بیانیه مشترک ۴ تشکل مستقل: بیا تا نام خود را هزاران بار بر لوح آزادی بنویسیم!

۴ تشکل کارگری مستقل به مناسبت ٨ مارس، روز جهانی زن بیانیه‌ای مشترک منتشر کرده و با اشاره به تبعیضات گسترده علیه زنان در ایران در تمامی عرصه‌های زندگی، نوشت: زنان معترض ایران، علیرغم تمامی این تبعیض‌ها، ایستادگی می‌کنند.

مرکز خبر- روز جمعه ١٧ اسفندماه، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، گروه اتحاد بازنشستگان، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری و کارگران بازنشسته خوزستان به مناسبت ٨ مارس، روز جهانی زن بیانیه‌ای منتشر کرده و با اشاره به اینکه دولت، مذهب و نیروهای واپسگرا در جهت منافع خود بدن زنان را به انقیاد کشیده و کالاسازی نموده و حق مالکیت و تصمیم برای بدن را از زنان سلب نموده‌اند، نوشت: «این نیروی عظیم چه در پیکره جهانی و چه در ایران تا تعیین تکلیف نهایی سرنوشت و زندگی اجتماعی خود و در اتحاد با جنبش‌های مترقی و رادیکال جامعه و تمامی مردم ستمدیده، از مبارزه و خیابان‌ها پا پس نخواهند کشید.»

این بیانیه همچنین به وضعیت زندانیان سیاسی زن و زندانیان سیاسی زن محکوم به اعدام از جمله زینب جلالیان، وریشه مرادی، پخشان عزیزی، شریفه محمدی، ریحانه انصاری‌نژاد، سپیده قلیان و... پرداخته و نوشت: زنان آگاهانه و مصمم نشان داده‌اند که به رغم تلاش سرکوبگرانه حکومت‌ها و دولت‌های سرمایه‌داری و مرتجعان مردسالار، نیرویی تاثیرگذار و قاطع در تحولات رو به پیش جامعه خود هستند؛ چرا که نیمی از آن بوده و حذف شدنی نیستند.

 

متن کامل بیانیه این ۴ تشکل کارگری به شرح زیر می‌باشد:

