بررسی انقلاب و سرکوب از دید یک روانشناس
یک روانشناس بالینی معتقد است کە حکومت از ترس وبرای مختل کردن اتحاد در جامعه تفرقه ایجاد میکند و نحوهی شکنجەی زندانیان یا تعرض جنسی به زنان و مردان بازداشتی را در جامعه پخش میکند.

لارا گوهری
مهاباد- تمام جنبههای زندگی بر یکدیگر اثر میگذارند و این روزها اکثر جنبههای زندگی ما دچار تغییر شده است در روان و رفتار ما نیز تفاوتهای ایجاد شده است. ما در برابر غم، غمگین و در برابر خشم خشمگین هستیم و این احساسات کاملاً عادی هستند. هر اختلالی نشانههای دارد و ما بر بعضی از نشانهها بینش داریم و تغییرات خود را احساس میکنیم. اگر احساس کنیم عملکرد روزانه و نظم ما کاملاً بههمریخته است لازم است نشانههای که داریم توسط یک روانشناس بررسی شود. از رایجترین اختلالات برای افراد در این اعتراضات اختلال طیف استرس پس از سانحه، تجربهی حالتهای از استرس و پسازآن اختلالات مرتبط با خلق و اختلالات خواب است که اکثراً ناشی از فشار روانی هستند
ژوان(نام مستعار) ارشد روانشناسی بالینی، در مورد تاثیر اعتراضات بر روان مردم در جامعە سخبن میگوید و از جنبەهای مختلف سرکوب معترضین را نیز مورد بررسی قرار میدهد.
«این اعتراضات بر شخصیت کودکان و نوجوانان و حتی بازیهای آنها تأثیرگذار بوده است»
ژوان در ابتدای سخنان خود میگوید: اکثر تغییرات و مشکلات به وجود آمده در رفتار نتیجهی اتفاقات ناشی از محیط است و یک واکنش طبیعی به این رخدادها است که در افراد مختلف اشکال متفاوتی دارد.
وی با اشارە بە اینکە «اعتراضات بر شخصیت کودکان و نوجوانان و حتی بازیهای آنها تأثیرگذار بوده است»، میگوید: در کودکان نیز طیف اختلالات اضطرابی و اختلالات مرتبط با تروما و استرس بیشتر شده است.کودکان مشکلات خلقی و اضطرابی خود را متفاوتتر بروز میدهند وگاهی گریه کردنهای بیدلیل، فریاد زدن، چسبیدن و جدا نشدن از والدین، اختلالات خواب، ترس از مرگ و جدایی والدین، نرفتن به مدرسه و دردهای جسمی میتواند نشانههای واضحی باشند که نیاز به بررسی روانشناس دارند.
ژوان بە خانوادەها و مدارس پیشنهاد میکند کە در این مواقع باید بهجای سرکوب این تغییر و هیجانات و استفاده از ابزار تنبیه و ترس، راهکارهای سازشی و آگاهسازی را مخصوصا برای نوجوانان در نظر بگیرند.
«هدف از صدور اعدام و شکنجەی زندانیان، ایجاد رعب و توقف اعتراضات است»
ژوان در مورد تهدید خانوادەها و زندانیان از سوی حکومت میگوید: حکومت از ترس وبرای مختل کردن اتحاد در جامعه تفرقه ایجاد میکند و نحوهی شکنجه زندانیان یا تعرض جنسی به زنان و مردان بازداشتی را در جامعه پخش میکند. ایجاد ترس برای خانوادهی زندانیان جهت افشای نام و وضعیت زندانیان یک نوع فشار روانی برای ترساندن مردم است. این ترس و فشار روانی حتی در داخل زندان هم وجود دارد با ایجاد بی اعتمادی، تهدید جان خود یا خانواده، با انفرادی و تهدید به تجاوز، زندانی را در موقعیتی قرار میدهند که بترسد.
«براساس آمار اتنیکهای ایران بیشتر به بیماریهای روانی گرفتار میشوند»
ژوان معتقد است: در مورد فعالین و روشنفکران کوردستان ممکن است القای احساس شکست و تنهای از عواملی باشد که منجر به ایجاد اختلالات میشود. یعنی فرد احساس میکند تمام تلاشهای او بینتیجه است و خودکارآمدی شخص حتی دچار اختلال میشود و فرد به تواناییها خود نیز شک میکند. در این بین فرد از لحاظ فکری و شخصیتی نیز احساس تنهای کرده و سرخورده میشود. همین احساسات منجر به سکوتهای طولانی و ضربهها و اختلالات ناشی از این فشارهای روانی حکومت است.
وی در ادامە با مقایسە کردن این انقلاب با دیگر اعتراضات میگوید: تفاوت این قیام را با سایر اعتراضات و اتفاقات در این است که مردم در تمام ایران مخصوصا کوردستان مورد حمایت قرار میگیرند، احساس تنهای و احساس ناکارآمدی اگر در زندان یا حتی زیر فشار ها هم به وجود آمده باشد پس از آن بسیار کاهش مییابد، حتی ادامه این جریان به عنوان یک عامل تشویقی برای فعالین است.
«وجود حمایتهای عاطفی، پزشکی و همبستگیهای مردمی موثر هستند»
وی در پایان سخنان خود با اشارە بە اینکە «در کوردستان مردم تجربەی مبارزه و مقاومت بیشتری دارند» میگوید: چیزی که در این قیام باعث درماندگی میشد القای احساس تنهای یا قربانی واقع شدن بود. جامعەی کوردستان اگر همگام با سایرین پیش نرود در خطر درماندگی آموخته شده است. درماندگی آموخته شده حالتی است که فرد یاد میگیرد هر حرکت و عمل آن نتیجەی مشابهی دارد و کوشش را با پیشرفت بیربط میداند. این نتیجه القاشده برای کوردستان سرکوب بود که بسیار سعی میشد در روحیەی مقاومت کوردستان جای بگیرد اما مردم تا امروز دست از تلاش برنداشتەاند و دوباره همگام با سایر ایران حرکت میکنند و وجود حمایتهای عاطفی، پزشکی و مادی نیز در مبارزه با این احساسات مؤثر هستند.