«درختان ارس در هم می‌شکند، بی آنکه بدانند تحفه گل کیست»

اولین مراسم بزرگداشت سردار«عوض خان» و سردار «تحفه گل» در بجنورد از سمت فعالین فرهنگی و خلق کورد خراسان بایکوت شد. فعالین مدنی خراسان معتقدند این مراسم جهت تحریف و تکذیب و کم انگاری ملت کورد و انکار واقعیت‌ها برگزار شد.

سویدا خراسانی

خراسان- اولین مراسم بزرگداشت سرداران دلیر کورد در خراسان که در تاریخ جمعه ٢۶ خرداد ١۴٠٢ در سالن فرهنگ و ارشاد شهر بجنورد برگزار شد موجی از ناراحتی و خشم برای ملت کورد خراسان در پی داشت .

این مراسم دولتی و از پیش برنامه ریزی شده برای پیشبرد اهداف سیاسی بود و دست آوردی جز ناراحتی و خدشه‌دار کردن احساسات کوردهای خراسان نداشت.

کوردهای خراسان همیشه در وضعیت تبعیض زبانی، فرهنگی، هنری و ستم‌های مضاعف از سوی حکومت‌های مختلف تحت شدیدترین آسیمیلاسیون‌ها بوده‌اند و در چنین شرایطی همیشه با حفظ اصالت و فرهنگشان خاری در چشم دشمنان بوده‌اند.

در خصوص این مراسم صحبتی داشتیم با دو تن از شاعران و فعالین فرهنگی خراسان و نظراتشان درباره این مراسم را جویا شدیم.

م ـ س ـ در این خصوص می‌گوید: سالیان سال است که هویت و زبان و فرهنگ ما کوردهای خراسان  بطور سیستماتیک و سازمان یافته توسط حکومت اسلامی هضم و نابود می‌شود. برگزاری چنین مراسمی آن هم برای اولین بار شک برانگیز بود و از همان اول با مداخله عوامل دولتی مشخص بود سازمان یافته و برای اهداف سیاسی برگزار می‌شود،و با سواستفاده از ارق و احساسی که خلق خراسان به شهیدان کورد «سردار عیوض و سردار تحفه گل » دارند برای پیشبرد اهداف سیاسی خود این مراسم را گرفتند.

او در ادامه می‌گوید: خوشبختانه خلق خراسان طی چند سال اخیر و با همت فعالین خود باور فرهنگی و شناختی که نسبت به خود و اصالتشان پیدا کردەاند هوشیارتر و آگاهتر از قبل هستند و فریب این دسیسه‌ها را نمی‌خورند و برگزاری این مراسم موج گسترده‌ای از اعتراض و خشم را در پی داشت که در شبکه‌های اجتماعی وایرال شد.

د ـ ب  یکی  دیگر از فعالین فرهنگی خراسان می‌گوید: «ناچیز شمردن شکل افراطی انکار است»، سواستفاده از احساسات مردم، تحریف و تکذیب و کم انگاری ملتی برای جداسازی کوردهای خراسان از دیگر کوردها و انکار واقعیت‌هاست که در این مراسم به وضوح دیده می‌شد مثل منع پوشیدن لباس کوردی و دعوت نکردن از اساتید برجسته زبان و فرهنگ کوردی در این مراسم که باعث خشم و ناراحتی بسیاری از مردم شد.

سرکوب مستقیم و غیر مستقیم کوردها در فضای بسته خراسان کماکان و شدیدا ادامه دارد. عدم آزادی بیان، تجاوز به حریم خصوصی افراد، دستگیری فعالین زبان و فرهنگ «بدون طی مراتب قضایی و رای دادگاه فاقد مبنای حقوقی» تهدید و شکنجه برای ایجاد رعب و وحشت به منظور دور کردن کوردهای خراسان از کوردهای دیگر، نقض سیستماتیک حقوق بشر است.

سردار تحفه گل «تێفەگول» و عوض خان «آراز خان» کورد جلالی، دو دلدادە، دو سردار کە در اواخر حکومت قاجار زمانی کە ناصرالدین شاه طبق معاهده ننگین آخال بین ایران و روسیه برای تعیین مرز در منطق ترکمن نشین شرق دریای خزر تا خراسان را امضا کرد، مبارزات خود را علیە حکومت آغاز کردند. در جریان این معاهدە تعدادی از سرداران و مبارزان کورد خراسان نسبت به این تصمیم بی تفاوت نبودند و مبارزاتی بر علیه حکومت مرکزی بە رهبری زنان آغاز کردند. فیروزه که در حال حاضر یکی از روستاهای استان آخال در کشور ترکمنستان است تا قبل از معاهده آخال روستایی از توابع خراسان بود کە ساکنان آن کورد بودند.

در جریان واگذاری روستای فیروزه به روس‌ها تحفه گل یکی از زنان مبارزی است که نامش در تاریخ خراسان می‌درخشد. تحفه گل یکی از شیرزنان کورد خراسان بود که در طول مبارزات ٨ ساله خود با جنگ‌های چریکی صدمات سنگینی به دشمن وارد می‌کرد.

تحفه گل همیشه مسلح بود، او دو ردیف قطار فشنگ را بطور ضربدر حمایل و یک ردیف نیز بر کمر می‌بست و در کوه‌های خراسان برای دفاع از خراسان و انتقام خون همسرش در حال شبیخون به دشمن بود.

پس از سال‌ها مبارزە این شیر زن در آخرین نبردش در کوه‌های گلیل شهر شیروان دستگیر و محاکمه شد و سپس به سیبری تبعید شد و در اواخر عمرش او را به عشق آباد برگرداندند و پس از مرگ پیکرش را به روستای فیروزه در ترکمنستان کنونی منتقل کردند و به خاک سپردند. همچنین مزار سردار عوض خان جلالی همسر تحفه گل نیز در یکی از روستاهای مرزی شیروان و بی نام ونشان است و در طول سال‌ها حکومت جمهوری اسلامی و حتی حاکمیت‌های پیش از آن نیز اجازه بازسازی مزار این سردار شجاع کورد و یارانش داده نشد.

از قدیم الایام زن در فرهنگ کوردهای خراسان فراتر از نام و آوازە است، زنان کورد دوشادوش مردان در تمام عرصه های مبارزاتی حضور داشتەاند ولی بدلایل سیاسی و امنیتی هیچوقت از رشادت‌ها و مبارزات این زنان ݘیزی در کتاب‌های تاریخی نوشته نشده مگر جز اشارەای مختصر اجازه چاپ به نویسندگان در خراسان داده نشده و تنها خاطرات این زنان و شجاعت‌هایشان در اشعار و موسیقی خراسان سینه به سینه از نسلی به نسل بعدی منتقل شده است.