«از سفره‌ی نوروزم آجیل و میوه و از سفره‌ی رمضان گوشت قرمز را حذف کردم»

زهرا می‌گوید: مواد اولیه برای تهیه‌ی آش و حیلم بسیار گران‌تر از پارسال شده است و حتی نسبت به ماه پیش سبزی و حبوبات آش گران‌تر شده است و امسال با افزایش دلار قیمت‌ها را افزایش دادم اما سودم نسبت به سال‌های قبل خیلی کمتر شده است.

اورمیه- سبد غذایی و اقلام مصرفی مردم از سالیان دور تحت تأثیر مناسبت‌ها و شرایط تغییر کرده است. امسال هم‌زمانی ماه رمضان و نوروز سبب شد مخارج این دو مناسبت نیز در یک‌زمان در لیست نیازمندی‌های مردم قرار گیرند و برخی از اقلام خوراکی و مصرفی مورد توجه بیشتر مردم باشند. برخی از این اقلام با افزایش قیمت نسبت به سال گذشته عرضه می‌شوند، این افزایش قیمت، تقاضا را تحت تأثیر قرار داد و بسیاری از خانواده‌ها در تأمین کالاهای موردنیاز خود ناتوان هستند. قیمت دلار ۵٢ هزار تومان است و حقوق مردم ریالی است و این باعث شده است که قدرت خرید مردم پایین بیاید. قیمت خوراکی، میوه جات و لباس در بازار به شدت گران شد و مردم در تامین مخارج زندگی خود ناتوان هستند.

دولت در نوروز به مردم ۵٠٠ هزارتومان سهام عدالت پرداخت کرد و در رمضان به هر خانوار ١۵٠ هزار تومان، که هیچ کدام پول یک مرغ نمی‌شوند. با سرکار آمدن دولت رئیسی ناکارآمدی حکومت بیشتر از هر زمانی نمایان شد و دولت در کنترل بحران ناتوان است چون خود بخشی از بحران است.

زنان اورمیە زندگی‌شان سخت تحت تاثیر گرانی‌ها قرار گرفتە است، در این گزارش با شماری از زنان در مورد گرانی‌ها و تاثیر آن بر زندگی‌شان گفت‌وگو کردیم.

 

شیرین کریمی یکی از زنان سرپرست خانوار در اورمیە است. او در مورد گرانی اقلام خوراکی می‌گوید: «در بازار رمضان گران‌فروشی و کمبود اقلام خوراکی هرسال رواج داشته است. علاوه‌بر گرانی، نبود قانون و نظارت بر فروش در بازار سبب سردر گرمی شده است. من شش بار قیمت هویج را پرسیدم دوازده تا پانزده هزار قیمت‌ها متغیر بودند ولی  سال قبل سه هزار تومان بود. هر مغازه‌ای بیشتر کرایه بدهد وسایل را گران‌تر می‌فروشد حتی مغازه‌دارها هم چیزی مثل موز را انبار می‌کنند تا فردا گران‌تر بفروشند چون منتظر افزایش قیمت دلار هستند. چیزی که در ماه رمضان تقاضای زیادی دارد خرما است که پارسال اگر ٣٠ تا ٣۵ هزار بود امسال دقیقاً دو برابر شده و  ٧٠ هزار تومان در اورمیە به فروش می‌رسد. عسل تقریباً تنها چیزی است که قیمتش زیاد فرق نکرده است و یک شانه عسل را به قیمت ١۵٠ هزارتومان خریدم. قدرت خرید ندارم و تورم کمر همه‌ی ما را خم کرده است. مرغ کیلویی ٧٠ هزار تومان است و این برای یک کارگر در رمضان باعث فشار اقتصادی می‌شود. من امسال از سفره‌ی نوروزم آجیل و میوه را حذف کردم و از سفره‌ی رمضان گوشت قرمز را حذف کردم چون کسی مانند من که ماهانه ۶ میلیون درآمد دارد قدرت خرید زیادی ندارم».

زهرا به همراه همسرش در رمضان در مغازه‌ی خودشان آش، شله‌زرد، سمنو و حلیم می‌فروشند. او نیز درباره‌ی بازار نوروز و رمضان امسال می‌گوید: «مواد اولیه برای تهیه‌ی آش و حیلم بسیار گران‌تر از پارسال شده است و حتی نسبت به ماه پیش سبزی و حبوبات آش گران‌تر شده است و امسال با افزایش دلار قیمت‌ها را افزایش دادم اما سودم نسبت به سال‌های قبل خیلی کمتر شده است. صبح‌ها زود بیدار می‌شوم و وسایل را آماده می‌کنم و از ظهر تا ۱۱ شب در مغازه مشغول هستم ولی هرچقدر هم فروش داشته باشم دل‌خوش نیستم چون همه‌چیز برای ما حتی برای داشتن یک زندگی کاملاً معمولی سخت است و دیگر بیش از این از دستمان ساخته نیست اگر امروز نان می‌خریم فردا مرغ نداریم و پس‌فردا برنج نیست. ماه رمضان و نوروز هم یعنی دیدوبازدید و مهمانی که خیلی هزینه‌بر است حتی در مهمانی‌های شام و افطار هم‌سفره‌های پذیرایی ساده‌تر شده است. من خودم پس از گذشت چند روز از رمضان زولبیا و بامیه نخریدم. این مردمی که پارسال دم افطار برای آش رشته و حلیم صف می‌کشیدند امسال اگر خرید کنند فقط ظرف‌های کوچک می‌خرند‌».

 

سحر پایون اهل ترگور اورمیە است و با همسرش هردو کارمند بانک هستند. او در مورد وضعیت معیشتی مردم در نوروز و رمضان می‌گوید: «برای تأمین مخارج زندگی با همسرم شریک هستیم و در مخارج زندگی به او کمک می‌کنم و لباس و وسایل خودم را می‌خرم ولی باز همسرم شاکی است و کم‌کم کار ما در آستانه طلاق است. باوجود اینکه باهم ماهانه بالای چهل میلیون داریم ولی آخر ماه موجودی هردوی ما دو هزار تومان است. در ماه گذشته یک مهمانی دادم و خوراکی‌های اضافی نمی‌خرم و ریخت‌وپاش ندارم ولی همسرم شاکی است که نمی‌تواند از عهده مخارج زندگی بربیاید. ماهانه یک کیسه برنج لازم داریم ولی همسرم می‌گوید مصرف ما زیاد است و تو ریخت‌وپاش می‌کنی و در نایلون زباله چند دانه برنج پیدا کردم که دور ریختی. من باوجود اینکه هیچ فشار اقتصادی روی همسرم نگذاشتم باز شیرازه زندگی ما در آستانه فروپاشی است. یک سال پیش یک مانتو خریدم و امسال کفش نو ندارم هر کاری می‌کنم عذاب وجدان دارم که کفش بخرم».

در ادامه وی می‌افزاید:« من که شاغل هستم و پول خوبی دارم به خاطر فشار اقتصادی افسرده هستم و هر روز به خاطر مخارج زندگی با همسرم دعوا می‌کنیم. با فرا رسیدن نوروز مرغ نخریدم می‌خواستیم برای سیزده‌بدر قیمه بخریم کە کیلویی ٢۵٠ هزار تومان بود و امروز به سوپر مارکت سر کوچه رفتم یک دوغ و سطل ماست را با قرض به قیمت هشتاد تومان خریدم. و از خوردن ماهی و میوه صرف‌نظر کردم و اصلاً کسی را دعوت نمی‌کنم چون می‌دانم اگر زیاد خوراکی بخرم همسرم من را طلاق می‌دهد».