اکران و بررسی فیلم «خورشید آن ماه» به کارگردانی ستاره اسکندری

ستارە اسکندری در مورد ساخت فیلم خود می‌گوید: این فیلم ساخته شد تا دوستان عزیز بلوچ من بدانند هستند کسانی که ستایش‌گر آن فرهنگ هستند و نیت من بیش از فیلمسازی مسئولیت اجتماعی بوده تا اینکه دغدغه‌ی کارگردانی داشته باشم.

شبنم توکلی

تهران- مؤسسه‌ی فرهنگی هنری حقوق و هنر، انجمن حقوق شناسی و گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی دوشنبه ۲۵دی ماه، نمایش و بررسی فیلم «خورشید آن ماه» به کارگردانی ستاره اسکندری را برگزار کرد. سخنرانان در پنل، ستاره اسکندر کارگردان، رضا صائمی منتقد سینما و ندا کردونی پژوهشگر  و مدرس دانشگاە و بازیگران؛ روژین صدرزاده، بنفشه صمدی، نکیسا نوری و امیر حسین هاشمی بودند.

فیلم در رابطه با زنی به اسم بی‌بان بود که عاشق مردی به اسم همراز شده بود ولی این عشق تبدیل به عشقی ممنوع برایش شده بود. بی‌بان عروس یک خانواده و مادر یک پسر بود که سال‌ها پیش همسرش را از دست داده بود. وقتی پسرش از عشق مادر باخبر می‌شود با عمویش این مسئله را مطرح می‌کند و بی‌بان با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شود. فیلم ناموسی نگاه کردن به زن و حس مالکیتی که زنان با آن دچار آسیب شده‌اند و آنان را فاقد هویت مستقل و فردیت خود می‌کند مورد نقد قرار می‌دهد. موضوع دیگری که توجه مخاطب را به خود جلب می‌کرد دیالوگ‌های فیلم با زبان بلوچی بود که تا به حال در سینما فیلمی اینگونه ساخته نشده بود. هرچند جدا از نقدهایی که در فیلم بود وضعیت زیسته و زندگی مردمان آنجا را به زیبایی نشان داده بود که مردم در آنجا عاشق می‌شوند، همدیگر را دوست دارند به فکر هم هستند و شغلشان آن چیزهایی نیست که رسانه می‌گوید، بلکە ماهیگیراند، مغازه‌دارند و زندگی خود را همانند بقیه می‌گذرانند.

ستاره اسکندری گفت: این فیلم در ستایش فرهنگ غنی بلوچستان است. متأسفانه تصویری که از این خلق در سینما نشان داده شده است بخش تاریک آن جامعه است و بخش اعظم آن نادیده گرفته شده است. این فیلم ساخته شد تا دوستان عزیز بلوچ من بدانند هستند کسانی که ستایش‌گر آن فرهنگ هستند و نیت من بیش از فیلمسازی مسئولیت اجتماعی بوده تا اینکه دغدغه‌ی کارگردانی داشته باشم.

ستاره اسکندری ادامه داد: سه سال است که بچه‌های گروه را با چشمان منتظر نگه داشتند و کم کم بچه‌ها خسته و فرسوده شدند. سه سال که می‌توانست برای هر کدام از بچه‌ها دیدن این فیلم توسط کارگردانان و دستیاران و... شرایطی را فراهم کنند که بیشتر دیده شوند ولی همه‌ی این‌ها از بچه‌های من گرفته شد و همین‌طور نوع نگاهی که در این فیلم وجود دارد. ما همه با هم یک گروه مقاوم بودیم تا دست به دست به آن هدف‌مان برسیم. خوشحالم در خانه‌ای همانند خانه‌ی اندیشمندان جمع کسیری اینجا گردهم آمده‌اند و وزیر ارشادشان یا رئیس سازمان سینمایشان خوشحال است که حالا یک صفر توسط چهار پنج فیلم جابه‌جا می‌شود و خوشحال‌اند از سینمای برنده‌شان بدون آنکه اصلا به فکر تأثیرگذاری فرهنگی باشند!

