گرانی نرخ پوشاک؛ قدرت خرید مردم زیر خط فقر
پوشاک از سبد مصرف پنج دهک پایین حذف شده و آنها فقط در شرایط اضطرار پوشاک میخرند. پایین آمدن قدرت خرید مردم ورکود بازار زیست اجتماعی شهروندان را هدف قرار داده است و آنها مجبورند مایحتاج ضروری خود را تأمین کنند.
سحر محمدی
ارومیه- مقایسه نرخ اقلام موجود درر سبد خرید ایرانیان از سه دهه پیش نشان میدهد که در کنار افزایش هزینههای زندگی مانند خوراک ومسکن، هزینههای پوشاک افزایش پیدا کرده است.
با این حال، حتی گزارشهای رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار هم تورم چشمگیر بخش پوشاک را نشان میدهند. بر مبنای گزارش بانک مرکزی، سال ۱۳۷۲ متوسط هزینه سالانه خانوار ایرانی در مناطق شهری نزدیک به ۶۰۰ هزار تومان بود.در کمتر از سه دهه انواع پوشاک در ایران ۱۲۷ برابر گرانتر شد. ایرانیان بهطور چشمگیری به خرید لباسهای ارزان، بیکیفیت، دستدوم و قسطی روی آورده اند.قیمت کالاها وخدمات در طول چهار دهه به طور پیوسته افزایش پیدا کرده است و اقشار متوسط جامعه به زیرخط فقر سقوط کرده اند. طی سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۴۰۱ بهطور فزایندهای هزینههای مسکن و خوراک، جایگزین پوشاک، سلامت و بهداشت، حملونقل، ارتباطات، تفریح و سرگرمی و لوازمخانگی شده است. با این حال، خانوارها در حوزه مسکن و خوراک نیز از استانداردهای رفاهی دور شدهاند، زیرا نتوانستهاند مسکن و خوراک دلخواه برای خود تأمین کنند.
افزایش فروش لباس قسطی و دست دوم
مردم در سالهای گذشته بیشتر به خرید پوشاک دست دوم و استوک با قیمت پایین تر روی آوردهاند چون قدرت خرید لباسهای نو را ندارند و اکثر فروشندگان لباس قسطی میدهند و مردم هم به خرید پوشاک با قسط چند ماه روی آوردهاند چون نقدینگی در بازار کم است و مردم هم توان خرید نقد را ندارند.
در همین زمینه، یکی از فروشندگان پوشاک در مورد کسادی بازار به خبرگزاری ما میگوید: معمولا در بهار و تابستان بازار خرید و فروش پوشاک داغ است ولی امسال بازار خیلی خلوت است و کسی قدرت خرید ندارد. حتی حراجیهای متعدد برای جذب مشتری گذاشتهایم ولی این هم جواب نمیدهد مردم میآیند قیمت میپرسند و میروند.قیمت یک کیف ایرانی بدون برند خارجی ٣ میلیون است ویک مانتو معمولی از دو میلیون تا پنج میلیون شروع میشود. اگر زنی مانتو و کیف و کفش و روسری بخرد حداقل ده میلیون باید هزینه کند در این گرانی هم حقوق یک معلم ده میلیون است پس یک شهروند به جای خرید لباس، خوراکی ووسایل ضروری خانه را میخرد و از چشم وهم چشمی کم میکند. بیشتر مشتریها از بی کیفیت بودن اجناس و گران بودن آنها گلایه میکنند ما نمیتوانیم برندهای خیلی گران بیاوریم چون میدانیم مردم نمیتوانند آنها را بخرند و مجبوریم جنس ایرانی بیشتر بفروشیم. بعضی اجناس را هم از مرز وارد کردە و قیمت زیادی را در گمرگ پرداخت میکنیم و مجبوریم آنها را گرانتر بفروشیم و مردم هم نمیتوانند آنها را بخرند. در بیشتر شهرهای بانه،سردشت، پیرانشار، مهاباد، تهران و تبریز بازار و پاساژها خالی از مشتری هستند و اجناس به حدی گران وکمیاب که حتی اقشار متوسط و حقوق بگیر قدرت خرید ندارند.
یک فروشنده مانتو، بازار امسال را کسادترین بازار سالهای کاسبیاش میداند. او میگوید: چند ماه پیش برای خرید رفتم و اجناس ارزان و بی کیفیت آوردم که کمتر قابل استفاده هستند ولی ارزان هستند ولی باز هم در طول روز مغازه خالی است و حتی فروش آنلاین هم کم است. بعد فیلترینگ اینستاگرام تعداد مشتریهایی که داشتیم آنها هم دیگرخرید نکردند وقتی یک مانتو پنج میلیون تومان است کسی نمی تواند چند مانتو بخرد چون بااین گرانی و تورم اگر کسی خریدهای غیرضروری را حذف نکند نمیتواند خرج خانه و خوراک را بدهد. اقشار ثروتمند هم اگر از خریدهای خود کم نکنند حداقل باید ماهانه پنجاه میلیون صرف لباس و خوراک کنند. ریال ارزشش پایین است ولی فروش با نرخ دلار است به همین دلیل روز به روز قدرت خرید پایین تر میآید. بیشتر مغازەها با بالا رفتن نرخ دلار قیمتها را تغییر میدهند میگویند چون خرید بعدی نمیتوانیم با این قیمت این اجناس را تهیه کنیم در بازار نرخ ثابتی برای هیچ محصولی وجود ندارد.
در همین زمینه مریم.م یک شهروند اهل بانه میگوید: چند روز پیش برای خرید به «پاساژ آفتاب درخشان» در بانه رفتم. پاساژ خیلی خالی بود و کسی در آنجا حضور نداشت در کل پاساژ ده نفر نبودند بیشتر مغازهداران زنان بودند و بیشتر آنها بیکار نشسته بودند. برای خرید لباس بهاری رفته بودم یک مانتو ١۵٠٠ و یک کیف ٣ میلیونی و چند وسیله خانه خریدم و وقتی برگشتم دیدم نزدیک ده ملیون برای شش تیکه وسایل خانه و لباس خرج کردم. خیلی عذاب وجدان پیدا کردم و با وجود اینکه خودم و همسرم شاغل هستیم همسرم گفت به خاطرخرید لباس شاید در طول ماه با مشکل خوراک روبه روشویم. لباسهای که در مغازه وجود داشتند خیلی بی کیفیت بودند و هیچ جنس مرغوبی پیدا نمیکردی. بعد خرید خیلی با فشار روحی روانی روبهرو شدم و احساس کردم نتوانستم جلوی خریدهای غیر ضروری خودم را بگیرم و تصمیم گرفتم تا نیاز نداشته باشم لباس غیرضروری نخرم. چند بار با همسرم سرخرید غیرضرور مثل ساعت و پتو مشاجره کردیم در این شرایط فشار روانی زیادی روی دوش مردم است و همین گرانی و فشار اقتصادی عامل متلاشی شدن زندگیهای زیادی است.