پلیس در کلاس‌ها؛ شیوه‌ای نوین برای کنترل یا آغاز مقاومت؟

الهام محتشم‌زاده با اشاره به تفاهم‌نامه وزارت آموزش و پرورش و نیروی انتظامی، تاکید کرد که حضور پلیس در مدارس به شیوه‌ای نرم‌تر برای نظارت و کنترل تبدیل می‌شود. او بر این باور است که این نظارت ممکن است به فرهنگ اطاعت و خودسانسوری منجر شود.

شهلا محمدی

مرکز خبر - در روزهای اخیر تفاهم‌نامه‌ای میان وزارت آموزش و پرورش و فرماندهی انتظامی کشور امضا شد که اهداف آن شامل ترویج و گسترش نظم و انضباط اجتماعی، تقویت امنیت و سلامت اجتماعی دانش‌آموزان و کادر آموزشی، پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی نوظهور و رفتارهای مخاطره‌آمیز، توسعه خدمات مشاوره‌ای و مددکاری اجتماعی برای دانش‌آموزان، مربیان و اولیای آنان، و همکاری در برقراری امنیت و پیشگیری از وقوع آسیب‌ها و جرم‌ها با رویکردی نوین در سیاست‌گذاری اجتماعی است.

بر اساس این تفاهم‌نامه، از این پس حضور نیروهای امنیتی در مدارس با توجیهات مختلف و به‌طور رسمی مجاز خواهد بود. در این راستا، طراحی و اجرای فعالیت‌های فرهنگی و آموزشی در جهت گسترش انضباط اجتماعی و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی در میان دانش‌آموزان و ایجاد همیاری پلیس به‌عنوان همکاران فرهنگی، جزء اقدامات اساسی خواهد بود. این همکاری‌ها شامل تولید منابع آموزشی متناسب با سطوح مختلف تحصیلی برای دانش‌آموزان و والدین، برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای مربیان و اولیا در حوزه‌های اجتماعی و فرهنگی، و همکاری در اجرای طرح‌های نظام مراقبت اجتماعی دانش‌آموزان (نماد) است. همچنین، استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای برای آگاهی‌رسانی و مشارکت کارکنان اداری و آموزشی در این فرآیند، و تولید بسته‌های فرهنگی هنری برای آموزش به‌روز اولیا و مربیان در سطح کشور نیز مورد توجه قرار گرفته است.

این تفاهم‌نامه همچنین به همکاری‌های خبرگزاری پانا با باشگاه دانش‌آموزی خبرنگاران پلیس در اطلاع‌رسانی و انتشار اخبار مرتبط و تهیه لباس‌های نمادین خبرنگاری همیاری پلیس اشاره کرده است.

ما این موضوع را با الهام از محتشم‌زاده، دانشجوی دکترای فرهنگ و جامعه و کارشناس مطالعات جنسیت، مورد ارزیابی قرار دادیم. این تحلیل به بررسی تاثیر حضور پلیس در مدارس و تبعات این شیوه نوین سرکوب بر جامعه، دانش‌آموزان و حتی خود حاکمیت می‌پردازد.

 

وقتی که بدن‌ها مطیع نظارت می‌شوند

الهام محتشم‌زاده در ابتدا با اشاره به اهداف مطرح‌شده در این تفاهم‌نامه گفت: این تفاهم‌نامه با اهدافی همچون توسعه نظم اجتماعی و پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی معمولاً در راستای تقویت امنیت دانش‌آموزان تنظیم شده است، اما در حقیقت این پروژه فضایی امنیتی‌تر را در مدارس ایجاد می‌کند. ما پیش‌تر نیز چنین اقداماتی داشته‌ایم، اما اکنون حضور رسمی نیروهای امنیتی در مدارس تحت عناوین مختلفی همچون مشاوره، مددکاری اجتماعی و فعالیت‌های فرهنگی مدرن‌شده مطرح می‌شود.

وی افزود: با توجه به وقایعی مانند جنبش مهسا، به نظر می‌رسد که حاکمیت متوجه شده است که فضای آموزشی کشور پتانسیل بالایی برای مقاومت و شکل‌گیری فضاهای رادیکال دارد. به همین دلیل تصمیم گرفته‌اند که به شیوه‌ای نرم‌تر، فضا را امنیتی کنند؛ ابتدا با عادی‌سازی حضور پلیس در مدارس. وقتی از "پلیسی‌کردن مدارس" یا "امنیتی‌کردن مدارس" صحبت می‌کنیم، به این معناست که با حضور پلیس در مدارس، نظارت طبیعی‌سازی می‌شود. همانطور که فوکو می‌گوید، بدن‌هایی که تحت نظارت قرار می‌گیرند، چون دانش‌آموزان دائماً تحت نظارت هستند، این نظارت را درونی می‌کنند. آن‌ها همدیگر را رصد می‌کنند و خودشان نیز این نظارت را در درون خود نهادینه می‌کنند.

