جدال سرنگونی و بقا؛ روایت مرسده قائدی از جنگ، سرکوب و زندانها
مرسده قائدی با اشاره به اینکه «جنگ همیشه ابزاری است برای سرکوب در دست حکومتهای جنایتکار»، تاکید میکند: این یک جدال سرنگونی و ادامه حیات است.
شهلا محمدی
مرکز خبر - امروز در حالی وارد یازدهمین روز از آغاز جنگ بین ایران و اسرائیل شدیم که بار دیگر رسانههای جمهوری اسلامی خبر اعدام یک زندانی به اتهام همکاری اطلاعاتی به نفع اسرائیل را منتشر کردند.
این خبر بار دیگر توجهها را به وضعیت زندانها در ایران جلب میکند، بیخبری از وضعیت زندانیان به ویژه زندانیان سیاسی در حالی است که هر روز خبر اعدام منتشر میشود و از سویی حاکمیت در همان ابتدا از طرح دو فوریتی برای رسیدگی به پرونده افرادی که به اتهام همکاری با اسرائیل بازداشت میشوند خبر داد که این طرح میتواند تکرار سالهای دهه شصست و اعدامهای گسترده در ایران باشد.
خطر اعدام در ایران و احتمال اعدامهای بیشتر را با مرسده قائدی از خانوادههای دادخواه خاوران مورد بررسی قرار دادیم و وی اخرین وضعیت زندانها را با ما به اشتراک گذاشت.
مرسده قائدی در ابتدای سخنان خود با تأکید بر اینکه «جنگ همواره ابزاری در دست حکومتهای جنایتکار برای سرکوب است»، وضعیت کنونی زندانها را با دههی شصت مقایسه کرد؛ دورانی که اعدامهای گسترده در زندانهای ایران تحت پوشش جنگ ایران و عراق صورت گرفت. او گفت: «از ۲۴ خرداد، همزمان با آغاز جنگ، موج دستگیریها و حمله به زندانها آغاز شد. ابتدا از زندانهای کردستان شروع کردند: کرماشان، مهاباد، اورمیه؛ سپس این روند به زندان اوین و قزلحصار گسترش یافت.»
قائدی ادامه داد: «روز سهشنبه ۲۵ خرداد، مجلس لایحهای دوفوریتی تصویب کرد که بر اساس آن، افرادی که با دولت نتانیاهو همکاری کردهاند، محکوم به اعدام میشوند. اما تأکید میکنم که این تنها ابزاریست برای سرکوب گستردهتر؛ بهسادگی میتوان هر فردی را دستگیر و اعلام کرد که "دشمن" است یا با اسرائیل همکاری داشته، تا زمینهی سرکوب او را فراهم سازند.»
او با اشاره به سرکوبها در زندان اوین و انتقال علی یونسی به سلول انفرادی میگوید: «در آخرین خیزش اعتراضی با شعار ژن، ژیان، آزادی، مردم برای سرنگونی این حکومت به خیابان آمدند. اکنون حکومت با همین خواستِ سرنگونی مواجه است و برای مقابله با آن تلاش میکند. در دوران جنگ ایران و عراق، حکومت تلاش میکرد انقلاب خود را تثبیت کند و موفق هم شد. اما امروز مسئله، اعتراضات مردم و خواستِ پایان دادن به حیات این نظام است. مردم تحت فشار شدید اقتصادی قرار دارند و دولت هیچگونه امکاناتی در اختیارشان نمیگذارد. حتی آژیرهای هشدار که در دوران جنگ وجود داشت نیز حالا غایباند. این وضعیت، نبردی است میان سرنگونی و بقای حکومت.»
او با اشاره به قطع اینترنت سراسری در ایران میگوید: «یکی از ابزارهای همیشگی حکومت برای سرکوب، بستن راههای اطلاعرسانیست؛ این بار نیز با قطع اینترنت، ارتباط ایران با جهان را مسدود کردهاند. در سطح شهرها ایستهای بازرسی برپا شده، خودروها را کنترل میکنند و گروههای ضربت در خیابانها مستقرند. حکومت از آن میترسد که مردم با آمدن به خیابانها، این جنگ را به جنگی علیه خودِ رژیم تبدیل کنند.»
