لارا گوهری

مهاباد - دولت در سال آزمون‌های نمایشی مختلفی را برگزار می‌کند که شباهت زیادی به صندوق‌های رای گیریش دارد از قبل نتیجه مشخص است. در آزمون‌های استخدامی بیشتر فرزندان شهیدان طرفدار حکومت و بسیجی‌ها و پاسدارها شانس پذیرش دارند و کمتر افراد شایسته انتخاب می‌شوند و این باعث می‌شود فرار مغزها افزایش پیدا کند.

آزمون استخدامی آموزش و پرورش از پر تقاضاترین آزمون‌های استخدامی است که داوطلبان زیادی هر ساله در آن شرکت می‌کنند اما واقعیت تلخ آن است که هر ساله تعداد محدودی از داوطلبان شانس قبولی دارند و افرادی که در این آزمون شرکت می کنند جزو نیروهای رسمی- پیمانی هستند و قرارد آن ها ده ساله می باشد.

شرایط قبولی در این آزمون برای زنان سال به سال سخت تر می‌شود، داشتن فرزند و تاهل نیز اخیرا به امتیازات قبولی آزمون افزوده شده است که  نشان از دیدگاه توهین آمیز جمهوری اسلامی نسبت به جایگاه زن است. زنان شرکت کننده در آزمون مثل  سالهای گذشته جمعیت بیشتری نسبت به مردان دارند ولی در دفترچه های استخدامی سهم های کمتری به آن ها تعلق گرفته است و سهمیه های مختلفی همانند سهمیه ی جانباز و شهدای جمهوری اسلامی شانس زنان را در قبولی این آزمون پایین تر آورده است.

 وزارت آموزش و پرورش فیلترهای بسیاری برای استخدام داوطلبان وضع کرده است که رعایت حجاب و شئونات اسلامی برای زنان از واجبات آن می باشد.

 

شیما فهیمی دربارەی دلیل شرکت در آزمون استخدامی آموزش و پرورش می‌گوید: «من به تدریس و کودکان واقعا علاقه دارم و الان با مدرک فوق لیسانس علوم تربیتی بیکار هستم و قبلا در یک مدرسه ی غیر انتفاعی با ساعتی ۱۰۰ هزار تومان تدریس می‌کردم که مصداق بارز بهره کشی بود و از آن انصراف دادم.خیلی مهم است معلمان جامعه افرادی دانا و دارای افکار روشن باشند چون مستقیما بر تربیت و افکار کودک تاثیر می گذارند و این معلم است که جامعه را می سازد،سختی های بسیاری برای زنان در شغل معلمی وجود دارد و آن ها را بسیار محدود می کند. افراد نالایقی که با سهمیه ها و پارتی بازی وارد این شغل می‌شوند آینده ی کودکان را نابود می کنند و شرکت زنانی مثل من در این آزمون و ادامه ی فعالیت به عنوان یک معلم حتی در جمهوری اسلامی یک نوع مبارزه است چون می خواهم کودکانی آزادیخواه به جامعه تحویل دهم».

 

اوین کریمی یکی از شرکت کنندگان آزمون استخدامی آموزگار ابتدایی در مهاباد است. او می گوید:« وقتی دفترچه ی ثبت نام را خواندم دیدم هم هزینه ی ثبت نام که ۲۵۰ هزار تومان زیاد است و هم شانس قبولی خیلی کم است. برای شهری مثل مهاباد که نیروی غیر رسمی زیادی در مدارس غیر انتفاعی مشغول به تدریس هستند و تعداد فارغ التحصیلان بیکارش روز به روز زیاد می شود فقط ۶ زن بدون سهمیه انتخاب می شد اما به اصرار خانوده شرکت کردم. دوستانی دارم سال اول استخدامیشان است و رسمی هم هستند اما ماهانه سه میلیون حقوق می‌گیرند و برای کوچکترین مسائل زندگیشان هم تحت فشار هستند و نمی توانند حتی یک مانتو باب دلشان بپوشند».

او در ادامه درباره ی تفاوت برگزاری این آزمون با سال‌های قبل می‌گوید:« این یک واقعیت است دخترانی که می خواهند در این آزمون ها قبول شوند باید خود را خیلی محدود کنند اما امسال من در پوشش شرکت کنندگان یک پوشش بسیار محدود را ندیدم و فقط چند نفر چادر سر کرده بودند در حالی که چادر سر کردن برای آموزش و پرورش الزامی است.جالب ترین بخش این آزمون وقتی بود می خواستیم آزمون را شروع کنیم همیشه در اول هر آزمون سرود جمهوری اسلامی پخش می شود اما امسال یک سوره ی کوتاه از قرآن را پخش کردند و سرود جمهوری اسلامی کلا حذف شد و جالب ترین قسمتش این بود وقتی در بلندگو گفتند برای شادی روح خمینی و شهدا و سلامتی خامنه ای صلوات بفرستید سالن آنقدر ساکت بود که خنده یمان گرفت .دیگر حتی متقاضیان  آموزش و پرورش که آن همه ترس استخدام دارند خیلی چیزها را جدی نمی‌گیرند و این واقعا تاثیر قیام ژینا بر مردم است.خیلی از دوستانم بعد از آزمون می‌گفتندچند سوال از عمومی ها را جواب ندادیم چون مهر تایید بر جنایات جمهوری اسلامی بود. سوالات دو بخش عمومی و تخصصی بود در قسمت عمومی بر خلاف سال های قبل حتی در قسمت های مربوط به اطلاعات مذهبی سوالاتی طرح شده بود که مستقیم و غیر مستقیم به اعتراضات اخیر مربوط می شد و خیلی از ما به آن جواب ندادیم چون جواب ما با جواب جمهوری اسلامی یکی نبوده و نیست».

در این آزمون بر اساس گفته ی منابع رسمی به ازای هر ۱۸ نفر در سراسر کشور یک نفر شانس قبولی دارد اما فیلترهای بعدی این آزمون  نیز تحت تاثیر پارتی بازی بسیاری از افراد شایسته را حذف می کند.

آزمون های استخدامی نهادهای دولتی و خصوصی هرساله در حالی برگزار می‌شود که تعداد بسیار کمی از شرکت کنندگان شانس قبولی دارند و به لحاظ روانی تنها یک ابزار کنترل برای قشر جوان، معترض و بی کار جامعه است که پس از اتمام دانشگاه بلاتکلیف مانده اند.