وی ادامه داد: حتی اگر تمام نیروهایی که احتمالاً در این پروژه به کار گرفته می‌شوند، در مدرسه حضور نداشته باشند، چون وضعیت نظارتی را درونی کرده‌اند، دچار خودسانسوری می‌شوند و مدام احساس می‌کنند که تحت نظارت قرار دارند. فوکو در این مورد توضیح می‌دهد که حتی در شرایطی که کسی شما را نظارت نمی‌کند، شما خودتان را درونی کرده‌اید و مراقب هستید که هیچ رفتاری که مخالف نظر فرد ناظر باشد، از شما سر نزند.

الهام محتشم‌زاده در مورد ابعاد دیگر این مسئله افزود: این موضوع ابعاد متعددی دارد که هم در سطح حاکمیتی و هم در زمینه تغییر نحوه نظارت خانواده‌ها بر دانش‌آموزان تأثیرگذار است. در واقع، این یکی از سیستماتیک‌ترین و امنیتی‌ترین شیوه‌های نظارت حاکمیتی است که باید جدی گرفته شود. هدف از این رویکرد، اعمال انضباط و رفتارهایی است که مطابق با ارزش‌های حاکمیت باشند. حاکمیت به این نتیجه رسیده که باید کنترل و پیشگیری از پتانسیل خطر را از مدارس آغاز کند. آنچه که به‌عنوان فعالیت‌های هنری و فرهنگی در این تفاهم‌نامه ذکر شده، در واقع توسعه خلاقیت آزادانه نیست. همان‌طور که پیش‌تر معلم‌های پرورشی داشتیم، اکنون این فعالیت‌ها به شیوه‌ای متفاوت دنبال می‌شوند. اما نکته اصلی این است که حاکمیت متوجه شده چگونه باید با نسل جوان برخورد کند تا پتانسیل‌های نیروها را کنترل و پیشگیری کند و هرگونه مقاومت اجتماعی را از میان بردارد.

وی ادامه داد: در جنبش مهسا شاهد بودیم که حتی مدارس ابتدایی چگونه مقاومت خود را نشان دادند. این تجربه به حاکمیت این فهم را داد که باید این نظارت را به صورت سیستماتیک از مدارس آغاز کنند. این نظارت گسترده نه تنها یک تهدید جدی است، بلکه به نوعی مهندسی اجتماعی محسوب می‌شود که عواقب آن به‌مراتب فراتر از مسائل سطحی است.

 

در شیوەهای مدرن سلطه شکل خشونت تغییر کرده

وی در ادامه افزود: به طور کلی، نظارت یا مفهوم جامعه پیشگیری و نظریه بدن‌های منضبط، به شکلی مدرن از سلطه اشاره دارد که در آن شکل خشونت‌آمیز سلطه دیگر وجود ندارد و اشکال نرم‌تری از نظارت و پلیسینگ در حال رشد است. در این شیوه، فرهنگ اطاعت بی‌چون و چرا درونی‌سازی و نهادینه می‌شود. نسل جوان به‌دلیل نظارت دائمی و ترسی که از نظارت شدن به آن‌ها القا می‌شود، باور دارند که همیشه تحت کنترل و نظارت هستند. این وضعیت باعث نهادینه‌سازی فرهنگ اطاعت می‌شود. چرا که فرهنگ خشونت برای حاکمیت تبعات بسیاری دارد و مردم می‌دانند چگونه از ابزارهای دیجیتال استفاده کنند تا جامعه را از خشونت آگاه کنند. به همین دلیل، حاکمیت تلاش می‌کند این فرآیند را به‌صورت نرم‌تری پیاده‌سازی کند. این کار نه تنها تفکر انتقادی را از بین می‌برد، بلکه خودسانسوری را در نوجوانان شکل می‌دهد و اعتماد آن‌ها نسبت به یکدیگر را سلب می‌کند.

او ادامه داد: در واقع، سیستم نظارتی در ابعاد کوچکتر بازتولید می‌شود و دانش‌آموزان در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند. روایت‌ها در سطوح مختلف کنترل می‌شود و فضایی از رعب و وحشت و اضطراب در میان دانش‌آموزان ایجاد می‌شود. این فضا نه تنها در جامعه، بلکه در ابعاد کوچکتر مدارس نیز اجرا می‌شود و فضای اعتماد بین دانش‌آموزان و حتی معلمان را از بین می‌برد. این وضعیت منجر به ایجاد بحران و وضعیتی بغرنج خواهد شد.

