۸ مارس؛ گفتوگویی میان نسلها برای آگاهی و تغییر در سنه
نشست جمعی از زنان شهر سنه به مناسبت گرامیداشت هشت مارس، فرصتی برای گفتوگو و روایتگری چند نسل بود با هدف آگاهیبخشی، شناخت تواناییهای زنان و روبرو شدن با موانع بر سر راه آنان.

آشتی منصوری
سنه- زنان در حالی هشت مارس را گرامی میدارند که هنوز هیچ حقی برای سخن گفتن در مورد آن ندارند. حکومت همیشه هشت مارس را تهدیدی برای خود میداند و از آگاهی زنان میترسد. گویی هر چه زنان بیدغدغهتر باشند، جامعه و حکومت خوشحالتر و احساس امنیت بیشتری دارند.
در شرایطی که زنان هنوز تحت عنوان غیرت و ناموس کشته میشوند، از حقوق اولیه خود محروماند و به عنوان جنس دوم محسوب میشوند، هر سال در سنه، این روز به یکی از سیاسیترین مناسبتها تبدیل میشود و فعالان مدنی و زنان بیشتر از همیشه تحت بازخواست قرار میگیرند.
به مناسبت هشت مارس، گروهی از زنان در شهر سنه در نشستی دوستانه و خصوصی به گرامیداشت این روز پرداختند. این گروه که از چند نسل مختلف تشکیل شده بود، دغدغههای متفاوتی داشتند که سعی شد تا حدی به آنها پرداخته شود. هدف از این تجمع، ایجاد فضای گفتوگو میان زنان و آشنایی نسلهای مختلف با مشکلات یکدیگر بود تا از دل این گفتوگوها، زنان بیشتر با تواناییهای خود آشنا شوند و راهحلهایی برای برخورد با موانع پیدا کنند.
نسلی که در آن پدرسالاری شدت بیشتری دارد و از حرف زدن و شنیدن گرفته تا پوشیدن و نوشیدن، مجوز مردان خانواده ضروری است، و نسلی که از این مرحله عبور کردهاند و اکنون به شیوههای دیگر با جامعه و قوانین مردسالارانه مورد آزار و تعرض قرار میگیرند.
در این نشست، یکی از زنان با هویت صدرا کامرانی یکی از اهداف فمینیسم را پاک کردن تعاریف جنسیتی دانست؛ تعاریف اشتباهی که موجب شده تواناییهای زن و مرد دستکاری شود و زنان در بسیاری از جنبهها ناتوانتر و ضعیفتر از مردان به نظر برسند. صدرا بیان داشت: «از بین بردن این تعاریف و آگاهی به این اشتباهات، راههای بسته زیادی را به روی زنان میگشاید. جنس و جنسیت دو موضوع متفاوت هستند که اگرچه از نظر بیولوژیکی زن و مرد تفاوتهای قابل قبولی دارند، اما از لحاظ جنسیتی، قانون، حکومت، دین، جامعه و فرهنگ است که موجب تفاوتهای تحمیلی شدهاند؛ تفاوتهایی که غالباً به ضرر زنان است. زنانی که با عاطفی بودن، بخشش، صبر و صفات دیگر مورد سلطه قرار میگیرند و اگر فاقد این صفات باشند، زنانی شیطانی و مورد نفرت جامعه، خانواده و حکومت خواهند بود.»
یکی از دختران نسل جدید، آنیتا زرباف، میگوید: «ما در خانواده حمایت میشویم و آزادی بیان داریم، نوع پوششمان آزاد است، اما مشکل ما با حاکمیت است. حاکمیتی که مدام ماسک مورد قبول خود را به چهره مردم میزند، اما پشت این ماسک انسانی دیگر با فکر و اعتقادی متفاوت وجود دارد. برای زنان از طرف جامعه نیز ماسکی دیگر زده میشود. در واقع، زنان هم از طرف حکومت، هم جامعه و هم خانواده دچار سانسور میشوند. آنها هیچگاه خودشان نیستند، مدام توسری میخورند، خفه میشوند، کشته میشوند و...»
زنی دیگر با هویت رزیتا صالحی، که از نسلی قدیمیتر است، میگوید: «من در خانوادهای کاملاً مردسالار بزرگ شدهام و تا به یاد میآورم از جانب مردان خانواده مورد اذیت و آزار قرار گرفتهام. پدر، برادرانم، داییها و عموها و حتی عموزادههایم. اکنون خودم دو دختر دارم و با اینکه خیلی از آنها حمایت میکنم، اما در امور آنها نیز دخالت میکنند و تا جایی که دخترانم در نوع پوشش و رفتارشان به سوی مردانه شدن میروند، زیرا از تذکر و سرزنش خستهاند. من همیشه در حال دفاع از خودم بودم و به همین دلیل در فامیل به من انگ بیحیایی و بیآبرویی میچسباندند، اما اکنون برای دخترانم نگرانم و نمیخواهم در همان فضای محدود و بیمارگونه بزرگ شوند. هر کاری از دستم برآید برایشان انجام میدهم.»
زنان در گفتوگو با یکدیگر به پاسخهایی میرسیدند. هرکدام در جواب دیگری ایده و نظری داشتند. تفاوت در نسل زنان اگرچه به تفاوت در دغدغههایشان میانجامد، اما از روایتگری زنان از هر نسل درمییابیم که ریشه و سرچشمه تمام آزارهای زنان به تفکر مردسالار و جامعه مردسالارانه برمیگردد. تفکری که نه تنها در مردان، بلکه در ذهن زنان نیز جای گرفته است.
اگرچه این نشست به بهانه هشت مارس برگزار شد، اما هدف آن آگاهیبخشی به زنان در مورد حقوق خود و نگاهی متفاوت و جدید به تواناییهای زن و مرد، و پاک کردن تعاریف اشتباه و تحمیل شده به دو جنس بود. این نشستها ادامه خواهد داشت تا هشت مارس صرفاً روزی نمایشی برای گرامیداشت نباشد بلکه تلنگری باشد برای آگاهی و تغییر.