‌اند و به دنبال فساد و بداخلاقی هستند، باعث شده‌اند بیماری‌های ویروسی مانند، اچ آی وی، بیماری پوستی و بیماری‌های خطرناک دیگر در میان مردم بلوچستان شیوع پیدا کند.

پنهان‌کاری‌ها و مخفی‌ نگه‌داشتن نهادهای وابسته به جمهوری اسلامی در گسترش پروژه‌های سرکوب قوم کورد و عرب و بلوچ و سیستماتیک کردن فساد و فقر در استان‌های مرزی منجر به بروز مشکلات زیادی در این استان‌ها شده است.

مدیران نهادهای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی با توجه به قوانین ناعادلانه در ایران که به آن‌ها اجازه‌ی فعالیت اقتصادی را می‌دهد با ساخت مجتمع‌های تجاری که برای آنها سود و منفعت و برای مردم ضرر و زیان و فساد را رقم زده است.

در فساد سیستماتیک انواعی از روش‌ها شامل رشوه، اخاذی، خویشاوندسالاری و اختلاس به کار گرفته می‌شوند اما مهمترین شکل فساد سیستماتیک برکشیدن موافقان و گماشتگان به جای نخبگان است، یعنی در سیستم دولتی، سیاسی، مالی، اداری، نظامی، قانون‌گذاری و نهایتا مهمترین رکن کشور یعنی سیستم دادگستری یا قوه‌ی قضاییه به جای آن که نخبگان این استان‌های محروم سر بر کشند و به مدارج عالیه برسند، این گماشتگان و سرسپردگان و نزدیکان به حاکم هستند که مناصب را اشغال و در خدمت بقای حاکم عمل می‌کنند و در عوض از منافع مالی و منفعت‌های شخصی بهره‌مند می‌شوند و مورد رحمت خطاپوشنده‌ی حاکم یا سلطان قرار می‌گیرند. به نظر می‌رسد مهمترین بستر رشد فساد سیستماتیک، حکومت‌های فردی و مطلقه و سلطانی است.