بیانیه زنان بلوچ: شعار «زن زندگی آزادی» حیاتی جدید به ما بخشید
جمعی از زنان بلوچ با انتشار بیانیهای از پیوستن به جنبش «زن زندگی آزادی» خبر داده و اعلام کردند کە ما به گذشته بر نمیگردیم و در کنار خواهرانمان برای ساختن نخستین انقلاب زنانهی تاریخ میایستیم و میجنگیم.

مرکز خبر- جمعی از زنان بلوچ با انتشار بیانیهای اعلام کردند که به جنبش «زن زندگی آزادی» خواهند پیوست و در برابر مردسالاری، بنیادگرایی (طالبانیسم)، تبعیضات ملی/اتنیکی، طبقاتی و ارتجاعی حاکم بر ایران در کنار دیگر خواهران و برادران خود خواهند ایستاد و شعار «زن زندگی آزادی» را نه برای خود که برای همهی مردم طلب خواهند کرد.
متن کامل بیانیهی زنان بلوچ به شرح زیر است:
ما زنان بلوچ در جغرافیای ایران، تحت ستمهای مضاعفی روز را به شب میرساندیم. رنج، فقر، تبعیض، بیکاری، ناامنی، استثمار نیروی کار و منابع بلوچها عادی سازی شده است. ما زنان بلوچ همراه برادرانمان از ستمهای ملی/اتنیکی، طبقاتی و مذهبی رنج میبردیم و در عین حال زن بودیم و ناموس، نه تنها برای پدر، برادر و شوهر که برای طایفه و دستگاه دین و همچنین دولت.
گرچه سالها در برابر مردسالاری، بنیادگرایی (طالبانیسم)، تبعیضات قومی، طبقاتی و ارتجاعی حاکم در کنار دیگر خواهران و برادرانمان، گاه پر شور و علنی، و گاه در خانه و یا جمعهای کوچک خواهرانه مقاومت کرده بودیم، اما باور داشتیم که این برنامههای دموکراسی خواهی، تحولخواهی و توسعهگرا هستند که از پیش مشق مبارزه برای زندگی بهتر را برای ما نگاشتهاند. از همین رو، ما همواره نشان میدادیم که در کنار آنان مطالبات خاص خود را نیز پیگیری خواهیم کرد.
با مرگ تراژیک ژینا امینی، و موجی که سراسر ایران را درنوردید، به یکباره خود را در ابتدای صف مبارزه یافتیم. «زن، زندگی، آزادی» حیاتی دیگر به ما بخشید. به یکباره با واژه به واژهی آن به شعف آمدیم و گفتیم میخواهیم زندگی کنیم. این زن است که میخواهد زندگیاش را آزاد کند و آزادی او آزادی همه است.
ما تا پیش از آن سوژههایی بودیم درصدد بهبود چند بند قانون ازدواج و طلاق، خواستار تبعیضات کمتر در استخدام بلوچها، از مبلغین مذهبی میخواستیم مانع تحصیل دختران نشوند، از پدرها و برادرها درخواست میکردیم دختران و خواهرانشان را در کودکی شوهر ندهند، زنکشیها را به شماره درمیآوردیم و علنی میکردیم، با طایفه و احکامش مدارا میکردیم، سعی میکردیم بر ساختار متصلب مردسالارانهی بدوی آن تأثیر بگذاریم و از دولت درخواست کنیم به ما برای در امان بودن از خشونت، مجوز خانههای امن و برای جلوگیری از بارداریهای ناخواسته به ما وسایل پیشگیری از بارداری بدهد.
همهی اینها در جای خود کارهای کوچکی نبودند، اما در برابر خیزش زنانهای که سراسر ایران را در نوردیده است به راستی که هیچ است. ما زنان بلوچ به یکباره و با هیجان و انرژی وصف نشدنی همراه با سایر خواهرانمان در سراسر ایران «زن، زندگی، آزادی» را نه برای خود که برای زندگی همهی مردم خود نیز طلب کردیم، زندگیای که هیچ سلطهای برنتابد و هرگونه ولایت پدر، برادر، طایفه، دین و دولت بر بدن و زندگی و رهایی خود را نفی کند. «زن، زندگی، آزادی» به تمام اشکال ستمی که بر ما میرود، میتازد و شگفتا که ما نیز در این خواهرانگی با زنان کورد، لر، عرب، فارس، و دیگر اتنیک/ملیتهای ایران در همین چند هفته این را آموختیم و چه بسیارند چیزهای دیگری که در این مسیر باید بیاموزیم.
در حالیکه هنوز ما را ناموس میدانند، هنوز سرکوبمان عریان است، برای دادخواهی از دختر مورد تعرض قرار گرفته صدها بلوچ را میکشند، ما را اشرار مسلح و تروریست میدانند، از ما بلوچها انسانیت زدایی میکنند، بنیادگرایی طالبانی سایهاش بر زندگی ما سنگینی میکند (به ویژه بعد از روی کار آمدن دولت طالبان)، هنوز دولتها سرنوشت ما را معامله میکنند، هنوز در صفوف مبارزه به توانایی و شعور ما با شک و تردید و انکار نگریسته میشود، اما با وجود تمام این سختیها، ما باور داریم که موج اخیر، دیگر همهی ما را تغییر داده است.
ما به گذشته بر نمیگردیم و در کنار خواهرانمان برای ساختن نخستین انقلاب زنانهی تاریخ میایستیم و میجنگیم.