وی در ادامه میافزاید: «پیش از آغاز جنگ، جنبشهای اجتماعی در خیابانها حضور داشتند، اما حالا دیگر امکان ادامهی اعتراضات را ندارند. در اغلب زندانها، خطوط تلفن قطع شده و بندهای ۴ و ۸ زندان اوین بهطور کامل از ارتباط محروم شدهاند. زندانهای دیگر نیز که پیشتر امکان تماس کوتاه با خانواده را داشتند، حالا در بیخبری مطلق بهسر میبرند.»
او به وضعیت زندان کرمانشاه اشاره میکند: «پس از حمله به این زندان، اطراف آن تخلیه شد اما زندانیان همچنان در داخل ماندند. در پی این شرایط، زندانیان اعتراض کردند و خواستار پناهگاهی امن شدند. اما در واکنش، گروه ضربت وارد زندان شد. تاکنون دستکم ۱۰ کشته و بیش از ۳۰ زخمی در پی این حمله گزارش شده است.»
او دربارهی دیگر زندانها نیز توضیح میدهد: «وضعیت زندانهای مهاباد و اورمیه نیز وخیم است. زندانیان اورمیه به مکانهای نامشخص منتقل شدهاند و شرایط در قزلحصار نیز بحرانیست. گروههای ضربت با ورود به زندانها، زندانیان را تهدید میکنند و فضای رعب و وحشت ایجاد کردهاند.»
وی با اشاره به تصویب لایحهی دوفوریتی برای سرکوب و ورود مستقیم اژهای به روند اعترافگیری از زندانیان، هشدار میدهد: «در واقع زمینه برای اعدامهای گسترده در حال آمادهسازیست. ممکن است افرادی ظرف دو روز بازداشت، محاکمه و اعدام شوند. آنچه امروز میبینیم، تکرار تلخ اعدامهای سال ۶۷ است.»
او با اشاره به اینکه «تاریخ جمهوری اسلامی نگرانکننده است» میگوید: «در سال ۶۷، حتی کسانی که حکم آزادی داشتند، اعدام شدند. تا زمانی که فردی در زندانهای جمهوری اسلامی است، امنیتی برای او وجود ندارد. از همان آغاز جنگ، نگران وضعیت سه زندانی سیاسی، شریفه محمدی، پخشان عزیزی و وریشه مرادی بودم.»
او در ادامه توضیح میدهد: «خانوادهی وریشه مرادی در این مدت توانستهاند تماس کوتاهی با او داشته باشند، اما طی چند روز اخیر، هیچ خبری از پخشان عزیزی، شریفه محمدی و دیگر زندانیان سیاسی در دست نیست. زندان اوین در وضعیت بیخبری کامل بهسر میبرد؛ هرچند هفته گذشته، با وجود شرایط جنگی، موفق شدند سهشنبه اعتراضی را برگزار کنند و بیانیهای منتشر نمایند.»
وی با اشاره به وضعیت نامعلوم دیگر زندانها میافزاید: «اطلاعات دقیقی از زندان لاکان رشت در دست نیست. قطع اینترنت باعث شده ارتباط با داخل زندانها تقریباً ناممکن شود و این مسأله نگرانیها دربارهی سرنوشت زندانیان را افزایش داده است.»
او در پایان تأکید میکند: «در این جنگ، همبستگی بیسابقهای میان مردم شکل گرفت؛ درهای خانهها به روی یکدیگر باز شد و این مسئله برای رژیم ترسناک بود. همین همدلی و همکاری میان مردم، یکی از بنیانهای هراس حکومت است. رژیمی که در برابر مردم شکست خورده، تصمیم گرفته با قطع ارتباط ایران با جهان، این همبستگی را مهار کند.»