از آن هنگام که زنان کارگر پارچه‌بافی و لباس‌دوزی‌های نیویورک(١٨۵٧) علیه شرایط مشقت‌بار کار، مزد اندک و ساعات کارطولانی و ستم مضاعف، خیابان‌های نیویورک را با اعتراضات خود به لرزه انداختند، بیش از یک قرن و نیم می‌گذرد اما مبارزه سراسری و مشترک زنان برای رهایی از نابرابری، تبعیض، فقر، خشونت و سرکوب در ابعاد جهانی همچنان بی‌وقفه در حال پیشروی است. امسال در شرایطی روز جهانی زن را پیشرو داریم که زنان معترض ایران، همچنان تمام قد و قاطعانه علیه ابعاد گسترده ستم و سرکوب و زن‌ستیزی ایستادگی می‌کنند و شجاعانه و رزمنده مقابل خیل سرکوبگران تاریک‌اندیش، به قیمت جان، زندان و شکنجه، احکام قرون وسطایی اعدام و برپایی‌دار، عقب ننشسته‌اند. به گونه‌ای که به تاوان مبارزات و مقاومت بی‌وقفه زنان به ویژه طی خیزش شکوهمند زن، زندگی، آزادی، سرکوب همه جانبه و زن‌ستیزی حاکمان شدت فزاینده‌ای یافته استاما زنان و دختران معترض، آگاه و آزاده هم‌چون نیکاها، ساریناها و حدیث‌ها...، همچنان خواهان حق زندگی با رفاه، آزادی و شادی برای جامعه شان هستند.
زنان با تجربه همزمان ستم و استثمار، توان مقابله و مبارزه را در برابر شرایط ظالمانه حاکم در تمامی ابعاد به عمل اجتماعی سوق داده‌اند. زنانی که پابه‌پای جنبش‌های سراسری جاری کارگران، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و سایر عرصه‌ها، فعالانه در صف نخست و در تمامی مناطق حضوری فعالانه و موثر دارند و در زمینه خواست‌ها و محرومیت‌های بی‌شمار و ویژه خود همواره علیه شرایط نابرابر و سراپا تبعیض‌آمیز حاکم ایستادگی نموده و «نه»گفته‌اند:
فقر زنانه و بیکارسازی‌ها، اخراج و از دست دادن مشاغل و تحمیل مزدهای ناچیز و نابرابر در ازای کار یکسان، و نیز در زمینه اشتغال و بازنشستگی و حقوق و مزایای اجتماعی، زنان وضعیت بدتری نسبت به مردان دارند. حذف مزایای عائله‌مندی زنان بازنشسته و سرپرست یک نمونه از این تبعیض‌هاست. علاوه بر این موقعیت نابرابر زن و مرد در امر طلاق، نگهداری و تربیت فرزندان، سرپرستی خانواده، وجود چندهمسری و صیغه، ازدواج کودکان و پدیده «کودک همسری» - «کودک مادری»، مجازات‌های وحشیانه قرون وسطایی، حجاب اجباری، نابرابری در ارث‌بری، در امر شهادت و قضا، حق مسافرت و کار کردن، تصدی یک رشته مشاغل، فعالیت‌های هنری و ورزشی، افزایش فاجعه بار زن‌کشی و قتل‌های ناموسی و غیره تنها بخشی از ستم‌هایی است که بر زنان وارد می‌شود. انجام کار مضاعف و سنگینی کار اسارت‌بار خانگی که دولت‌ها با انداختن وظایف خود بر گرده زنان از مسئولیت‌ها و هزینه‌های ارائه خدمات به جامعه، شانه خالی می‌نمایند، و نیز فشار مدیریت فقر و فلاکت حاکم بر خانوارهای زحمتکش تحت شرایط مزدهای حداقلی تحقیرآمیز، بیکارسازی‌ها و تعدیل‌ها، تورم افسارگسیخته و گرانی‌های کمرشکن، پیوسته ضربات جسمی و روحی جبران ناپذیری بر زنان تحت انواع خشونت ها وارد می آورد. تحت حمایت های قانونی و شرعی مردسالارانه، افزایش روزافزون آمار خشونت همه جانبه، خودکشی، «زن‌کشی» و قتل‌های «ناموسی»، تکان‌دهنده و فاجعه بار گردیده است. دولت، مذهب و نیروهای واپسگرا در جهت منافع خود بدن زنان را به انقیاد کشیده و کالاسازی نموده و حق مالکیت و تصمیم برای بدن را از زنان سلب نموده‌اند. تداوم سلب آزادی‌ها، محدودیت‌ها، ممنوعیت‌ها، سرکوب، بازداشت و به بند کشیدن زنان معترض و مبارز نیز همچنان جریان دارد.
اکنون شمار زیادی از زنان چه سیاسی و چه عادی تحت شرایط غیرانسانی و در بی‌حقوقی مطلق و محروم از دسترسی به امکانات بهداشتی درمانی، ملاقات حضوری، تماس تلفنی، در زندان‌ها بسر می‌برند. مانند: زینب جلالیان، ریحانه انصاری‌نژاد، سپیده قلیان، ناهید خداجو، ناهید شیرپیشه، راحله راحمی‌پور، نسرین جوادی، آنیشا اسدالهی و... و شماری از زنان زحمتکش فعال مانند شریفه محمدی، پخشان عزیزی، وریشه مرادی با صدور و تایید احکام ظالمانه زیر حکم اعدام قرار دارند. فریاد زنان زندانی و اعتصاب غذای آنان در اعتراض به اعدام‌های بی‌شمار و روزانه، در بسیاری از زندان‌های شهرها و مناطق ایران طنین‌انداز گردیده و در اقدامی متحدانه با کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام همبسته و پیوند یافته است
علیرغم تمام این مشقات، زنان آگاهانه و مصمم نشان داده‌اند که به رغم تلاش سرکوبگرانه حکومت‌ها و دولت‌های سرمایه‌داری و مرتجعان مردسالار، نیرویی تاثیرگذار و قاطع در تحولات رو به پیش جامعه خود هستند؛ چرا که نیمی از آن بوده و حذف شدنی نیستند.
این نیروی عظیم چه در پیکره جهانی و چه در ایران تا تعیین تکلیف نهایی سرنوشت و زندگی اجتماعی خود و در اتحاد با جنبش‌های مترقی و رادیکال جامعه و تمامی مردم ستمدیده، از مبارزه و خیابان‌ها پا پس نخواهند کشید