بیانیهی جمعی از فعالین، زنان و مردان آزادیخواه شهر بوکان به مناسبت روز جهانی زن
فعالان و آزادیخواهان شهر بوکان، منشاء «تبعیض وحشیانه» توسط دولت ابران را «مذهب به شکل عام و دین اسلام به شکل خاص» و «قوانين غیرانسانی جمهوری اسلامی» اعلام کردهاند.

مرکز خبر- جمعی از زنان و مردان آزادیخواه و فعالین شهر بوکان، به مناسبت روز جهانی زن بیانیهای منتشر کردند که ضمن آن بر افزایش «شدت تبعیض جنسیتی در نظام جمهوری اسلامی» و در طول ۴۴ سال گذشته تاکید کرده و منشأ این «تبعیض وحشیانه» را در «مذهب به شکل عام و دین اسلام به شکل خاص» و «قوانين غیرانسانی جمهوری اسلامی» دانسته و اعلام کردند: ذهنیت مردسالارانه اسلام بازوی قدرتمند تخریب کرامت زن در چند قرن گذشته بوده است و قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی، که توان خود را از دین زنستیز اسلام گرفته است، در طی حاکمیت خود نیروی خود را صرف بازتولید و تعمیق تبعیض جنسیتی کرده است. عرصه فشار تحمل ناپذیر این دو بازو در مقاطع خاص توانستهاند خواست و مطالبات برحق و انسانی زنان را ناچار به عقب نشینی کنند، اما به هيچ شیوهای قادر به ریشەکن کردن آن نبودهاند.
در این بیانیه با تاکید بر «خیزش عظیم مردم انقلابی و پیشرو ایران اعم از زن و مرد»، از انقلاب «ژن، ژیان، ئازادی» حمایت کرده و مطالبات خود را چنین عنوان کردهاند:
١.در این روز پیمان خود را با جنبش تاریخی زنان و همچنین با خیزش انقلابی و رادیکال کنونی که قتل مظلومانه ژینا ئەمینی را به عنوان نماد خود برگزیده، تازه می کنیم و خود را ملزم به ادامه راه جانباختگان آزادی میبینیم.
٢.ما فعالین چپ و مدافعین حقوق زنان لازم می بینیم که امسال قاطعانهتر و رساتر از قبل فریاد محکوميت زندانی و دستگیر کردن انسانهای برابریخواه را سر دهیم و خواستار آزادی بی قید و شرط تمامی فعالین، هنرمندان و زندانیان سیاسی باشیم.
٣.ما، اقدام وحشیانه مسمومیت سریالی دانشآموزان در مدارس سراسر کشور را که توسط رژیم جمهوری اسلامی انجام می شود، شدیدا محکوم میکنیم و در عین حال این اعمال را ناشی از هراس حاکمیت از پتانسیل انقلابی زنان می دانیم.
۴.ما هر گونه بهرهبرداری سودجویانه از خیزش رادیکال زن، زندگی، آزادی، از طرف افراد راست و محافظهکار و سلطنتی را به شدت تقبیح می کنیم. از دید ما هیچ تفاوتی ماهوی بین این جریانات و حکومت و رژیم جمهوری اسلامی وجود ندارد.
۵. ما اپوزسيون را که بدون ارائه مانیفست واضح در رابطه با معضلهای امروز ایران وارد عرصه سیاست شود، همچون حرکتی سودجویانه و نوعی سخیف از شارلاتانیزم سیاسی تعبیر میکنیم. معضلهای عمده ایران عبارتند از آپارتاید جنسیتی، بحران اقتصادی و بیکاری گسترده. هیچ آلترناتیوی نمیتواند پا به عرصه عینی و حقیقی سیاسی بگذارد بدون اینکه در قبال این معضلات اجتماعی احساس مسئولیت کند و خود را ملزم به ارائه راه حل واقع بینانەای کند.