رضا صائمی منتقد سینما گفت: زن قصه‌ی من برای زندگی کردن به آزادی نیاز داشت و این به گونه‌ای تأیید شعار زن، زندگی، آزادی بود. من فکر می‌کنم به همین دلیل ستاره اسکندری در اولین کارش به خاطر دغدغه‌ای که داشت درخشید. این فیلم هم به لحاظ تولید، کار سختی بود و هم اینکە به سراغ یک موضوع خیلی مهمی رفت. این نخستین فیلمی است در تاریخ سینمای ایران به زبان بلوچی ساخته شده است. ستاره اسکندری فیلمسازی را ابزاری قرار می‌دهد برای به تصویر کشیدن دغدغه‌هایش، در حالی که او اگر می‌خواست با توجه به سابقه‌ای که داشت می‌توانست به راحتی یک فیلم تجاری بسازد. سینما همیشه از سیستان و بلوچستان نیمه‌ی تاریکش را نشان داده است جایی که همه تروریست هستند یا قاچاقچی و... و تصویر مثبتی نبود. نکته جالب اینجاست ما با فیلمی مواجه هستیم که رئالیسم انتقادی،اجتماعی است که لحن انتقادی دارد، یک سنت غلط را در یک منطقه‌ی قومی و بومی را نقد می‌کند ولی در عین اینکه نقد می‌کند کرامت آن مردم را نگه می‌دارد و این نقدی که به آن سنت می‌کند به معنا تحقیر و تخفیف آن فرهنگ نیست و در عین حال آن سویه‌های قوی فرهنگی بلوچ را نیز به زیبایی بیان می‌کند.

ندا کردونی پژوهشگر می‌گوید: خوشحالم از اینکه روایتگر این فیلم برخلاف فیلم‌های شبیه به این زن است و این یک دستاورد بزرگ است. در این داستان ما روایت یک زنی را شاهد هستیم که در دل خانه است و نه تنها صدایش را کسی نمی‌شنود و بلکه خودش نیز کلاً سکوت کرده زن را در بستر برابری برای مقایسه شرایط در بحران‌ها قرار داده است. چه زن و چه مرد هرچه بیشتر روایت کنیم کار مسئولانه‌تری را انجام داده‌ایم، این روایت‌ها برای ما خیلی ارزشمند است این سنت، سنت یک خلق خاص نیست، این خشونتی که علیه یک زن صورت می‌گیرد و نادیده گرفتن حق انتخابش، مسئله علیه زنان مرز خاصی را نمی‌شناسد و ما نباید این را پشت یک سنت فرهنگی تقلیل بدهیم و این چالشی جهانی است که حق انتخاب زنان نادیده گرفته می‌شود و در کشور ماهم و در خلق‌ها به گونه‌ای دیگر اتفاق می‌افتد.

وی می‌گوید: یک ایرادی که به ما فارسی زبانان برمی‌گردد این است که چه می‌شود وقتی ما یک فیلمی را می‌بینیم می‌گوییم که ما زبان بلوچی را نمی‌فهمیم، ما تاکنون چنین فیلمی را نداشتیم و اگر این موضوع در صحنه‌ی عمومی و رسمی و نیمه رسمی جامعه حل شود شاید بسیاری از مسائل زنان نیز حل شود. به این دلیل که زنان ملت‌ها در حال حاضر انگار تنها باقی ماندگان انتقال هویت ملتشان هستند. مثلاً ما به بازار می‌رویم شاید مرد را ببینیم که کت و شروال پوشیده ولی زنش همان پوشش سنتی خود را حفظ کرده است این یک دلیلی دارد همانگونه که که در سطح ملی نیز می‌گوییم پوشش زنان، رفتار زنان یکی از المان‌های انتقال ملیت می‌تواند باشد در سطح ملت‌ها هم این اتفاق افتاده و اینجا آن نقشی که بار می‌شود بر زن در روابط خانوادگی اسم ناموس می‌گیرد و در یک حد کلان‌تر ناموس وطن می‌شود و واژه‌ها این فشارهایی که به زن وارد می‌شود به این دلیل در برخی ملت‌ها باقی مانده است به خاطر این نقشی است که برای آن زن قائل‌اند که باید هویتشان حفظ شود. وقتی ما فیلم‌هایی به این شکل ببینیم فشارهایی به این شکل از روی ملت‌ها برداشته می‌شود چون دارند به اشکال مختلف هویتشان را نشان می‌دهند.

بازیگران نیز از دلسوزی و دغدغه‌مندی ستاره اسکندی و تأکید او بر اینکه فیلم حتما به زبان بلوچی باشد بود، قدردانی کردە و او را مورد ستایش قرار دادند.