در مورد چگونگی کنترل روایت‌ها از طریق اپلیکیشن شاد و پانا نیز توضیح داد: اپلیکیشن شاد که از زمان کرونا وجود داشت، ابزاری دیجیتال بود که معلمان و دانش‌آموزان از طریق آن در تعامل قرار می‌گرفتند. اکنون از پتانسیل این اپلیکیشن برای کنترل روایت‌ها استفاده می‌شود. همچنین، پانا که در تفاهم‌نامه ذکر شده است، به این معنی است که داده‌ها در سطح وسیعی ذخیره و رصد می‌شوند. این بدین معناست که از طریق این دو پلتفرم، حاکمیت می‌تواند دانش‌آموزانی را که هرگونه مقاومت یا رفتار رادیکال و غیرمطیعی از خود نشان دهند، شناسایی و طبقه‌بندی کند. بنابراین، حاکمیت دسترسی پیدا می‌کند به تمام دانش‌آموزانی که به‌طور بالقوه می‌توانند خطرساز باشند یا هرگونه مقاومتی را شکل دهند، حتی معلمان و دیگر کارکنان مدرسه نیز تحت کنترل قرار می‌گیرند. روابط دانش‌آموزان و محتوای آموزشی تغییر می‌کند و هرگونه رفتار دانش‌آموزان و معلمان، کنترل، هدایت و پیشگیری می‌شود.

وی مفهوم جامعه پیشگیری را این‌گونه توضیح داد: جامعه پیشگیری به این معناست که از طریق نظارت گسترده، نه تنها افراد را شناسایی و کنترل می‌کنند، بلکه احتمالاً به خانواده‌های دانش‌آموزان نیز دسترسی پیدا می‌کنند. این مسئله نه تنها در مورد معلمان صدق می‌کند، بلکه در مورد خانواده‌های دانش‌آموزان نیز قابل اعمال است.

وی در ادامه تأکید کرد: ابزارهای دیجیتال به‌طور مؤثری کمک می‌کنند تا روایت‌ها کنترل و وضعیت‌ها قابل پیش‌بینی شوند. همانطور که در جنبش مهسا شاهد بودیم، مقاومت از مکان‌هایی آغاز شد که نه سابقه داشت و نه حاکمیت می‌دانست چگونه با آن برخورد کند. حاکمیت در آن زمان از ابزارهایی چون مسموم کردن دختران استفاده می‌کرد تا آن‌ها و خانواده‌هایشان را بترساند. اما این رفتارها نتوانست پاسخگو باشد و این شیوه‌ها، شیوه‌های جدیدی هستند که مشابه آن‌ها را در حاکمیت‌های استبدادی دیگر نیز می‌توان دید.

 

«هرجایی که قدرت و سلطه وجود دارد مقاومت هم به وجود می‌آید»

با تأکید بر اینکه هرجایی که قدرت و سلطه وجود دارد، مقاومت نیز به وجود می‌آید، الهام محتشم‌زاده افزود: همانطور که دیدیم، هسته‌های کوچک مقاومت چگونه توانسته‌اند حاکمیت را به زانو درآورند. نمونه‌اش در مورد حجاب اجباری است که نشان داد چگونه حاکمیت در برابر مقاومت مدنی زنان، حتی بدون هیچ سازماندهی رسمی، مجبور به عقب‌نشینی شد. این مقاومت‌ها از طریق هسته‌های کوچک و پراکنده‌ای که در کنار هم قرار گرفتند، به نقطه‌ای رسید که سیستم را به چالش کشید.

وی در ادامه در مورد تفاوت‌های انقلاب فرهنگی دهه۶۰ و وضعیت کنونی توضیح داد: آنچه اکنون در حال رخ دادن است، مداخله‌ای پیشگیرانه است. در واقع، حاکمیت تلاش می‌کند فضای مدارس را از دانش‌آموزان و معلمانی که خطر بالقوه‌ای برای آن دارند، پاکسازی کند. آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که باید کنترل را از نسل جوان آغاز کنند.

محتشم‌زاده همچنین تأکید کرد که در جنبش مهسا مقاومتی در مدارس شکل گرفت که پیش از آن وجود نداشت. مدارس به‌طور ناگهانی هویت سیاسی پیدا کردند، هویتی که پیش‌تر نداشتند. او افزود: ما نمی‌توانیم دانش‌آموزان را ایزوله کنیم، چرا که با استفاده از فضای دیجیتال، آن‌ها قادر به مقاومت خواهند بود. تاکنون جمهوری اسلامی هر شیوه‌ای برای سرکوب استفاده کرده، اما به‌جای نتیجه‌گیری برعکس، این سرکوب‌ها به یک مقاومت عظیم تبدیل شده است.